مقام ثبوت و اثبات چیه؟

متن سوال: 
ميشه با زبان ساده بفرماييد مقام ثبوت و اثبات چيه؟ با مثال برام بگيد لطفا. و تشريع چيه تکوين چيه؟ لطفا به زبان آخوندي نگيد به زباني بگيد که متوجه بشيم؟

مقام ثبوت و اثبات چيست؟ مقام‏ ثبوت‏ يعنى مقام واقع. در مقام واقع و نفس الامر، هر چيزى در يک حد و درجه‌‏اى است. به قول فلاسفه جديد، مقام ثبوت و مقام اثبات «شيء فى نفسه و شيء براى ما» است؛ يعني مقام‏ ثبوت‏، مقام شيء فى نفسه است، و مقام اثبات، مقام شيء براى ما است. توضيح مطلب در قالب يک مثال چنين است: فرض کنيد يک عده پزشک قلب در يک شهر وجود دارند. در مقام واقع و نفس الامر ممکن است همه اينها در يک درجه باشند، و ممکن است آقاى «الف» درجه‌‏اش در حد اعلا باشد؛ يعنى بهترين و متخصص‌ترين و عالم‌ترين طبيب قلب باشد، آقاى «ب» درجه دوم، آقاى «ج» درجه سوم و آقاى «د» درجه چهارم باشد. اما مردم چگونه مى‌‏شناسند؟ آنها در نزد مردم چه ارزش و اعتبارى دارند؟ آيا ارزش و اعتبارى که اجتماع براى آنها قائل است، با ارزش و اعتبارى که در واقع و نفس الامر دارند يکى است؟ آقاى «الف» که پزشک درجه اول قلب است، جامعه هم او را به عنوان پزشک درجه اول مى‌‏شناسد؟ آقاى «ب» که پزشک درجه دوم اين شهر است، جامعه هم او را پزشک درجه دوم مى‌‏شناسد؟ گاهى همين‌‏طور است. ولى ممکن است عکس اين هم باشد؛ يعنى اجتماع در اثر عواملى، تبليغاتى، اشتباهاتى، جرياناتى، در مقام اثبات و در مقام شيء براى ما، درست برخلاف واقع قضاوت کند؛ پزشک درجه چهارم را اوّل بداند، سوم را درجه دوم، و دوم را درجه سوم بداند و آن‌را که در واقع درجه اول است، درجه چهارم به شمار آورد. پس در اين‌جا مقام اثبات با مقام ثبوت فرق مى‌‏کند؛ يعني شيء براى ما با شيء فى نفسه فرق مى‌‏کند.(ر. ک: مطهري، مرتضي، مجموعه ‏آثار، ج ‏17، ص 263، صدرا، تهران، 1380ش) تشريع و تکوين به چه معناست؟ «تشريع» کلمه اي است عربي، اين کلمه از ريشه «شرع» به معناي نوشيدن آب با دهان آمده است. از اين ريشه مشتقات متعددي منشعب مي‌شود از جمله «شريعت» است که به معناي «آبشخور» است؛ برخي مي‌گويند: علت اين‌که احکام خدا، حلال و حرام خدا، شريعت ناميده مي‌شود به همين جهت است؛[1] يعني دستورات الهي آبشخور حيات انسان‌اند. «تشريع» نيز در اصل و در لغت عربي به معناي «خيلي بالا بردن» چيزي است[2] و در جايي که آب نهر بسيار بالا آمده باشد که حيوانات به راحتي از آن آب بخورند، به کار مي‌رود و به صورت ضرب المثل مي‌گويند: «اهون السقي التشريع»؛ راحت‌ترين آب دادن تشريع است.[3] اين کلمه امروزه به معناي قانون‌گذاري است و بيشتر در مورد قانون‌گذاري در حوزه دين به کار مي‌رود. «تکوين» نيز واژه‌اي است عربي و مقصود از آن «خلقت» و «ايجاد» در خارج از ذهن است.[4] شباهت اين دو کلمه در اين است که در هر دو مفهوم ايجاد و ابداع وجود دارد. اما فرقشان در اين است که يکي(تشريع) ايجاد در عالم ذهن، اعتبار و قراردادهاي اجتماعي است؛ اما ديگري(تکوين) ايجاد در عالم خارج از ذهن و واقع است. پي نوشت ها: 1. ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 8، ص 175، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، بيروت، چاپ سوم، 1414ق. 2. حميرى، نشوان بن سعيد، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، ج6، ص3446، دار الفکر المعاصر، بيروت، چاپ اول، 1420ق. 3. واسطى، زبيدى، حنفى، محب الدين، سيد محمد مرتضى حسينى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج11، ص241، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزيع، بيروت، چاپ اول، 1414ق. 4. «کَوَّنَهُ تَکْويناً: أَحْدَثَهُ؛ و قيلَ: التّکْوِينُ إيجادُ شي‌ءٍ مَسْبُوقٍ بمادَّةٍ.و کَوَّنَ اللّهُ الأَشْيَاءَ تَکْويناً:أَوْجَدَها، أَي أَخْرجَها مِنَ العَدَمِ إلى الوُجودِ». واسطى، زبيدى، حنفى، محب الدين، سيد محمد مرتضى حسينى، تاج العروس من جواهر القاموس، ج18، ص 487.

پربازدیدترین ها