سلام وقت شما بخير استاد مطهري در اين باره ميگويد در انسان حالتهايي وجود دارد به نام احساسات هيجانات و تحريکات که منشأ آن روح و روان آدمي است که در بعضي افراد به طور قوي و در بعضي نيز متوسط و ضعيف ميباشد و به مجرد برخورد با حادثه تلخ و شيرين آن احساسات و هيجانات از درون آدمي سربرميآورد و آشکار ميشود، منتهي در نهاد انسان چيز ديگري نيز وجود دارد به نام عقل که اگر آن احساسات و هيجانات تحت کنترل عقل درآيد مسلم از افراط و تفريط احساسات کاسته ميشود و به صورت منطقي ظاهر و آشکار ميشود. در بعضي افراد احساسات و هيجاناتشان تحت کنترل عقل قرار نميگيرد و در برابر حوادث خارجي به طور سريع و افراطي ظاهر ميشود و يک نحوه بيانضباطي روحي و رواني در آدمي به وجود ميآورد که قهراً خوب نخواهد بود. غلبه بر احساسات فرايندي است که نيازمند آگاهي و تلاش مستمر و جهاد دائمي است. بنابراين بايد: الف) شخص همواره بر بنيه علمي، عقلي و ايماني خود بيفزايد. ب ) بناي جدي بگذارد که تحت تأثير احساسات نامعقول، هيچ عملي را انجام ندهد. ج ) هرگاه احساسات بر او غالب شد، بلافاصله وضعيت خود را تغيير دهد. مثلاً در هنگام خشم، اگر ايستاده است، بنشيند يا کمي راه برود، يا آب بنوشد و يا صلوات بفرستد. د ) نوعي نظام تشويق و تنبيه براي خود تنظيم و بر طبق آن عمل نمايد. مثلاً اگر براساس احساسات خود کار خاصي را انجام داد، به عنوان تنبيه يک روز تفريحات خود را ترک کند؛ يا اگر در موردي برخلاف احساسات نامعقول خود عمل کرد، به عنوان تشويق با دوستانش به تفريح برود يا ساعتي فوتبال بازي کند و... .
نظر خودتان را ارسال کنید