چراپیامبر اسلام دو نفر از دختران خود را به خلفای اهل سنت داده است؟

متن سوال: 
با سلام در تاريخ صدر اسلام مي خوانيم پيامبر(ص) 2 نفر از دختران شان را به عقد يکي از خلفاي اهل تسنن درآوردند. پيروان اهل سنت يکي از دلايل حقانيت خود را اين اقدام پيامبر(ص) مي دانند. آيا پيامبر(ص) با وجود علم به اختلافي که پيش خواهد آمد دليل خاصي از اين کار داشتند؟

سلام وقت شما بخير در منابع تاريخي و روايي آورده اند که پيامبر اسلام دو دختر خود را به عثمان تزويج کرد و نيز آمده است که عمر بن خطاب دختر حضرت علي(ع) را به همسري گرفت. درباره دختران پيامبر بايد به اين مطلب توجه کرد که در آن زمان که پيامبر دختر خود را به عثمان تزويج کرد، عثمان يک فرد متعارف و مسلمان بود و ظاهر او مانند ديگر مردها بود. چنين نبود که در همان زمان عثمان يک فرد فاسق و بي دين باشد و پيامبر(ص) هم او را داماد خود کند. پيامبر اسلام انسان کامل است و نمي شود که کار غير عقلايي بکند. اگر فردي بي دين و فاسق از پيامبر دختر بخواهد قطعا پيامبر به اين فرد دختر نمي دهد چون خود پيامبر بارها سفارش کرده بود که دخترتان را به يک مسلمان ديندار و صاحب اخلاق نيکو بدهيد. پيامبر اسلام گرچه آينده عثمان را مي دانست ولي پيامبر در زندگي خود براساس علم ويژه الهي عمل نمي کرد، بلکه مانند مردم معمولي زندگي مي کرد. اگر پيامبر بخواهد براساس علم ويژه الهي عمل بکند، بايد همه کساني را که در خلوت گناه مي کردند شلاق مي زد در حالي که پيامبر چنين نمي کرد و حتي در قضاوت هاي خود از مدعي شاهد مي خواست و اگر شاهد نداشت از منکر سوگند مي خواست. پيامبر اسلام گرچه همين الان مي داند که عاقبت عثمان چه خواهد شد ولي بر اين علم عمل نمي کند بلکه به ظاهر امر نگاه مي کند. حالا عثمان آمده و از پيامبر مي خواهد که دخترش را به او تزويج کند و اين دختر پيش از اين، زن پسر ابولهب بود و او طلاق داده بود. پيامبر هم با اين درخواست عثمان موافقت کرد و پس از آن که همسر عثمان مرد؛از پيامبر درخواست کرد که دختر ديگرش را به او تزويج کند و پيامبر هم موافقت کرد و به اين ترتيب عثمان دو دختر از پيامبر را گرفت. اين که پيامبر دختر ديگر خود را به او مي دهد، نشان مي دهد که رفتار عثمان با آن دختر بد نبود و اگر بد بود پيامبر دختر نمي داد. عمل پيامبر نشان مي دهد رواياتي که مي گويد: عثمان همسر اول خود را زد و کشت و پس از آن دختر ديگري از پيامبر گرفت، غير قابل اعتماد است چون اگر عثمان دختر اول پيامبر را بکشد و بعد دختر دوم پيامبر را بخواهد در اين صورت پيامبر و هر انسان عاقلي اين درخواست را رد مي کند و حتي خود عثمان هم در اين صورت درخواست دختر ديگر را نمي کند چون مي داند جواب منفي است. مطلب ديگري که بايد به آن توجه شود اين است که براساس نظر برخي از محققان مسائل تاريخي، رقيه و ام کلثوم دختران پيامبر نبودند بلکه اين دو دختر، بچه هاي هاله بودند. هاله خواهر حضرت خديجه بود و شوهرش مرد و خود «هاله» هم مرد و بچه هاي کوچک او را حضرت خديجه به خانه پيامبر آورد و بزرگ کرد. اين دو دختر بچه که در خانه پيامبر بزرگ شدند در آن زمان در ميان مردم به عنوان دختران پيامبر ناميده مي شدند گرچه دختر واقعي نبودند بلکه ربيبه پيامبر بودند ولي مردم رسمشان چنين بود و اين گونه بچه ها را به نام سرپرست خانواده مي ناميدند. براي آگاهي بيشتر ر.ک: الصحيح من سيره النبي، سيد جعفر مرتضي عاملي (اين کتاب به فارسي ترجمه شده است). با اين محاسبه، عثمان داماد واقعي پيامبر نيست بلکه داماد هاله است و داماد پيامبر فقط علي(ع) است. درباره تزويج ام کلثوم دختر حضرت علي(ع) به عمر بن خطاب، ديدگاه هاي متعددي وجود دارد، از ديدگاه برخي چنين ازدواجي صورت نگرفته است. از ديدگاه برخي ام کلثوم که همسر عمر بن خطاب شد، دختر خوانده حضرت علي(ع) بود. اين دختر در اصل دختر ابوبکر از اسماء بنت عميس است. وقتي که علي(ع) اسماء را به همسري خود گرفت ام کلثوم بچه کوچک بود و در خانه حضرت علي بزرگ شد و دختر علي(ع) ناميده شد و عمر بن خطاب داماد ابوبکر شد نه داماد علي(ع) و براساس برخي روايات صحيح، عمر بن خطاب با تهديد و فشار اين دختر را از علي (ع) گرفت و علي(ع) راضي نبود و نتوانست در برابر فشار دستگاه خلافت بيشتر مقاومت به خرج بدهد. امام صادق(ع) فرمود: «ناموسي از نواميس ما را غصب کردند» (فروع کافي، ج 6، ص 346، ح 1، چاپ آخوندي). اين، نه افتخاري براي عمر است و نه نقصي براي علي(ع) و ام کلثوم است. آسيه همسر فرعون بود و جزء سروران زنان بهشتي است. اين افتخاري براي شوهر کافر نبود و مقام آسيه هم کاسته نشد. البته ام کلثوم کم سن و سال بود و عمر قبل از اين که با او عروسي کند کشته شد. براي آگاهي بيشتر درباره تزويج ام کلثوم به عمر ر.ک: جزوه «تزويج ام کلثوم من عمر»، سيد علي حسيني ميلاني. التماس دعا

پربازدیدترین ها