اول: چرا مي خواهي ازدواج کني؟ (چه انگيزه اي باعث مي شود شما بخواهيد ازدواج کنيد، آيا صرفا نياز هاي روحي رواني، عاطفي يا حتي جنسي است يا واقعا از عمق وجود نسبت به زندگي زناشويي و مشترک احساس رغبت مي کنيد، چقدر ملاک ها و معيار هاي شما درست و هميشگي است، کمي بيشتر فکر کنيد
دوم: چه کساني مشوق شما براي ازدواج هستند؟ (چقدر از صميم قلب و بدون در نظر گرفتن خانواده و يا اجتماع مايل به ازدواج هستيد و تا چه اندازه محيط زندگي شما سبب اين اتفاق شده است، مشوقان شما چه کساني هستند و تا چه اندازه محيط، نيازها و يا ديگران سبب گرمي رابطه شما شده اند)
سوم: بعد از ازدواج چه چيزهايي بدست مي آوريد که هم اکنون نداريد؟ (دقيقا بايد بدانيد که بعد از ازدواج چه چيزهايي عايدتان مي شود،
چهارم: چقدر بعد از ازدواج ممکن است شخصيت شما تغيير کند؟ (همسر و شريک شما شخصيت فعلي شما را ملاک يک عمر زندگي خويش قرار داده است، اگر فکر مي کنيد که ممکن است در آينده شخصيت شما تغيير کند وهنوز ثبات شخصيتي نداريد پس بايد بيشتر به اين موضوع بپردازيد!)
پنجم: چقدر احتمال مي دهيد شخصيت همسر شما بعد از ازدواج تغيير کند؟ (شناخت درست شما سبب بروز اتفاقات خوب مي شود و شناخت ناقص يا بعضا اشتباه سبب بروز پشيماني خصوصا در مقوله ازدواج! پس به اين مساله بخوبي دقت کنيد و در اين موارد مشاوره ازدواج الزامي مي باشد!)
ششم: آيا دوست داريد مادر يا پدر باشيد؟ (چقدر آمادگي ازدواج را داريد، آيا مي دانيد تعهد يک مادر و يا يک پدر چيست؟ آيا با نحوه ايجاد کانون خانواده آشنايي داريد و راه هاي ساخت کانون خانواده خويش را مي شناسيد و در مسير درست گام برمي داريد؟!)
هفتم: چقدر به همسر خود بعنوان يک تکيه گاه نگاه مي کنيد؟ (آيا مي دانيد که گاهي اوقات تکيه کردن به شخص خاصي ميتواند بسيار شکننده و تخريب کننده باشد و گاهي سبب سازندگي و تشکيل يه خانواده پايدار و کامل شود، وابستگي شما به همسرتان از يک نظر خوب و نظر ديگر بد است، بسته به شخصيت شما در خانواده اين مساله تعيين کننده است!)
هشتم: پدر و مادر شما چقدر در شکل گيري اين رابطه موثر بوده اند؟ (حتما توجه داشته باشيد که ازدواج اتصال دو خانواده به يکديگر است و نه اتصال دو فرد پس الزاما بايد ميزان سازگاري دو خانواده، سطح فرهنگي و مذهبي دو خانواده نيز توسط مشاور سنجيده شود، از سوي ديگر پدر و مادر بعنوان نزديک ترين افراد خانواده فعلي به شما نقش مهمي در تصميمگيري شما دارند، پس اينکه پدر و مادر شما چقدر در شکل گيري اين رابطه دخيل بوده اند هم مي تواند خوب باشد و سبب اطمينان از تصميم شما باشد و هم مي تواند مساله غيرعقلاني باشد که صرفا با يک خواستگاري سنتي و حمايت والدين شماانجام گرفته است، که چنين ازدواجي مي تواند خطرناک باشد و نياز به انجام تست هاي مرتبط بهمراه مشاوره ازدواج دارد، از سوي ديگر تا چه اندازه قوميت ها مذهب ها و سنت هاي مشترک بين خانواده شما و همسرتان وجود دارد، عدم وجود اين پيوندها در آينده سبب تشديد اختلاف شما خواهد شد.)
نهم: آيا فکر مي کنيد بقدر کافي همسرتان را مي شناسيد؟ ( آيا در لحظات شادي، خشم ، ناراحتي و .... بقدر کافي در کنار همسر آينده تان بوده ايد! و آيا بدرستي او را مي شناسيد!)
دهم: چقدر همسرتان را دوست داريد؟ (افرادي هستند که ميزان دوست داشتن همسرشان در قبل و بعد از ازدواج تغيير مي کند، اگر چشم هايتان را ببنديد و به قلبتان مراجعه کنيد متوجه مي شويد که اين کلمات را تنها از روي عادت و يا بدليل قرار گرفتن در اين شرايط خاص بيان مي کنيد و آيا ممکن است زماني که شرايط بعد از ازدواج تغيير مي کند ديگر ميلي به دوست داشتن همسر خود نداشته باشيد و لذا با ازدواج در واقع داريد مشکلات جديدي را در زندگيتان شروع مي شود، پس قبل از اتخاذ هر تصيميم مهمي به مراکز معتبر مورد تاييد براي مشاوره مراجع کنيد،
نظر خودتان را ارسال کنید