يکي از مهمترين مسائل اجتماعي هر جامعه، نحوه ارتباط بين زن و مرد است. در هر اجتماع؛ با توجه به زمينههاي اعتقادي و فرهنگي که در آن وجود دارد، به نوعي اين روابط تعريف شده است. در يک تقسيمبندي در همين زمينه که در اسلام وجود دارد، مردان و زنان؛ به محرم و نامحرم تقسيم شدهاند که براي هر کدام و نوع رابطهاي که ميتوان با هر کدام ايجاد کرد؛ ضابطه و قانوني متفاوت وجود دارد. علت تشريع و التزام به چنين قوانيني، ايجاد رابطههاي سالم و بدون هرگونه شهوتراني در جامعه است که متضمن سلامت روحي و فکري افراد جامعه و حفظ حرمت زن و مرد و ثبات زندگي در چارچوبهاي تعريف شده و مورد قبول اسلام است. گاهي به علت تبعاتي که يک رابطه ناسالم براي فرد و اجتماع مي تواند داشته باشد، قوانين سختگيرانهاي براي چنين روابطي تشريع شده است، البته تشريع چنين قوانيني، به معناي قوانين دنيوي نيست، بلکه چه بسا با توجه به اعتقادي که مسلمانان و موحدان، درباره دنياي پس از مرگ دارند، وعده به عقوبتهاي اخروي؛ نقش بسيار پيشگيرانهتري را در ارتکاب اين موارد خلاف قانونِ شرع دارد. روايتي که در سؤال ذکر شده است را نيز ميتوان از همين دسته از روايات دانست که در صدد پيشگيري از روابط ناسالم در اجتماع به ضميمه تأثير عقوبتهاي اخروي در جلوگيري از آن؛ است. اين روايت مفصل و طولاني را که بيشتر مفاد آن در مورد مسائل اجتماعي و روابط بين افراد است، مرحوم شيخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» آورده، که پيامبر اسلام(ص) فرموده است: «...و هرکس، با زنى نامحرم شوخى و مزاح کند، به هر کلمهاى که با او گفتوگو کرده؛ هزار سال در آتش دوزخ او را زندانى کنند، و آن زن اگر خود را با رضايت در اختيار وى قرار دهد و مرد او را در آغوش کشد يا ببوسد يا با او نزديکى کند؛ يا اينکه شوخى کند تا آنکه مرد از او کام گيرد بر آن زن همان گناه و کيفر باشد که بر مرد است، و چنانچه زن راضى نباشد و مرد به زور از او به نحوى کام گيرد، گناه هر دو بر مرد است و دو عقوبت خواهد ديد». حديث مذکور، مفصل و داراي ابعاد گستردهاي است که بيان همه آنها از عهده اين مختصر خارج است. بنابراين درباره قسمتي که پرسيده شده، بررسيهايي خواهيم داشت. معمولاً درباره احاديثي که درباره يکي از اصول اخلاقي مورد تأييد اسلام سخن گفته، دقتهاي سندي انجام نميشود، شايد علت آن؛ مورد قبول بودن اصلي است که حديث مورد نظر در صدد تبيين، توضيح يا تعميم و بيان جزئيات آن است. در حديث مورد نظر؛ صحبت از عقوبت اخروي براي عملي است که اصل آن در اسلام مورد قبول واقع شده است و آن هم، برخورداري زنان و مردان جامعه از يک ارتباط سالم و بدون شهوتراني در سطح اجتماع است. قرآن کريم در تذکري به همسران پيامبر(ص) چنين ميفرمايد: «اي همسران پيامبر! شما مانند ديگر زنان نيستيد؛ اگر تقوا پيشه کنيد، پس در کلام خود با [مردان نامحرم] به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد که بيماردلان در شما طمع کنند، و سخن شايسته بگوييد!».( احزاب، 32) پس اصل ارتباط کلامي سالم؛ بين زن و مرد نامحرم؛ مورد تأکيد اسلام و قرآن است؛ و اسلام خواسته تا بين زن و مرد نامحرم آنچه موجب شهوتراني و سقوط در گناهان بزرگتر است؛ از بين برود. اما برخي روايات به کميّت و کيفيّت عذاب ميپردازد. در اين روايت؛ عقوبت شوخي با نامحرم را بسيار بزرگ خوانده و عقوبت آنرا هزار سال زنداني شدن در آتش دوزخ دانسته است! که دلالت بر بزرگي اين گناه دارد. نقل اين روايت؛ توسط افرادي مانند شيخ صدوق به نوعي ناظر به قبول محتواي آن از طرف اين بزرگان است، اما بايد به اين نکته هم توجه داشت که در صورت پذيرش اين حديث نيز، عذاب اعلام شده در مورد هر نوع شوخي و مزاح نخواهد بود، بلکه انصراف به مواردي دارد که چنين مزاحي به نوعي تحريک کننده شهوت جنسي باشد.
نظر خودتان را ارسال کنید