سلام.پرسشگر محترم درپاسخ اين سوال توجه به چند نکته لازم است: الف) فلسفه غسل جنابت اين که چرا اسلام دستور مي دهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشويند آن هم با کيفيت مخصوص در حالي که فقط عضو معيني آلوده مي شود و مي توان گفت: چرا نبايد تنها محل را بشوييم و اگر مقصود پاکيزگي است چرا دوش گرفتن معمولي کفايت نمي کند؟. در پاسخ بايد توجه داشته باشيم که علت شرعي وجوب غسل با اين کيفيت دستور دين است و حکمت اصلي غسل کردن با اين کيفيت اطاعت امر الهي است که باعث تقويت روحيه عبوديت و بندگي در فرد مسلمان شده و او از اين طريق به خداي خويش نزديک مي گردد. حکمت غسل کردن فقط يک نظافت بدني نيست ; بلکه غسل يک عمل عبادي است که با ويژگي هاي عبادي آن (مانند نيت و انجام عمل براي رضاي خدا) باعث مي شود که دل متوجه خدا شده و طاير نفس از قفس ماديت و چاه ظلماني , به عالم ملک پرواز کند. ازاين رو نبايد آن را با يک نظافت ظاهري صرف يکسان انگاشت . در اين زمينه حتي اگر بخواهيم به جنبه پاکسازي آن هم توجه کنيم, هدف از غسل جنابت, پاکسازي نوعي قذارت و آلودگي روحي است که روش طهارت آن توسط دين که متصدي بيان روش هاي ارتباط و تاثير گذاري معنوي و روحاني است, بدين گونه آموزش داده شده است وگرنه بايد شستن موضعي که نجس شده است براي طهارت کافي مي بود. توضيح بيشتر: خارج شدن مني از انسان، يک عمل موضعي نيست (مانند بول و ساير زوائد) به دليل اين که اثر آن در تمام بدن آشکار مي گردد و تمام سلول هاي تن به دنبال خروج آن در يک حالت سستي مخصوص فرو مي روند و اين خود نشانه تأثير آن روي تمام اجزاء بدن است. طبق تحقيقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتي وجود دارد که تمام فعاليت هاي بدن را کنترل مي کنند «اعصاب سمپاتيک» و «اعصاب پاراسمپاتيک» اين دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه ها و جهازات داخلي و خارجي گسترده اند، وظيفه اعصاب سمپاتيک «تند کردن» و به فعاليت واداشتن دستگاه هاي مختلف بدن است، و وظيفه اعصاب «پاراسمپاتيک» «کند کردن» فعاليت آنهاست، در واقع يکي نقش «گاز» اتومبيل و ديگري نقش «ترمز» را دارد و از تعادل فعاليت اين دو دسته اعصاب نباتي، دستگاه هاي بدن به طور متعادل کار مي کند. گاهي جريان هايي در بدن رخ مي دهد که اين تعادل را به هم مي زند، از جمله اين جريان ها مسأله «ارگاسم» (اوج لذت جنسي) است که معمولا مقارن خروج مني صورت مي گيرد. در اين موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتيک (اعصاب ترمز کننده) بر اعصاب سمپاتيک (اعصاب محرک) پيشي مي گيرد و تعادل به شکل منفي به هم مي خورد. اين موضوع نيز ثابت شده است که از جمله اموري که مي تواند اعصاب سمپاتيک را به کار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمين کند تماس آب با بدن است و از آن جا که تأثير «ارگاسم» روي تمام اعضاي بدن به طور محسوس ديده مي شود و تعادل اين دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم مي خورد دستور داده شده است که پس از آميزش جنسي، يا خروج مني، تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حيات بخش آن تعادل کامل در ميان اين دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. البته با اين بيان حکمت استحباب غسل بعد از جنابت و کراهت خواب در حال جنابت و يا اينکه گفته شده اگر نمي تواند غسل کند حداقل خود را تطهير و وضو بگيرد روشن مي شود. البته فايده غسل منحصر به اين نيست بلکه غسل کردن علاوه بر اين يک نوع عبادت و پرستش نيز مي باشد که اثرات اخلاقي آن قابل انکار نيست و به همين دليل اگر بدن را بدون نيت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشويند غسل صحيح نيست در حقيقت به هنگام خروج مني يا آميزش جنسي، هم روح متأثر مي شود و هم جسم، روح به سوي شهوات مادي کشيده مي شود و جسم به سوي سستي و رکود، غسل جنابت که هم شستشوي جسم است و هم به علت اين که به قصد قربت انجام مي يابد شستشوي جان است، اثر دو گانه اي در آن واحد روي جسم و روح مي گذارد تا روح را به سوي خدا و معنويت سوق مي دهد و جسم را به سوي پاکي و نشاط و فعاليت. از همه اينها گذشته، وجوب غسل جنابت يک الزام اسلامي براي پاک نگه داشتن بدن و رعايت بهداشت، در طول زندگي است زيرا بسيارند کساني که از نظافت خود غافل مي شوند ولي اين حکم اسلامي آنها را وادار مي کند که در فواصل مختلفي خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگاهدارند، اين موضوع اختصاصي به مردم اعصار گذشته ندارد، در عصر و زمان ما نيز بسيارند کساني که به علل مختلفي از نظافت و بهداشت تن غافلند (البته اين حکم به صورت يک قانون کلي و عمومي است حتي کسي را که تازه بدن خود را شسته شامل مي شود). مجموع مطالب فوق روشن مي سازد که چرا بايد به هنگام خروج مني (در خواب يا بيداري) و همچنين آميزش جنسي (اگر چه مني خارج نشود) غسل کرد و تمام بدن را شست (تفسير نمونه، ج 4، ص 294 - 292 ) لذا براي روشن تر شدن موضوع به يک روايت اشاره مي کنيم: محمدبن سنان مي گويد امام رضا(ع) در جواب سؤالاتي که مکتوبا از محضرش نمودم، مرقوم فرمودند: «علت غسل جنابت نظافت و تطهير انسان، نفس خودش را از آلودگي آن و پاک نمودن جسد از قذرات و خباثتش مي باشد زيرا جنابت از تمام جسد خارج مي گردد. از اين رو بر شخص واجب است تمام بدن را تطهير کند و علت مخفف بودن حکم در ادرار و غائط اين است که اين دو بيشتر از جنابت و مداومتر از آن است. لذا شارع مقدس به خاطر کثرت و مشقت و اخراجشان بدون اراده و شهوت به وضو راضي شده است ولي جنابت بيرون نمي آيد مگر با لذت زياد و اجبار نفس از اين رو در مورد آن، غسل را واجب کرده است (علل الشرايع، شيخ صدوق، باب 195). بنابراين، غسل مانند وضو، هم داراي فوايد بهداشتي است و هم از نظر اخلاقي و معنوي براي انسان سودمند است از اين رو با قصد قربت و براي خدا انجام مي شود اين اعمال اثر تربيتي نيز دارد زيرا مفهوم آن اين است که از سر تا قدم براي اطاعت خدا گام برمي داريم، از همين رو اگر بدون نيت قربت و اطاعت فرمان الهي انجام گيرد، باطل است. پس غسل کردن ريشه در امر الهي داشته و براي بهداشت جسم و روح مفيد است، جسم را به سوي نشاط، شادابي و فعاليت سوق مي دهد و روح و روان را به سوي معنويت، عبادت و اطاعت.
نظر خودتان را ارسال کنید