پرسش 1: شرح دعاي «يا من ارجوه »ماه رجب را بيان فرمائيد و فلسفه حرکت دادن انگشت در پايان دعا و گرفتن محاسن و چانه در دست راست چيست؟
پاسخ:
1) در کار هاي عبادي ما دنبال فهميدن وجه و علت نيستيم ،زيرا فهميدن وجه و علت آن ها از درک عقل بالاتر است. در عبادت هم خداوند تعبد و سرسپردگي و عمل بدون چون و چرا مي خواهد .
در عبادات بايد توجه کنيم که خودساخته نباشد . از پيامبر يا امام رسيده باشد. در عبادت ها دقيقا سعي داريم به رفتار عبادي معصومين اقتدا کنيم . اگر آنان در عبادت ها به شکل خاصي عمل مي کرده اند، حتما آن شکل خاص محبوب خدا بوده و حکمت دارد حتي اگر حکمت را متوجه نشويم.
در مورد دعاي " يا من ارجوه لکل خير..." که هم دعاي ارزشمندي است براي هميشه و هر وقت(1) و هم درصبح و شام ماه رجب و بعد از نماز ها وارد شده (2)، آمده که امام وقتي دعا را تا "زدني من سعه فضلک يا کريم" خواند، دست خود را بالا برد و فرمود:"يا ذاالجلال و الاکرام يا ذا النعماء و الجود يا ذاالمن و الطول حرم شيبتي علي النار" بعد دست بر محاسن مبارک گذاشت و برنداشت مگر اينکه پشت دست حضرت از اشک خيس شده بود.(3)
در نقل ديگري دارد که حضرت وقتي دعا را تا "زدني من سعه فضلک يا کريم" خواند،محاسن مبارک را با دست چپ گرفت و با سبابه دست راست حالت پناه بردن را انجام داد و قسمت آخر را خواند"مد يده اليسري فقبض علي لحيته و دعا بهذا الدعاء و هم يلوذ بسبابته اليمني"(4)
با توجه به اين نقل و در اقتداي به امام هنگام خواندن قسمت آخر محاسن خود را با دست چپ گرفته ، با تکان دادن انگشت سبابه دست راست حالت تضرع را نشان داده و با زاري و تضرع آن را مي خوانيم.
اين که حکمت اين کار چيست؟ مانند بسياري از اعمال عبادي و دعاهاي ديگر ما نمي دانيم، ولي چون نقل است که معصوم اين کار را انجام مي داده ، ما هم به پيروي از معصوم اين کار را انجام مي دهيم.
پي نوشت ها:
1.بحار الانوار،ج47،ص36.
2.همان،ج95،ص390.
3. همان،ج47،ص36.
4. همان،ج95،ص391.
*
*
*
پرسش 2:دلیلی دارد که در دعای ماه رجب (..جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الآخره وجمیع شر الدنیا و شر الآخره..)
برای شر آخرت جمیع به کار برده نشده است؟آیا مربوط به دستور زبان است؟
پاسخ:
مرحوم آيه الله ميرزا جواد ملکي تبريزي درکتاب المراقبات توضيح مي دهد :
اگر انسان در عبارت دعا « اعطني جميع خير الدنيا و جميع خير الآخره » کلمه جميع تکرار شده، ولي در اين عبارت
«و اصرف عني جميع شر الدنيا و شر الآخره » تکرار نشده است بينديشد، شايد به اين نتيجه برسد که اختلاف عبارت اشاره دارد که شر امر عدمي است که دوري از رحمت خدا و محروميت از بخشايش الهي است، ولي چون خير امري وجودي مي باشد، گويا انواع آن بي شمار است.
اين که چرا جميع شر الدنيا، تمامي شرهاي دنيا آمده، گويا به اين جهت است که شرهاي دنيا براي همه مردم معلوم نيست.
منبع:سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
*
*
*
پرسش3:در دعای ماه رجب میخوانیم: حرّم شیبتی علی النار یعنی ریش سفیدم را بر آتش حرام کن. حال همهی افرادی که این دعا را میخوانند ریش سفید نیستند، یا برخی اصلاً ریش ندارند، تکلیف چیست؟ مثلاً جوانان ما به اشتباه باید این جمله را بگویند؟ اگر بگوید دعا را تغییر دهید و بگویید مثلاً حرم شعری علی النار، آیا این دست بردن در دعا نیست؟
پاسخ:
1. واژه «شیب» اگرچه معنای حقیقیاش موی سفید است و در ماه رجب نیز با به دست گرفتن محاسن همراه میشود، اما در نگاهی وسیعتر شامل تمام موها از هر رنگی میشود: الشَّیْبُ: مَعْرُوفٌ، قَلِیلُه و کَثِیرُه بَیاضُ الشَّعَر، و المَشِیبُ مِثْلُه، و رُبَّما سُمِّیَ الشَّعَرُ نَفْسُه شیْبا».[1]
البته سفیدی مو میتواند کنایه از پیری و ضعف و ناتوانی باشد؛ یعنی خدا یا به دلیل ضعف و ناتوانی در برابر عذاب جهنم، آتش عذاب را بر من حرام کن. چنانکه در داستان حضرت زکریا اینگونه استفاده میشود: «إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْباً»،[2] شیب در اینجا کنایه از پیرى است.[3]
بنابر این، خواندن این دعا از سوی هر فرد به معنای درخواست پناه از عذاب جهنم است، از آنرو که انسان در برابر عذاب و آتش جهنم ضعیف و ناتوان است.
2. در مورد اینکه آیا میتوان دعا را تغییر داده یا باید آنگونه که از سوی ائمه(ع) به ما رسیده همان گونه خواند،عرض میشود دعا بهترین وسیله برای ارتباط انسان با معبود خویش است. هرچه این ارتباط بیشتر باشد، رشد معنوی انسان بیشتر خواهد بود؛ لذا با هر زبانی میتوان با خدا سخن گفت. امّا برخی از دعاها هستند که به نحو خاصی وارد شدهاند و آثار و فوائد خاصی نیز دارند، اگر بخواهیم به آن آثار و خواص برسیم باید - بدون کم و زیاد- همانطور که وارد شده قرائت کنیم.
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: به این زودى براى شما شبههاى پیش خواهد آمد که نه دانش خروج از آن را دارید و نه امامى هست که شبهه را براى شما حلّ کند، و در سرگردانى خواهید ماند افرادى که بخواهند از این گونه شبهات رهائى پیدا کنند باید دعاى غریق را بخوانند. راوی میگوید: عرض کردم دعاى غریق کدام است؟ فرمود: می گوئى: «یا اللَّه یا رحمان یا رحیم، یا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دینک» گفتم: «یا مقلّب القلوب و الأبصار ثبّت قلبى على دینک». حضرت فرمود: خداوند مقلّب القلوب و الأبصار است ولی همانطور که من دستور دادم قرائت کن و بگو: «یا مقلّب القلوب ثبّت قلبى على دینک».
امّا اگر به شیوهای نباشد که مأثور بودن دعا در آن ادعا شود، ایرادی ندارد.
شاید بتوان از برخی احادیث استفاده نمود که شایسته است امام جماعت در دعا ضمیرها را جمع بیاورد تا شامل مؤمنان نیز بشود.
ابوحمزه ثمالی از نامهای از امام سجاد(ع) که به برخی از اصحابشان نوشتند نقل میکند که ایشان ضمن حدیثی نسبتاً طولانی میفرماید: و حق امام جماعت در نماز این است که بدانى که او نمایندگى میان تو و پروردگارت را بر عهده گرفته و از جانب تو در پیشگاه خدا سخن مىگوید. بى آنکه تو از جانب وى سخن گویى، او از جانب تو دعا مىکند، بى آنکه تو از جانب وى دعا کنى و تو را از بیم و هراس ایستادن در برابر خداوند کفایت مىکند.پاسخ 40610 (تغییر دعای مأثور و تبدیل ضمایر مفرد آن به جمع) را مطالعه کنید.
منبع:سایت اسلام کوئست.نت
[1]. لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 1، ص 512، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[2]. مریم، 4.
.[3] قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 94، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
نظر خودتان را ارسال کنید