بحث در مورد بهشت يا جهنم رفتن غير مسلمانان را مي توان از جهات مختلف بررسي کرد: اولاً: بايد اعتقاد داشت يک مسير و صراط حق است و مابقي باطل ! طبق اين مبنا مابقي شرايع بجز شريعت حق اهل گمراهي و ضلالت هستند. اين مبنا هست اما آيا هرکس به هردليل تحت عنوان کيش هاي ديگر بود اهل جهنم است ؟ در جواب بايد گفت : اولاً: جهنمي شدن و نشدن مختص به حالات زندگي روز مره هرکس نيست .. چه بسا کساني که در لحظه مرگ مسلمان و شيعه مي شوند ! کم نيستند کساني که اهل حقيقتند اما راه حقيقت را پيدا نکرده اند در هنگام مرگ همان زمان که چهره اميرمومنان ع را مي بينيد گمشده خود را پيدا مي کنند و محبت ايشان در دلشان مي نشيند که محبت حضرت علي ع همان ايمان است و بغضشان کفر!! * طبق برخي احاديث هرکس در هنگام مرگ از مومن و منافق اميرمومنان ع را مي بينيد در ثاني برخي هستد حتي در روز قيامت در صورت جهالتشان به حقيقت مورد آزمايش مي شوند رواياتي هست به اين مضمون که گروهي در محشر اعتراض ميکنند که ما خبري از نداي تو نداشتيم در آن لحظه خداوند آنان را اينگونه آزمايش مي کند : يک گودالي از اتش در جلو انان ايجاد ميکند و بعد به آنان دستور مي دهد وارد اين آتش بشويد! گروهي وارد اين آتش مي شود ولي آتش هيچ آسيبي به انان نمي رساند اما گروهي امر خداوند را عصيان ميکنند (با اينکه در آن زمان همه رحمت و مهرباني و وجود خداوند را لمس ميکنند و يقين دارند خداوند کار بدون حکمت و ظلم نمي کند اما باز کفران مي کنند و به خداوند شک مي کنند ) گروهي که وارد اتش مي شوند و آتش کاري به انان ندارد به بهشت مي روند اما گروهي که عصيان نموده اند باز خداوند همان دستور قبلي را به آنان مي دهد . گروهي اجابت مي کنند دستور خداوند را چون با چشم خود ديدند که خدا با قبليان کاري نکرد ..آنان هم به بهشت مي روند وگروهي باز عصيان مي کنند … ثالثاً: خيلي از افراد جاهل قاصر هستند ولي هيچ گونه عنادي با اهل بيت ع نورزيده اند که اينان هم بدست خداست يا عذابشان ميکند به خاطر اعمالشان يا بهشتشان مي برد به خاطر فضل خودش(البته فضل خداوند هميشه سبقت بر غضبش دارد)البته روايات در اين زمينه زياد است که در باب مستضعفين فکري در کتب روايي آمده و همچنين در روايات ذيل آيات شريفه بيان شد : إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرًا کسانى که فرشتگان (قبض ارواح)، روح آنها را گرفتند در حالى که به خويشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: «شما در چه حالى بوديد؟ (و چرا با اينکه مسلمان بوديد، در صفِ کفّار جاى داشتيد؟!)» گفتند: «ما در سرزمين خود، تحت فشار و مستضعف بوديم.» آنها [= فرشتگان] گفتند: «مگر سرزمين خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنيد؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جايگاهشان دوزخ است، و سرانجام بدى دارند. إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلاَ يَهْتَدُونَ سَبِيلاً مگر آن دسته از مردان و زنان و کودکانى که براستى تحت فشار قرار گرفتهاند (و حقيقتاً مستضعفند)؛ نه چارهاى دارند، و نه راهى (براى نجات از آن محيط آلوده( مىيابند. فَأُوْلَئِکَ عَسَى اللّهُ أَن يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَکَانَ اللّهُ عَفُوًّا غَفُورًا ممکن است خداوند، آنها را مورد عفو قرار دهد؛ و خداوند، عفو کننده و آمرزنده است. « النساء/99تا 97 » نتيجه: بهشت و جهنم در نتيجه اعمال انسان است و خدا ملاکهاي روشني در مورد بهشتي يا جهنمي بودن ارائه نموده است، مثلاً ايمان به خدا و دوست داشتن اهل بيت و انجام وظايف ديني از قبيل نماز، روزه، نيکي به انسانها و کليه فروع دين، باعث بهشتي بودن فرد مي شود و باالعکس ترک واجبات ديني باعث جهنمي شدن مي گردد. مي توان با رجوع به کتب ديني عوامل خوشبختي يا بدبختي در آخرت و دوزخ را شناخت. با شناخت آنها و در راه سعادت جاودانه قدم برداشت. ملاک و معيار بهشتي يا دوزخي بودن مهم است، اما اين که چه کسي بهشتي يا دوزخي است، معلوم نيست. به همين خاطر حق نداريم فردي را بهشتي يا جهنمي بدانيم و فقط مي توانيم طبق آموزههاي ديني ملاکهاي بهشتي يا جهنمي بودن را ذکر کنيم. البته به بهشتي بودن بزرگان مثل ائمه اطهار و حضرت عباس(ع) و زينب کبري(س) يقين داريم، هم چنين به جهنمي بودن افرادي مثل معاويه، يزيد و شمر نيز اعتقاد راسخ داريم. اما در مورد انسانهاي عادي که بين اين دو گروه قرار دارند، نميتوانيم حکم قطعي صادر کنيم. در عين حال انسان هايي که داراي ايمان و اعتقاد و اعمال صالح هستند و در ضمن برخي از گناهان را مرتکب شدهاند، طبق عدل الهي، به اندازه گناه و کارهاي ناپسند، دچار عذاب مي شوند، سپس وارد بهشت مي گردند و يا مورد رحمت الهي واقع مي شوند. اما اگر کسي به دليل تعصّب و لجاجت ولايت پيامبر يا اهل بيت را قبول نداشته و يا اين که واجباتي مثل نماز (که در مورد آن خيلي تأکيد شده) را عمداً ترک نمايد، جهنمي است، مگر اين که توبه نمايد و انجام اعمال شايسته را پيشه کند. از طرف ديگر انساني که به وظايف ديني خود عمل مي نمايد، نبايد معذور شده و خود را بهشتي تلقي نمايد، بلکه همواره بايد خود را مقصر و گناهکار بداند، زيرا هيچ کس توانايي شکر همه نعمتهاي الهي را ندارد. هميشه بايد از خداوند طلب عفو نموده و آرزوي بهشت را داشته باشيم. موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید