باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
پاسخ سوال اول:
دعا در لغت به معناي طلب، درخواست و تقاضاست [1] و در اصطلاح به اظهار نياز و خواهش بندگان به درگاه خداي قادر متعال گفته مي شود. ارزش و اهمّيّت دعا در فرهنگ اسلامي، از سفارشهاي قرآن و معصومين ـ عليه السّلام ـ معلوم مي شود. اين تأکيد بسيار زياد، نشانگر جايگاه ويژه دعا در اسلام است، تا جايي که رسول گرامي ـ صليّ الله عليه و اله ـ فرمود:
«اَلدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَهِ»[2]
دعا مغز عبادت است.
همچنين امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«ما مِنْ شَيْءٍ أَفْضَلُ عِنْدَاللهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ أَنْ يُسْأَلَ وَ يُطْلَبَ مِمّا عِنْدَهُ»[3]
در نزد خدا هيچ چيز بهتر از اين نيست که از او سؤال شود و از آنچه نزد اوست درخواست گردد.
فرق دعا با ندا در اين است که ندا کردن ، بلند نمودن صدا و کشيدن آن است اما دعا هم آهسته انجام مي شود و هم با صداي بلند و گاهي هم به وسيله علامتي که مقصود را بفهماند انجام مي شود مانند دستان را بسوي آسمان بردن.
به عبارتي ديگر دعا در اصطلاح عبارت است از خداخواني و استغاثه و زاري و درخواست چيزي براي خود يا ديگري از پيشگاه الهي.
گاهي ذکر را نيز دعا نامند چنانچه در حديثي از پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) آمده است، بهترين دعا الحمدالله است.
البته تاريخچه دعا با آفرينش همراه بوده است . آدم و حوا در بهشت و بعد از هبوط به زمين نيايش هايي داشته اند که بعضي از آنها در ايات قران و احاديث معصومين (عليهم السّلام) بيان گرديده است و از ساير پيامبران و امت هاي آنان در آيات و روايات دعاهاي بسياري نقل شده است . مانند دعاي حضرت ابراهيم براي امنيت حرم مکه و استمرار امامت در نسل او . و دعاي حضرت زکريا براي فرزند دار شدن.
تاثير دعا در ساختار انسان و جهان
در آيات و روايات تصريح شده که دعا در هر امري نافذ است بجز دعاهايي که قابل اجابت نيست.
پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمودند : چيزي غير از دعا پيش آمدهاي ناگوار را با نمي گرداند.
امام صادق (عليه السّلام) به ميسربن عبذالعزيز فرمودند: اي ميسر دعا کن و مگو هر چه مقدر شده است خواهد شد . به درستي که نزد خداوند منزلتي است که به آن نمي توان رسيد مگر به درخواست و دعا .
پي نوشتها:
[1] . فرهنگ سيّاح، ج 1، صفحه 463.
[2] . وسائل الشيعه، ج 4، صفحه 1086.
[3] . وسائل الشيعه، ج 4، صفحه 1088.
پاسخ سوال دوم:
شرک در لغت به معناي بهره و نصيب (1) و در اصطلاح، به معناي باور داشتن به خدايان متعدد است. اين واژه در اصطلاح قرآن، براي پرستش اشيايي همچون ماه، خورشيد، ستاره و سنگ... و قرار دادن غير خدا به جاي خدا نيز به کار رفته است. (2) اين واژه نيز همچون توحيد از نظر معنا و مفهوم داراي انواعي است.
شرک در لغت و اصطلاح به اين معناست که براي خدا همتا و شريکي قرار دهيم.
صاحب مفردات مي گويد: شرک انسان در دين بر دو قسم است: 1. شرک عظيم که عبارت است از اثبات شريک براي خداي تعالي و اين بزرگترين نوع کفر است... .2. شرک صغير: عبارت است از جايگاهي براي غير خدا در برخي امورات قرار دادن مانند رياء و نفاق در امور.(3)
پس شرک مقابل توحيد و يگانگي خداست و از آنجا که توحيد درجات و مراتب دارد شرک نيز مراتب دارد:
1. شرک ذاتي: اعتقاد به خدايان متعدد. 2. شرک در خالقيت و فاعليت يعني خلقت و تدبير جهان را به دست چند خدا سپردن. 3. شرک در عبادت و اطاعت به معني پرستش و اطاعت غير خدا. 4. شرک صفاتي به معناي اينکه صفات خدا را غير از ذات او و غير يکديگر دانستن است.
آنچه در قرآن بيش از همه مطرح شده شرک در عبادت است. البته در قرآن شرک مقابل ايمان آمده نه توحيد پس چنين نيست که هر جا شرک مطرح شود به معناي بت پرستي باشد و موجب خروج از توحيد و از زمرة مسلمانان باشد. چرا که اصطلاح شرک علاوه بر اطلاقش بر ملحد و بت پرست؛(4) بر اهل کتاب (نصاري، يهود، مجوس)،(5)بلکه بر برخي از مؤمنان هم اطلاق مي شود. «و ما يؤمن اکثرهم بالله الاوهم مشرکون»(6)بيشترشان به خدا ايمان نمي آورند، جز اينکه مشرک اند. پس اکثر مؤمنان به خدا مشرکند البته شرک خفي و ظريفي که مورد غفلت برخي از موحدان است.(7)
پي نوشت ها:
1. المعجم الوسيط
2. مرتضي مطهري، آشنايي با قرآن، ج 1-2، ص 200
3. المفردات راغب، ذيل مادة شرک، ص 259 و 260.
4. قرآن مي فرمايد: مشرکان را هر کجا يافتيد بکشيد، سورة توبه، آيه 5.
5. توبه / 30ـ31.
6. يوسف / 106.
7. ر.ک: جوادي آملي. عبدالله، توحيد در قرآن، ص 572، انتشارات اسراء، سال 1383.
پاسخ سوال سوم:
نمازهاي متعددي در هنگام زيارت وجود ندارد و شيعيان نيز در زيارت گاه ها معمولا دو رکعت يا بيشتر، نماز زيارت مي خوانند و در کنار نماز زيارت در صورت اشتياق ساير نمازهاي مستحبي عمومي را که در مفاتيح و روايات ذکر شده است را به جا مي اورند.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید