باسلام خدمت شما پرسشگر محترم يکي از معيارهايي که براي تناسب دخترو پسر براي ازدواج در نظر گرفته مي شود ، تناسب سني زوجين است . قابل توجه است که کفو هم بودن از نظر سن، تفاوت در سن است نه تساوي ؛ زيرا اين تفاوت در آفرينش مرد و زن در مورد سن بلوغ قرار داده شده است. با توجه به پژوهش هاي روان شناختي آنچه درباره تفاوت سني مناسب براي دختر و پسر براي ازدواج گفته مي شود ، از سه تا پنج سال است که پسر بزرگتر از دختر باشد. البته در قرآن و روايات اين گونه مسائل که با شرايط فرهنگي متغيير است به شکل کلي تناسب و هم کفو بودن مطرح شده است . لزوم تناسب سني از اطلاق آياتي مثل فانکحوا ما طاب لکم من النساء همسري مورد پسند و دلنشين انتخاب کنيد، استنباط مي شود. همچنين در روايات اسلامي به صراحت ، هم کفو بودن مطرح شده است. پيامبر اسلام مي فرمايد: با همسان و هم شأن خود ازدواج کنيد. پس مي توان گفت اسلام معيار و دلايل هماهنگي در سن را به عقل و عرف و علم سپرده است. با اين حال عدم رعايت تناسب شرط سني ، از نظر ديني امر نامشروعي نيست و بايد در کنار ديگر شرايط و ويژگي هاي طرف مقابل ارزيابي شود . اگر چه ما براي شما و احساساتتان ارزش و احترام قائل هستيم، اما نمي توان اين احساس و برداشت شخصي را به جامعه تعميم داده و يک قانون عمومي از آن استخراج کرد. قطعا سبک هاي فرزند پروري، الگوهاي ارتباطي والدين، و سبک هاي وابستگي و يا استقلال و اعتماد به نفس حاکم و به طور کلي مسايل محيطي و ارثي ، باعث شده است هر فردي به دليل زيست متفاوت، متفاوت فکر کند و متفاوت در جامعه ظاهر شود. مثلا يک فرد ?? ساله اگر در يک خانواده پر کار و مستقل با مسؤوليت پذيري بالا بزرگ شده باشد، يک خانواده را مي تواند مديريت کند . نيز ممکن است يک فرد ?? ساله وابسته به خانواده با عدم اعتماد به نفس و مسؤوليت پذيري پايين حتي نتواند خودش را هم مديريت کند. پس به طور کلي فاصله سني مناسب ميان زن و شوهر را مي توان سه تا پنج سال در نظر گرفت. البته اين بدان معنا نيست که اگر يکي دو سال به اين سنين افزوده و يا از آن کاسته شود، حتماً نبايد ازدواجي انجام گيرد. شايد بتوان گفت که اگر تمام زمينه ها بررسي شده باشد و مشکل خاصي ديده نشود، مي توان فاصله سني را به ديده اغماض نگريست، ولي در عين حال بهترين و مناسب ترين فاصله سني سه تا پنج سال است. عدم رعايت اين شرط به طور معمول مي تواند مشکلات و درد سرهايي را براي زن و شوهر در زندگي مشترک به وجود بياورد .عدم درک متقابل يکديگر ، عدم تناسب در توانايي هاي جسمي ، انعطاف ناپذيري فرد بزرگتر،عدم ارضاي غرايز مي تواند از جمله پيامد هاي در نظر نگرفتن اين شرط باشد . هر چند ممکن است در هر موردي از شرايط و معيارهاي انتخاب همسر استثناهايي هم باشد ، اما ما نمي توانيم اساس زندگي خود را بر اساس استثناها بنا کنيم . ناديده گرفتن اين شرايط ريسک ناموفق بودن زندگي و انتخاب همسر را بالا خواهد بود . موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید