متن آيه: وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَکَتْ أَيْمَانُکُمْ کِتَابَ اللّهِ عَلَيْکُمْ وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَاء ذَلِکُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِکُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْکُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِيمًا حَکِيمًا ترجمه آيه: و زنانِ شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى که مالک آنان شدهايد [اين] فريضه الهى است که بر شما مقرر گرديده است. و غير از اين [زنانِ نامبرده]، براى شما حلال است که [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب کنيد- در صورتى که پاکدامن باشيد و زناکار نباشيد- و زنانى را که مُتعه کردهايد، مَهرشان را به عنوان فريضهاى به آنان بدهيد، و بر شما گناهى نيست که پس از [تعيين مبلغ] مقرّر، با يکديگر توافق کنيد [که مدت عقد يا مَهر را کم يا زياد کنيد] مسلماً خداوند داناى حکيم است. تفسير آيه: ايـن آيـه، بـحـث آيـه گـذشـتـه را دربـاره زنـانـى کـه ازدواج بـا آنـهـا حـرام اسـت دنـبـال مـى کـنـد و اضـافه مى نمايد که :”ازدواج و آميزش جنسى با زنان شوهردار نيز حرام است“(و المحصنات من النساء)”مـحـصـنـات“ جـمـع”مـحصنة” از ماده”حصن“ به معنى قلعه و دژ است و به همين مناسبت به زنان شوهردار و همچنين زنان عفيف و پاکدامن که از آميزش جنسى با ديگران خود را حفظ مى کنند و يا در تحت حمايت و سرپرستى مردان قرار دارند گفته ميشود. گـاهـى بـه زنان آزاد در مقابل کنيزان نيز گفته شده، زيرا آزادى آنها در حقيقت به منزله حـريـمى است که به دور آنها کشيده شده است و ديگرى حق نفوذ در حريم آنان بدون اجازه آنها ندارد، ولى روشن است که منظور از آن در آيه فوق همان زنان شوهردار است. اين حکم اختصاصى به زنان مسلمان ندارد بلکه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حکم را دارند يعنى ازدواج با آنها ممنوع است. تـنـها استثنايى که به اين حکم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است که به اسارت مسلمانان در جنگها درمى آيند، اسلام اسارت آنها را به منزله طلاق از شوهران سابق تلقى کـرده، و اجـازه مى دهد بعد از تمام شدن عده آنها(1) با آنان ازدواج کنند و يا همچون يک کنيز با آنان رفتار شود(الا ما ملکت ايمانکم ) ولى ايـن اسـتـثـناء، به اصطلاح، استثناى منقطع است، يعنى چنين زنان شوهردارى که در اسارت مسلمانان قرار مى گيرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شـد، درسـت هـمـانـنـد زن غـير مسلمانى که با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش(در صورت ادامه کفر) قطع مى گردد، و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت. از ايـنـجـا روشـن مـى شـود کـه اسـلام بـه هـيـچ وجه اجازه نداده است که مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب ديگر ازدواج کنند، و به همين جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشويى با آنها جلوگيرى نموده است. فـلسـفـه ايـن حـکـم در حـقـيـقـت ايـن اسـت کـه ايـن گونه زنان يا بايد به محيط ”کفر” بازگشت داده شوند، و يا بدون”شوهر” همچنان در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنـهـا بـا شـوهـران سـابـق قـطـع شـود و از نـو ازدواج ديـگـرى نـمـايـنـد، صـورت اول بـر خـلاف اصـول تـربـيـتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است، بنابر اين تنها راه همان راه سوم است. پاورقي : 1. مقدار عده آنها، يک بار قاعده شدن و يا اگر باردار باشند، وضع حمل نمودن است.
نظر خودتان را ارسال کنید