توضیح: بعضی از اطلاعات گفتگو را به علت حفظ حریم خصوصی افراد با علامت ؟ ذکر کرده ایم.
شروع گفتگو
پاسخگو:10:03:09 سلام و روز شما بخیر. خوش آمدید
پرسشگر:10:03:12 سلام
پاسخگو:10:03:14 در خدمتیم. لطفا قبل از بیان سؤال، سن و جنسیت خود را بفرمایید.
پرسشگر:10:03:24 سلام.من ؟؟ ساله هستم و شوهر سابقم ؟؟ ساله.
در ماه ؟؟ سال ؟؟ به خاطر دست بزن داشتن،بد اخلاقی،بد دهنی و دخالت خانواده شوهرم ازش جدا شدم. الان ؟؟ ماه هست اصرار به برگشتن داره. من دیروز رفتم دیدمش و کلا خاطرات گذشته یاداوری شدن برام و حقیقت از طلاقم پشیمون شدم. من تو شهر ؟؟ زندگی میکنم به خاطر من نه تنها خانوادم بلکه فامیلم هم با خانوادش بحث داشتن و مشکل درست کردن.یعنی اگه بخوام برگردم عاق خانواده و فامیل میشم.از جهتی هم با توجه به خصوصیاتی که از شوهرم البته شوهر سابقم گفتم اطمینانی ازش ندارم که قید خانواده و فامیل رو بزنم. کمکم کنید با دلم چه کنم؟ من خیلی احساساتی هستم .اصلا میشه دیگه کسی رو این قد دوست داشت؟ من راضی به طلاق نبودم اما به خاطر کتک کاری شوهرم چند روز بیمارستان بودم و نه خودش و نه خا نوادش سراغی از من نگرفتن منم به خاطر عزت نفسم دیگه روم نشد بگم میخوامش و راضی به طلاق شدم.شوهرم هم از ترس مهریه و نفقه و دیه راضی به طلاق شد
پرسشگر:10:03:56 ن من ؟؟ ساله و مونث
پرسشگر:10:04:32 الان من راه کار عملی واسه دل کندن میخوام؟
پاسخگو:10:04:43 چشم
پاسخگو:10:04:46 در خدمت تان هستم
پاسخگو:10:04:59 اجازه دهید توضیحات شما را با دقت بخوانم ...
پاسخگو:10:06:57 صحبت های شما را خواندم
پاسخگو:10:07:09 توضیحات خوبی داده اید اما خیلی کلی ست
پاسخگو:10:07:34 ضمن این که حال الان تان برایم قابل درک است چند سوال دارم از شما
پاسخگو:10:07:39 می توانید پاسخ دهید؟
پرسشگر:10:08:00 بله من درخدمتم
پاسخگو:10:08:12 چند سال با هم زندگی کردید؟
پرسشگر:10:08:40 ؟؟ سال نامزدی. ؟؟ سال عقد و ؟؟ سال زندگی مشترک
پاسخگو:10:09:12 نسبتی با هم داشتید یا غریبه بود؟
پرسشگر:10:09:32 غریبه بود اما ازداوج سنتی داشتیم
پاسخگو:10:09:40 قبل از ازدواج با شما هیچ ارتباطی نداشت و آن ؟؟ سال نامزدی با خواستگاری رسمی آغاز شد یا مدتی پنهانی بود؟
پرسشگر:10:09:48 البته من به اجبار خانوادم رو راضی کردم
پاسخگو:10:10:15 علت مخالفت خانواده تان چه بود؟
پرسشگر:10:10:20 از روز اول خواستگاری صیغه محرمیت خوندیم
پرسشگر:10:10:40 خانواده بی اصالت اونا و البته سن کم من
پاسخگو:10:11:26 بله هر دوی شما در آن زمان یکی دو سال دیگر تا رسیدن به سن ازدواج فاصله داشتید
پاسخگو:10:12:03 کتک زدن ها و بداخلاقی ها از چه موقع شروع شد؟ دوران محرمیت یا عقد دائم یا زندگی مشترک؟
پرسشگر:10:12:52 همیشه بد اخلاق بود. دوران عقد فقط یکی دوبار. ؟؟ماه اخر دیگه میگرفت و کتک میزد
پاسخگو:10:13:12 شما به خانواده می گفتید که کتک می زند؟
پرسشگر:10:14:12 نه اصلا. اما میدونستن اختلاف داریم و حتی یه بار تو دوران نامزدی یه بار تو دوران عقد قصد تموم شدنش رو داشتیم که دل من راضی نشد
پرسشگر:10:15:00 ؟؟ ماه تو دوران زندگی مشترک من قهر خونه بابام بودم
پاسخگو:10:15:27 نگفتن ها اشتباه بوده و خانواده باید از این مشکلات اساسی باخبر می شدند (هرچند احتمالا شما بخاطر مخالفت اولیه خانواده مشکلات را از آن ها پنهان می کردید اما این کار غلط است)
پاسخگو:10:15:47 و بعد از این ؟؟ ماه چطور شد که دوباره برگشتید؟
پاسخگو:10:15:55 خودش دنبال تان آمد؟
پرسشگر:10:16:00 شغل شوهرم ؟؟ و مذهبی بود احساس میکردم با تنها گذاشتنش آبروش به خطر میفته
پرسشگر:10:16:20 اره هم خودش هم خانوادش
پاسخگو:10:16:40 چه شد که ؟؟ ماه طول کشید؟
پرسشگر:10:16:44 منم واقعا وابستش بودم
پاسخگو:10:16:48 ظرف این ؟؟ ماه نیامدند؟
پرسشگر:10:17:40 اولش تا ؟؟ ماه نیومدن بعد بابام قبول نمیکرد برگردم .دیگه طول کشید
پاسخگو:10:17:46 متوجهم
پرسشگر:10:18:00 کلا شوهرم دیر متوجه میشه تو چه شرایطی هستش
پاسخگو:10:18:54 همسرتان کنترل و تعادل در اخلاق و رفتار ندارند و شما هم احتمالا شخصیت وابسته و احساسی دارید و این ویژگی های اساسی مانع همجواری شما دو نفر است
پاسخگو:10:18:59 و حتی مانع همسری
پرسشگر:10:19:16 اره دقیقا
پاسخگو:10:19:39 یعنی بعضی ویژگی ها هستند که وقتی در فردی باشند و باعث طلاق شوند
پاسخگو:10:20:49 گاهی میزان آن بحدی ست که می توان گفت مانع اساسی ایفای نقش همسری هستند به این معنی که این افراد با هر فرد دیگری هم ازدواج کنند شاید نتوانند ازدواج موفقی داشته باشند
پاسخگو:10:21:02 به همین دلیل اولین توصیه من به شما مشاوره فردی ست
پاسخگو:10:21:30 مراجعه به یک روان شناس و شخصیت شناسی و توانمند سازی شخصیت برای شما ضروری ست
پاسخگو:10:22:18 تا وقتی این همه احساسی و وابسته باشید و دلسوزی ها و مداراها و چشم پوشی های نابجا داشته باشید نه فقط الان، بلکه در هر شرایطی در اذیت خواهید بود
پاسخگو:10:22:33 و یک سوال دیگر
پاسخگو:10:22:45 فرمودید یک بار در نامزدی و یک بار در عقد حرف از جدایی شد
پاسخگو:10:22:56 علت هایش را یادتان هست؟
پرسشگر:10:23:48 به خاطر بد اخلاقیش. همسرم زود رنج هستش. از هر حرفی یه برداشت بد میکرد و ناراحت میشد و جر و بحث و دعوا
پرسشگر:10:24:20 مثلا میرفت جلسه روضه یه حرفی پیش میومد و میومد با من دعوا شو میکرد
پاسخگو:10:24:21 واکنش های شما موقع دعوا چه بود معمولا؟
پرسشگر:10:25:28 حقیقت منم زود جوش بودم یه بار میگفتم حق با شماست.یه بار آرومش میکردم یه بار هم میشد دیگه تحملم تموم میشد و ....
پرسشگر:10:25:44 البته من همیشه چیز های خوب ازش میخواستم
پاسخگو:10:25:51 مثلا؟
پرسشگر:10:26:20 طرف میرفت روضه میکروفن بهش نمیدادن به حضرت زهرا فحش میداد.من باید چه کار میکردم؟
پرسشگر:10:26:52 خیلی مغرور بود همیشه به خاطر این اخلاقش بحث داشتیم
پاسخگو:10:27:56 من نمیدانم چه واکنشی نشان می دادید اما می دانم که وظیفه شما نصیحت و مقابله نبوده. اولین وظیفه تان سکوت بوده و در ادامه ... فعلا وارد این بحث نمی شویم
پاسخگو:10:28:16 من ابتدا یک نظر کلی بدهم
پاسخگو:10:28:27 در مورد بحث طلاق و پشیمانی
پرسشگر:10:29:32 در خدمتم
پاسخگو:10:30:38 اگر بخواهم در موضوع طلاق تان نظر بدهم که درست بوده یا اشتباه، نیاز به گفتگوی بیشتری داریم تا علت های جر و بحث ها و نوع شخصیت همسرتان و این که بی تعادلی های ایشان به حد اختلال رسیده است یا نه و مسائل دیگری روشن شود
پاسخگو:10:30:59 همسرانی که با مشکلاتی شبیه شما مواجه می شوند
پاسخگو:10:31:51 گاهی با تعهد دادن نزد خانواده ها و تحت نظر مشاوران بودن، روابط و زندگی آن ها بتدریج خوب می شود و رابطه عاطفی شان هم ترمیم میشود
پاسخگو:10:32:01 ولی گاهی راهکار زندگی شان جز طلاق نیست
پاسخگو:10:32:43 چون یکی از طرفین یا هر دو قابل تغییر نیستند یا توان تغییر ندارند
پرسشگر:10:32:56 چندین بار پیش مشاور و بزرگترا تعهد داد ولی عمل نکرد
پاسخگو:10:33:13 خود شما در عین احساسی بودن، صادق و واقع نگر و اهل تحلیل هستید
پاسخگو:10:34:04 این ها جای امیدواری و خوشحالی دارد برای من. چون با چند جلسه مشاوره می توانید در آینده نزدیک، زندگی مشترک جدید و خوبی را تجربه کنید
پاسخگو:10:34:21 اما شخصیت همسر سابق شما هم باید توسط یک مشاور بررسی شود
پاسخگو:10:34:35 اگر جزء شخصیت های غیرقابل انعطاف باشند
پاسخگو:10:34:55 فکر کردن به برگشت دوباره به زندگی با او تحت هیچ شرایطی درست نیست
پاسخگو:10:35:47 و اگر این طور نباشد و مشکلات شان بحد اختلال روانی نرسیده باشد و خودشان هم بخواهند، تغییر می کنند
پاسخگو:10:35:53 با این اوصاف
پاسخگو:10:35:56 من توصیه میکنم
پاسخگو:10:36:46 یک بار با ایشان صحبت کنید
پاسخگو:10:36:49 تلفنی
پاسخگو:10:36:51 نه حضوری
پاسخگو:10:37:01 شما اصلا نباید با هم ملاقات حضوری داشته باشید
پاسخگو:10:37:12 ملاقات دیروز را خانواده ها نمی دانند؟
پرسشگر:10:37:40 داداشم میدونه. بعدش بهش گفتم که خیلی از دستم عصبانی شد
پاسخگو:10:38:03 بهتر بود به مشاور می گفتید ولی به خانواده فعلا نه
پاسخگو:10:38:26 همسر سابق تان شماره تلفن شما را دارد؟
پرسشگر:10:39:36 الان دیگه نه شماره نداره
پاسخگو:10:40:42 با شماره ای که بعدا به شما دسترسی نداشته باشد یک بار تلفنی و پنهان از خانواده با او صحبت کنید. تاکید میکنم فقط یک بار و فقط تلفنی. هیچ ارتباطی مستمر یا حضوری با او نگیرید. در این صحبت تلفنی کوتاه هم دو شرط برای او بگذارید
پاسخگو:10:41:48 اول این که باید مشاوره بیاید و شما فقط در جلسه مشاوره با او هم صحبت می شوید و غیر از این حرفی با ایشان ندارید و دوم این که اگر مشاور اجازه برگشت داد باید نزد خانواده و فامیل عذرخواهی کند
پاسخگو:10:42:22 این شرط ها را اگر قبول نکرد با او برای همیشه خداحافظی کنید
پاسخگو:10:42:35 و دیگر به هیچ پیغام و اصرار او اعتنا نکنید
پاسخگو:10:42:41 چون همه اش از سر نیاز است
پاسخگو:10:42:56 احساس تنهایی و احساس نیاز دارد و دوباره برگشته سراغ شما
پاسخگو:10:43:10 اگر اهل زندگی باشد و مرد زندگی و اگر خواهان شما باشد
پاسخگو:10:43:18 هر شرط معقولی را قبول میکند
پاسخگو:10:43:37 راضی کردن خانواده شما حتی به مشاوره هم کار آسانی نیست
پاسخگو:10:44:04 بنابراین اول باید او ثابت کند که با تفکر برگشته نه از سر نیاز و هیجان
پاسخگو:10:44:20 مسلما خانواده شما هم باید در جلسه مشاوره باشند
پرسشگر:10:44:28 اون گفته حاضر هست هر کاری انجام بده. من مطمئن هستم راهی واسه برگشتن نیست. حتی جرأت گفتنش هم نیست
پاسخگو:10:44:28 و مسلما شرط هایی هم ان ها خواهند داشت
پاسخگو:10:44:39 این ها را به او بگویید
پرسشگر:10:44:52 بابام عاقم میکنه
پاسخگو:10:44:54 مهم نیست که با این تلفن راهی برای برگشت باز شود یا نه
پاسخگو:10:45:00 مهم اتمام حجت است
پاسخگو:10:45:15 و مهم تمام شدن جنگی ست که بین عقل و دل شماست
پاسخگو:10:46:29 نظرتان چیست؟
پاسخگو:10:46:47 کمی فکر کنید
پاسخگو:10:47:13 اگر صحبت تلفنی را داشتید بیایید نتیجه اش را به من بگویید
پرسشگر:10:47:36 اون شخصیتش غیر قابل انعطاف هست. چندین بار امتحان شد. چند هفته حتی چند ماه به تعهدی که داد پایبند هست. بعد روز از نو روزی از نو
پاسخگو:10:47:48 اگر هم تامل کردید و به این نتیجه رسیدید که بصلاح نیست باز هم تشریف بیاورید تا در مورد دل کندن صحبت کنیم
پاسخگو:10:48:06 این که روز از نو شروع میشود علت دارد
پاسخگو:10:48:16 این علت ها توسط مشاوران بررسی میشود
پاسخگو:10:48:41 درصدی از علت ها در رفتار شما بوده و درصدی هم در عدم مهارت های خود او
پاسخگو:10:48:49 زندگی مشترک اصولی دارد
پاسخگو:10:48:56 این اصول نیاز به آموزش دارند
پرسشگر:10:49:32 بین بزرگ ترای فامیل بحث پیش اومد اگه منم بخوام راهی واسه برگشت نیست
پاسخگو:10:49:53 و اصطکاک های شدید شما دو بزرگوار یک علت مهمش ضعف در مهارت های زناشویی و و بی اطلاعی از این اصول است
پاسخگو:10:50:15 و این که همسر سابق شما چه نوع شخصیتی دارد تشخیصش در توان شما نیست
پرسشگر:10:50:28 اگه میشه واسه دل کندن راهنمایی کنید
پاسخگو:10:50:42 چشم
پاسخگو:10:50:48 من در این جهت در خدمت تان هستم
پرسشگر:10:51:36 ممنون میشم
پاسخگو:10:52:05 اما بعنوان یک مشاور وظیفه داشتم چشم شما را به واقعیت های دیگری هم باز کنم. این که در حال حاضر تمرکز شما بر مخالفت شدید اطرافیان است و غافل هستید از واقعیت های دیگری که فعلا من هم عنوان نمی کنم نیاز به جلسه حضوری ست
پاسخگو:10:53:02 این خود شما هستید که برای زندگی و آینده تان تصمیم می گیرید و مسلما باید تصمیمی بر اساس عقل و مشورت بگیرید اما نه بر اساس نظر اطرافیان
پاسخگو:10:53:36 مشکلاتی که در آینده در انتظار یک دختر مجرد و مطلقه است را خانواده و اطرافیان برای شما حل نخواهند کرد
پاسخگو:10:53:39 بنابراین
پاسخگو:10:53:50 وظیفه عقلانی و فعلی شما این است که
پاسخگو:10:53:57 یک بار دیگر برای زندگی تان تلاش کنید
پاسخگو:10:54:06 این تلاش سختی خواهد بود
پاسخگو:10:55:02 ولی از حسرت ها و افسوس های شما در آینده پیشگیری می کند. آینده ای که شما در آن بزرگ تر و پخته تر خواهید شد و نظرتان شاید با الان فرق کرده باشد
پرسشگر:10:55:32 خیلی معذرت میخوام. دفعه قبل که قهر بودم بعد از این که برگشتم اقا با خانوادش میگفتن شما سادات شهوتی هستین و به این دلیل برگشتی
پاسخگو:10:55:46 اگر خواستید این تلاش سخت را آغاز کنید قدم اول آن را خدمت تان عرض کردم. محکم و باصلابت و جدی و کوتاه با او تلفنی حرف بزنید
پاسخگو:10:56:25 و اگر نخواستید تشریف بیاورید راهکارهای جدایی همیشگی را خدمت تان بیان کنم. این جلسه فرصتش تمام شده
پاسخگو:10:56:58 هدف از مشاوره، برگشت نیست
پاسخگو:10:57:28 هدف بررسی شخصیت این آقا و فرهنگ خانواده اش و نگرش ها و رفتارهای شما و علت های ایجاد اصطکاک و تنش است
پاسخگو:10:57:35 فرصت 30 دقیقه ای گفتگوی ما به اتمام رسیده و بهتر است فرصت را بدهیم به پرسشگرانی که در صف انتظار هستند. با اجازه از حضورتان مرخص می شوم.
پرسشگر:10:58:04 ممنونم تشکر. فقط کد مشاوره شما چند بود؟
پاسخگو:10:58:19 مجدد تشریف بیاورید منتظر شما هستم. من کد 214 هستم. روزهای یکشنبه تا چهارشنبه 10 تا 14 معمولا آنلاینم. تغییرات احتمالی ساعت ها و مرخصی ها در جدول زمان بندی سایت درج می شود. اگر تشریف آوردید و صف شلوغ بود منتظر بمانید چون هر پرسشگری که در صف می ماند را قطعا متصل می کنم. همکاران دیگر هم در روزها و ساعات مختلف از 8 صبح تا 12 شب در خدمت تان هستند.
پاسخگو:10:58:46 این سه روزی که من حضور ندارم
پاسخگو:10:59:04 فرصت خوبی ست برای فکر کردن شما به همه جوانب الان و آینده. جامع نگر باشید
پاسخگو:11:00:07 یادآوری کنم که
پرسشگر:11:00:28 تشکر فراوان.و التماس دعا
پاسخگو:11:01:06 طلاق شما جای گفتگو و بررسی دارد که مشخص شود درست بوده یا نه اما چیزی که قطعی ست این است که پشیمانی شما از طلاق یک پشیمانی صرفا احساسی ست
پاسخگو:11:01:10 پس به آن بها ندهید
پاسخگو:11:01:15 و فقط با عقل پیش بروید
پاسخگو:11:01:23 و همه جوانب را بررسی کنید
پاسخگو:11:01:31 به ابراز احساسات همسر سابق تان هم اعتنایی نکنید
پاسخگو:11:01:37 حق یارتان
نظر خودتان را ارسال کنید