چرا در این دین اسلام کلمه ای با عنوان برده وجود دارد و در زندگی امامان غلام یا کنیز وجود داشته است؟

متن سوال: 
سلام،با توجه به اينکه اسلام دين عدالت است و همه انسانها را با هم برابر ميداند،چرا در اين دين کامل کلمه اي با عنوان برده وجود دارد و در زندگي امامان غلام يا کنيز وجود داشته است؟

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
شکي نيست که برده‌داري ِ غلط و متداول در بين فرهنگ‌هاي ظالمانه جهان مورد تاييد اسلام نبوده و نيست و وجودبرده و بردگي در نزد مسلمان در صدر اسلام به معناي قبول و تاييد آن نيست، لذا اسلام در هيچ حال آن را نپذيرفت و با وضع قوانين خاص در جهت از بين بردن بردگي بود.
ضمن اينکه اسلام هرگز ابداع کننده بردگي نبوده است، بلکه در حالي ظهور کرد که بردگي سراسر جهان را گرفته بود و با تار و پود جوامع بشري آميخته بود. حتي بعد از اسلام در تمام جوامع، بردگي ادامه يافت، تا حدود يک صد سال قبل که نهضت آزادي بردگان شروع شد، چرا که به خاطر دگرگون شدن نظام زندگي بشر، مسئله بردگان به شکل قديمي قابل قبول نبود ، اگر چه حتي امروز نيز برنامه برده داري به شيوه هاي ديگر مانند تجارت زنان و کودکان و.... هنوز پابرجا است.
حال اگر اسلام طبق يک فرمان عمومي دستور مي‏داد همه بردگان را آزاد کنند، چه بسا بسياري از آنان تلف مي‏شدند، زيرا نه کسب و کار مستقلي داشتند و نه خانه و وسيله‏اي براي ادامه زندگي.
از اين رو بايد تدريجاً آزاد مي‏شدند و جذب جامعه مي گرديدند تا نه جان شان به خطر بيافتد و نه امنيت جامعه را به خطر اندازند.
اسلام اين برنامه حساب شده را تعقيب کرد. برنامه اسلام در مورد بردگي، فقط در مورد اسيران جنگي که از کفار گرفته مي‏شد، نبود، گرچه احکام خاص بردگان مربوط به اين اسيران جنگي هست. در جنگ‏ها گاهي افراد بسياري از کافران و مشرکان اسير مي‏شدند. که اگر مي‏خواستند افراد را زنداني کنند، بودجه و هزينه هنگفتي بر دوش جامعه اسلامي بار مي‏شد . اگر مي‏خواستند همه را يک دفعه آزاد کنند، غير عاقلانه بود، چون اينان کساني بودند که با مسلمانان جنگيدند و حتي تعدادي از مسلمانان را کشتند، راه عقلايي اين بود که حاکم اسلامي، اسيران را در اختيار افراد توانمند مسلمان قرار دهد و از اين طريق خزانه بيت المال نيز براي برنامه هاي دولت اسلامي و حمايت از فقيران و مستضعفان و...غني شود .
از طرفي بردگان و اسيران کم کم در جامعه اسلامي هضم شده و با برنامه تربيت اسلامي هدايت مي‏شدند . بسياري از آنان مسلمان مي‏شدند و براي مولاي خود کار اقتصادي انجام مي‏دادند و هيچ باري بر دوش جامعه اسلامي و حکومت اسلامي اضافه نمي‏شد.. بنابراين در باره اسيران جنگي و کنترل و هدايت آنان به اسلام، اين طرح، خوبي است. البته اين طرح الزامي نيست و حاکم اسلامي مي‏تواند اسيران را بدون دريافت وجه آزاد کند يا مي‏تواند با دريافت وجه آزاد کند . نيز مي‏تواند به صورت اسير و برده نزد مسلمانان بگذارد. هم چنين در برنامه‏هاي اسلامي به صورت حکم واجب و مستحب تشويق بر آزاد کردن بنده‏ها فراوان است، مثلاً کفاره افطار عمدي روزه ماه مبارک رمضان و کفاره قتل عمدي، هم چنين ثواب و سفارش بسياري که در آزاد کردن بندگان بيان شده ، به گونه اي که هر گاه عمل نيکي را بخواهند مورد سنجش قرار دهند ، آن را با آزاد کردن بنده ، تشبيه مي کنند. اين‏ها همه مواردي است که وسيله‏اي براي آزاد کردن بردگان بوده است.
نظام هاي اجتماعي در هر دوران تابعي از مجموعه شرايط اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي و ... مي باشد. همان گونه که امروزه نظام کارگري و کارفرمايي و ... در جهان حاکم است وشرايط اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي خاص آن را ايجاب نموده است . تا چند قرن پيش در تمامي جهان نظام برده داري روش مناسب براي اداره امور آن دوران بوده ؛ به گونه اي که هيچ نظامي در شرايط آن روز امکان جايگزيني آن را نداشته . از اين رو مناسب ترين شيوه در شرايط آن روز، شيوه برده داري بوده است .
اسلام نيز با توجه به اينکه تغييراساسي در سيستم اجتماعي آن روز نه ضروري بوده و نه ممکن ، به اصل آن به مخالفت برنخاست ، ولي با وضع قوانين در رفع آن و آزادي بندگان اقدام نمود ، مانند :
1- تامين حقوق افراد با وضع قوانين در مورد کيفيت استرقاق ( بنده گرفتن ) ، و تحريم آن جز در موارد خاص .
2- وضع قوانين در جهت حمايت ازحقوق بردگان و تنظيم روابط صحيح بين مالک و برده .
3- ترغيب مردم به آزادسازي بردگان و وضع قوانيني براي حصول اين مقصود ( مانند کفارات وشرايط عتق ) .
در مجموع اسلام شرايطي را براي بردگان فراهم ساخت که آنان به مقامات و درجات مهم علمي و سياسي در جامعه اسلامي دست يافتند .
اسلام با فراهم آوردن شرايط انساني و عاطفي براي زندگي بردگان ، بردگان را از سراسر دنيا مشتاق به پيوستن به جامعه اسلامي نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادي ، مبلغ و مروج اسلام مي شدند .
اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوي ديگر راه آزادي بردگان را گشود . يکي از عوامل دگرگوني نظام بردگي درجهان ، نقش اسلام در اين زمينه بوده است . کنيزها نيز در اين بين مشمول همين قاعده و قانون بوده اند .آنان از کشورهاي ديگر که در جنگ با مسلمانان اسير مي شدند، و يا به صورت تجاري وارد ممالک اسلامي مي گشتند، با فرهنگ اسلامي و مزاياي نجات بخش آن آشنا شده و بسياري از آنان همانند ديگر مردم در جامعه اسلامي زندگي مي کردند . مالکيت کنيزدر حکم عقد ازدواج بود و موجب محرميت به مالک آن مي گرديد .
از طرفي در اسلام دستورهاي زيادي درباره رفق و مدارا با بردگان وارد شده است تا آن جا که آنها را در زندگي صاحبان خود شريک و سهيم کرده‏اند. علي(ع) به غلام خود قنبر مي‏فرمود: از خداي خود شرم دارم که لباسي بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خدا(ص) مي‏فرمود: از آنچه خودتان مي‏پوشيد، بر آنها بپوشانيد و از آنچه خود مي‏خوريد، آنها غذا دهيد .(1)
جرجي زيدان در کتاب تاريخ تمدن مي‏گويد: اسلام بر بردگان فوق العاده مهربان است. پيغمبر اسلام(ص) درباره بردگان سفارش بسيار نموده، از آن جمله مي‏فرمايد: کاري که برده تاب آن را ندارد، به او تحميل نکنيد و هر چه خودتان مي‏خوريد، به او بدهيد .(2)

. براي مطالعه بيشتر رجوع کنيد به :
1- اسلام و مساله آزادي ، بردگي ، موسوي زنجاني
2-از بردگي روم قديم تا مارکسيسم ، حجتي کرماني
3- فرآورده هاي ديني ،ناصر مکارم
4- برده داري در روم باستان ، بيدار فکر
5- حقوق بشر،اسدالله مبشري
6- نگاهي به بردگي ، محمد علي گرامي
7- بردگي در اسلام ، صادق ايرجي .
پي نوشت‏ها:
1 . بحارالانوار، ج‏74، منقول از تفسير نمونه، ج‏21، ص 421.
2 . تفسير نمونه، ج‏21، ص 422، به نقل از تاريخ تمدن، ج‏4، ص 54.


موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها