من شوهر را دوست ندارم چه کاری انجام بدهم ؟

متن سوال: 
خانمي ??ساله و متاهل هستم.دو سال پيش به اجبار خانواده ازدواج کردم اما دلم با اين رابطه نبود. پسر از لحاظ اقتصادي صفر بود و هست . من اول کمي بهش علاقه پيدا کردم، اما بعد از يه مدت ديگه سرد شدم .از اين رابطه خسته شدم . ميترسم حرف جدايي بزنم، خانوادم خيلي حساسن رو طلاق . خيلي دارم عذاب ميکشم چون عاشق پسري بودم که واقعا همديگرو دوست داشتيم و من هنوزم دوسش دارم. نميدونم چيکار کنم.شوهرم خيلي با من لجبازي ميکنه هرکاري خودش دوست داره انجام ميده من براش مهم نيستم.هيچ دليلي قانع کننده اي هم نميتونم بيارم که خانوادمو راضي کنه به جدايي و اينکه اصلا چه جوري مطرحش کنم. لطفا راهنمايي کنيد

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم اين نکته را در ابتدا به شما يادآوري مي کنيم که در مسائل خانوادگي و بخصوص ازدواج که معمولا دو طرف درگير هستند، درک کامل و درست از مسئله، و تشخيص مشکل و در نهايت ارائه راه حل منوط به صحبت با هردوطرف است. بنابراين پاسخي که ما خواهيم داد قطعا پاسخ کاملي نخواهد بود و سعي ما بر اين است که بتوانيم توانايي شما براي کنارآمدن و حل مشکلاتتان را افزايش دهيم. شما در سوال خود، نکات مختلفي را مطرح کرده ايد مثل، ازدواج اجباري، وضعيت اقتصادي، سردي رابطه، عشق قديمي، افکار خودکشي، لجبازي همسر... که هرکدام از اينها فصلي از يک کتاب است، اما به نظر مي رسد سررشته بيشتر اين موارد، به يک نقطه ختم مي شود. الف) هرچند علاقه اوليه پسر و دختر از شرايط لازم براي يک ازدواج موفق است اما يک ازدواج موفق لوازم ديگري نيز نياز دارد که از جمله آنها موافقت و هماهنگي خانواده ها است. متأسفانه مشکلي که شما مطرح نموده ايد مشکل بسياري از دختر پسرها به شمار مي رود. ب) رضايت داشتن يک فرد از زندگي، تنها منوط به داشتن و برخورداري از نعمت و سرمايه( مادي و معنوي) نيست، بلکه به شناختن نعمت و حق شناسي آن نيز هست! چه بسا فردي از داشته‌هاي فراواني برخوردار باشد اما از زندگي خويش رضايت داشته باشد و حال آنکه شخصي در مقابل باوجود عدم برخورداري از داشته قابل توجه، از زندگي خويش راضي باشد. رضايت از زندگي از درون افراد و مبتني بر سرمايه‌هاي فردي، مي‌جوشد، و اگر قرار باشد از ديگران وام گرفته شود، نه تنها رضايتي در کار نخواهد بود بلکه جز تلاطم و تشويش چيز ديگري به ارمغان نخواد آورد. ج) اگر ذهن فردي گرفتار تحريفات شناختي گردد، تفسيري که از امور مختلف خواهد داشت، تفسيري تحريف شده خواهد بود که در صورت تکرار، خروجي آن مي‌تواند اضطراب، افسردگي، نارضايتي از زندگي و...باشد. تحريف شناختي به زبان ساده و خودماني، همان عينک بدبيني يا خوشبيني است که ميتواند تمام تفسيرها و نگاه ما را به زندگي يا به يک فرد يا يک اتفاق عوض کند. نگاهي که با برداشتن آن عينک به کلي متفاوت مي شود. وضعيت فعلي شما معلول عدم ازدواج با معشوقتان نيست، بلکه ناشي از نوع نگاه و روش غلط شما در مواجه با مسائل و تفسير همراه با تحريف از وقايع است. و ماداميکه چنين رويکردي بر قضاوتهاي شما حاکم باشد، نتيجه‌اي جز عدم رضايت از وضع موجود ( به صورت افراطي و پاتولوژيک) به دنبال نخواهد داشت چه با معشوقه ازدواج کنيد و يا ازدواج مي‌کرديد و چه ازدواج نمي‌کرديد! اما راهکارها: ?- اگر قبل از ازدواج به کسي علاقه داشتيد يا قول و قراري داشتيد، اکنون سعي کنيد در بيرون هيچ آثاري از ايشان را جلوي ديد خود نداشته باشيد مانند عکس شماره تلفن و يادگاري هاي و... و آنها را محو کنيد. هنگام هجوم افکار و تصاوير ايشان در ذهن بدون فکر کردن مکان را ترک کرده و يا توجه و تمرکزتان را به چيزي جلب کنيد مثلا با قطع کردن افکار، مشغول گفتگو با يک فردي شويد، با عجله آن مکان را ترک کنيد، با روشن کردن تلويزيون سعي در تمرکز ديداري و شنيداري نسبت به نوع برنامه و حتي نوع لباس هاي مجريان و بازيگران و اسامي آنها شويد. گاهي لازم است که انسان خودش خودش را مجبور به کار يا رفتاري بکند. ?- افرادي که در وضعيت شما قرار دارند به هيچ وجه نقاط منفي و بدي ها و آسيب هايي که از طرف مقابل متحمل شدند را نمي بينند و به همين دليل علاقه و وابستگي آنها ثابت مي ماند. شما با تهيه ليستي از نقاط مثبت همسرتان (مطئنا همه ما آدمها هم نقاط مثبت داريم و هم نقاط منفي) آن را هر روز مرور کنيد تا نگرشتان نسبت به ايشان منطقي تر شده و احساس بهتري پيدا کنيد. در مقابل درباره امتيازات و خوبي هاي جدا شدن از فرد قبلي نيز با خود فکر کنيد و سعي کنيد با خوشحالي از اينکه با ايشان ازدواج نکرده ايد مطالبي را يادداشت کنيد(سعي کنيد) و با خود بينديشيد که ايشان نيز يک انسان داراي نقص هستند، مثل همه. ?- سعي کنيد بدون خود سرزنشي و مقايسه، نقاط مثبت و خوبي هاي خودتان را فراموش نکنيد و با نوشتن و مرور و ناديده و بي ارزش نکردن آنها به آينده خوشبين و اميدوار باشيد. ?- انجام کارهايي مانند ورزش هاي دست جمعي، تعاملات اجتماعي، سرگرمي و تفريح و پرهيز از تنهايي بسيار مفيد هستند و شما حتما گزارش از حال قبل و بعد از اين تکنيک را بايد با دقت ارسال فرماييد. ?- به تغذيه ( نه کم خوري و نه پرخوري، استفاده بيشتر از ويتامينها(ميوه)، و خواب خود اهميت بدهيد ( متوسط ? ساعت، حذف خواب روزانه و مبادرت به خواب سرشب ) ?- با افکار منفي و مأيوس کننده مبارزه کنيد و پيش بيني منفي نسبت به آينده نداشته باشيد. موفقيتهاي خويش را که در واقع نعمتهاي الهي هستند را به صورت روزانه بنويسد و شکر آن را با الحمدالله گفتن ادا کنيد! ?- سعي کنيد تمام اوقات خود را با همسرتان بگذرانيد و با برقراري ارتباط هاي عاطفي از طريق صحبت کردن، اس ام اس و تماس تلفن، نيازهاي خود را در کنار همسرتان برآورده کنيد.. ?- همانطور که خودتان هم ميدانيد يکي از راههاي آرامش يافتن و خلاصي از دست افکار مختلف انحرافي، تقويت معنويت و ارتباط با خدا است زيرا که اوست که آرامشگر واقعي است «کسانى که ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مى‏گيرد، آگاه باشيد که تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مى‏کند»(الرعد/ ??). ميتوانيد هر زماني که احساسات و افکار ناخواسته به ذهنتان هجوم مي آورد با گفتن ذکر، آرام آرام آنها را از خود دور کنيد. ?- در صورت امکان به صورت حضوري، به يک روانشناس مراجعه کنيد. موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها