باسلام خدمت شما پرسشگر محترم بدون شک مراد شما از درد دل کردن مشورت با ديگران در مورد مشکلات است که در اين باب مي توان بيان داشت مشورت و استفاده از تجارب ديگران اشکال ندارد و صحيح است، اما درد دل کردن بستگي به انگيزه و اهداف شما و طرف مقابل جهت درد دل کردن دارد که بدون شک هر کس صلاحيت براي درد دل ندارد و برخلاف مشورت شايسته است در درد دل کردن حساسيت بيشتري داشته باشيد تا موجبات تضعيف خود و خانواده را فراهم نياوريد، لذا تخليه روحي و لحظي شما ارزش آن را ندارد که به اين قيمت اصول خانوادگي و ابرو خود را ببريد. اما در باب مشورت و ضرورت مشورت مي توان به اصول زير اشاره کرد: 1. مشورت، از طرفي سبب از بين بردن استبداد رأي و از جهت ديگر، موجب کم شدن عيبها و نقصها و تقويت مديريت ميشود؛ به همين خاطر قرآن کريم، به مشورت سفارش فرموده است: وَ أَمْرُهُمْ شُورَيَ بَيْنَهُم؛(شوري،38) و کارهايشان از راه مشورت در ميان آنها صورت ميگيرد. ؛ وَشَاوِرْهُمْ فِي الاْ ؟َمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَي اللَّه؛(آلعمران،159) و با آنان مشورت کن، اما هنگامي که تصميم گرفتي، ]قاطع باش و[ بر خدا توکل کن. امام عليدر اينباره ميفرمايد: کسي که مشورت ميکند، از لغزيدن در خطاها مصون ميماند. (ميزان الحکمه، محمد محمدي ري شهري، ج 6، ص 2901، دارالحديث.) 2. زندگي با مشورت، بهتر پيش ميرود؛ پيامبر6 در اينباره ميفرمايد: هنگامي که زمامداران شما، نيکان شما باشند و توانگران شما، سخاوتمندان و کارهايتان به مشورت انجام گيرد، در اين موقع روي زمين از زير زمين براي شما بهتر است. (يعني شايسته زندگي کردن هستيد.) و... (تحف العقول، حراني؛، ص 36، جامعه مدرسين.) 3. مشورت که نوعي استفاده از تجربههاي ديگران است، براي راهنمايي و انتخابِ بهترين راه است؛ امام سجاد7 در اينباره ميفرمايد: حق کسي که از تو مشورت ميخواهد اين است که اگر عقيده و نظري داري، در اختيار او بگذاري و اگر دربارة آن کار، چيزي نميداني، او را به کسي راهنمايي کني که ميداند و اما حقّ کسي که مشاور تو است اين است که در آنچه با تو موافق نيست، او را متهم نسازي. (امالي، شيخ صدوق؛، ص 373، کتابخانه اسلاميه.) هم چنين پيامبر اکرمدر اينباره ميفرمايد: احدي در کارهاي خود مشورت نميکند، مگر اين که به راه راست و مطلوب هدايت ميشود. (ميزان الحکمه، همان.) 4. مشورت، سبب تفاهم و هم فکري در زندگي زناشويي و امور خانوادگي ميشود؛ براي مثال قرآن کريم، براي از شير گرفتن کودک ميفرمايد: ...فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا...؛(بقره،233)... و اگر آن دو ]زن و شوهر[ با رضايت يکديگر و مشورت بخواهند کودک را ]زودتر[ از شير بازگيرند، گناهي بر آنها نيست... بديهي است، در اين مسئله و در همة امورِ زناشويي و خانوادگي، اگر با مشورت پيش نرود، نه تنها تفاهم نخواهد بود، بلکه خودسريها پيش ميآيد و زندگي را تلخ ميکند؛ از اين رو، ضرورت مشورت به طور کامل روشن ميشود. و... ودر باب غيبت لازم به ذکر است که : غيبت يعنى در غياب شخصى کارهاى بد و ناپسند و يا عيوب و نقائص جسمى و اخلاقى او را براى ديگران بازگو کردن در حالي که شخص اگر اطلاع پيدا کند از آن ناراحت مي شود ، پس به طور کلى گفتن هر چيزى در پشت سر که غيبت شونده از گفتن آنها ناراحت مىشود، جايز نيست. اما در برخي موارد غيبت جايز است که موارد جواز غيبت عبارت است از : 1- غيبت در هنگام راهنمايى و مشورت 2- غيبت افرادى که متجاهر به فسق بوده و به طور علنى و آشکار گناهانى را انجام مىدهند. 3- غيبت از شخصى که شکايت او را نزد حاکم يا قاضى بردهاند غيبت چنان که در روايات آمده اين طور تعريف شده (ذکرک اخاک بما تکره) در غياب برادرت سخنى بگوى که اگر به گوش او برسد بدش بيايد و ناراحت شود. بنابراين هر صحبتى که بيان عيبى از مسلمان باشد که وقتى به گوش او برسد ناراحت مىشود غيبت محسوب است اگر چه شما اسمش را گلايه يا شکايت و امثال آن مىگذاريد بايد بپرهيزيد. موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید