در رابطه با اختلاف نظر و روش بين شيعه و سني در مورد نماز توجه به چند نکته لازم است: اولاً: اختلاف بين شيعه و سني در نماز تنها دربرخي جزئيات است وگرنه در همه اصول و بيشتر جزئيات نماز با هم مشترکند. ثانياً: ريشه اساسي اختلاف آن است که اهل تسنن به سيره خلفا روي آورده، و حتي اجتهادات آنان در برابر نصوص ديني را حجت ميدانند، لذا حتي در مواردي که سيره خلفا برخلاف ظاهر قرآن يا سنّت پيامبر(ص) باشد، به آن عمل ميکنند. همچنين در اين زمينه از فقيهاني غيراز اهل بيت(عليهم السلام) نيز تبعيت ميکنند. ولي شيعيان در فقه و نيز اصول اعتقادي خود پيرو مکتب اهل بيت(عليهم السلام) ميباشند همين امر موجب آن گرديده که تفاوتهاي عملي نيز در احکام بروز نمايد.گفتني است که پس از پيامبر اکرم(ص) افراد زيادي به عنوان صحابه و يا تابعين، از آن حضرت نقل حديث ميکردند. اين نقلها سرآغاز شکل گيري فقه و مکاتب فقهي بوده است. متاسفانه به دليل فاصله گرفتن حکومت و خلافت پس از پيامبر اکرم(ص) از اهلبيت(عليهم السلام) که آگاهترين افراد به احکام دين بوده اند، اين حکومتها بنا به دلايل سياسي به ترويج افراد و مکاتبي که متفاوت با مکتب اهل بيت(عليهم السلام) بود همت گماشتند تا آن جا که حتي تا چند قرن همه مذاهب فقهي ديگر رسميت داشتند، ولي مکتب اهل بيت رسميت نيافته بود. مهمترين موارد اختلافي شيعه و سني در احکام نماز مربوط به وضو و جمع خواندن نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء مي باشد،که به اختصار بدانها اشاره مي کنيم: در رابطه با اختلاف در وضو بايد گفت: وضوي همه مسلمانان تا زمان خلافت عثمان صورت واحدي داشته و مانند وضوي کنوني شيعه بوده است. اين مسأله با آيه قرآن نيز تطبيق دارد کهميفرمايد: «وامسحوا برؤسکم و ارجلکم»(سوره مائده، آيه ? ) در اين آيه خداوند امر به مسح سر و پاها نموده است، در حاليکه اهل تسنن پاها را ميشويند، علت تغيير وضو اين بود که عثمان در اواسط دوران خلافت خود نسبت به چگونگي وضوي پيامبر(ص) گرفتار ترديد شد، او سپس وضوي پيامبر(ص) رابه شکلي که اکنون در ميان اهل سنت مرسوم است اعلام نمود. اين قضيه مورد مخالفت بسياري از صحابه پيامبر(ص) واقع شد، لکن حکومت اموي بنا به اغراض سياسي در نقاط مختلف اسلامي شيوه عثمان را تبليغ کردند و جوي به وجود آوردند که برخي ازصحابه جرأت مخالفت با روش دستگاه حاکم را نداشتند و در نتيجه اين گونه وضو گرفتن رواج يافت.[?[ در مورد اختلاف در جمع کردن بين نمازهاي ظهر و عصر و مغرب و عشاء هم بايد گفت: ترديدي نيست که پيامبر اسلام(ص) نمازها را گاهي در سه وقت ميخواندند و به عبارت ديگر ظهر و عصر و مغرب و عشاء را پشت سر هم ميخواندند و ميفرمودند: چنين مي کنم تا امّتم راحت باشند. اين گونه روايات ميرساند که پيامبر اسلام(ص)، راحتي امت را در نظر گرفته اند و جمع خوانده اند. شيعيان در طول تاريخ، تلاش کرده اند که سنتهاي پيامبر(ص) را زنده نگهدارند و اين هم يکي از سنّتهاي پيامبر(ص) است. براي نمونه برخي از روايات را در زمينه ي جمع خواندن ظهر و عصر و مغرب و عشاء مي آوريم: روايات شيعه: - امام صادق(عليهم السلام) فرمود: پيامبر اسلام(ص) وقتي که ظهر شد، نماز ظهر و عصر را با جماعت اقامه کرد، بدون اين که عذري در کار باشد و همچنين نماز مغرب و عشاء را، بدون اين که عذري در کار باشد، و قبل از سقوط شَفَق با جماعت اقامه کرد و پيامبر(ص) اين کار را فقط براي وسعت داشتن وقت، انجام داد.[?[ - عبدالله بن سنان از امام صادق(عليهم السلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود: پيامبر اسلام(ص) بدون اين که عذري در ميان باشد، ظهر و عصر،مغرب و عشاء را با يک اذان و دو اقامه، خواندند.[?[ عبدالملک قمي ميگويد: به امام صادق(عليهم السلام) گفتم: آيا ميتوانم بدون اين که عذري داشته باشم، بين دو نماز را جمع کنم؟ فرمود: پيامبر(ص) چنين ميکرد و ميخواست با اين کارش براي امتش سبکي و گشايش بياورد.[?[ اين روايات ميفهماند که پيامبر خدا نمازها را جمع خوانده است و ميخواست که مردم جمع بخوانند تا راحت باشند. بنابراين اگر کسي جمع خواند عمل به سنّت پيامبر(ص) کرده است. روايات اهل سنّت: - جابر بن زيد از ابنعباس نقل ميکند: صَلّي النبيُّ سَبعاً جميعاً و ثمانياً جميعاً :پيامبر(ص) هفت رکعت را جمع خواندند و هشت رکعت را هم جمع خواندند.[?[ - ابن عباس ميگويد: «صلّي رسولُ الله الظُّهْرَ والعصرَ جميعاً والمغربَ و العشاءَ جميعاً من غير خوفٍ و لاسَفرٍ:[?[ پيامبر اسلام(ص) ظهر و عصر و مغرب و عشاء را بدون اين که خطر و سفري باشد، جمع خواندند.» - ابن عباس ميگويد: انّ النبي(ص) کان يُصَلّي بالمدينة يجمع بين الصلوتين بين الظهر و العصر و المغرب و العشاء من غير خوفٍ و لامطرٍ. قيل له: لِمَ؟ قال: لئلاّ يکون عَلي امتِهِ حَرَجٌ:[?[ پيامبر(ص) در مدينه بدون اين که خطري باشد و يا باران ببارد، ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم ميخواندند. از ابنعباس پرسيدند: چرا چنين کرد؟ ابن عباس گفت: تا امت در مشقّت نباشد. - سعيد بن جبير از ابن عباس نقل ميکند که: صلي رسول الله(ص) الظهر و العصر جميعاً والمغرب و العشاء جميعاً في غير خوف و لاسفر:[?[ پيامبر(ص) بدون اين که خطر و سفري باشد ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم خواند. روايات اهل سنت در اين زمينه فراوان است. براي نمونه به اين چند روايت اشاره کرديم. بر اساس اين روايات پيامبر اسلام(ص) نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر را با هم ميخواندند و هدفشان هم اين بود که مردم راحت باشند و آن حضرت ميديدند که مردم در مشقّت هستند و به خاطر همين چنين کردند. حال اگر کسي يا گروهي و يا امّتي مانند پيامبر(ص) نماز بخواند، نه تنها کار بدي نکردهاند بلکه به سنّت پيامبر عمل کردهاند. آن چه بد است، رها کردن سنّت پيامبر است. هر کس سنّت پيامبر را رها کند، مرتکب کار زشت شده است، نه آن کس که به اين سنت عمل ميکند. با توجه به مطالب گفته شده به اين نتيجه ميرسيم که علت اصلي اختلاف در بعضي ازجزئيات،دور شدن اهل سنت از مکتب اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) که بهترين افراد آگاه به سيره و سنّت پيامبر(ص) هستند،مي باشد. پي نوشتها: [?[. جهت آگاهي بيشتر ر.ک به: وضوءالنبي من خلال ملابسات التشريع، عليالشهرستاني. [?[. وسائل الشيعه، ج ?، ص ???، باب ?، ح ?، ابواب مواقيت، چاپ آخوندي. [?[. همان، ص ???، باب ??، ح ?. [?[. همان، ح ?. [?[. صحيح بخاري، ج ?، ص ???، ح ???، باب ??، باب وقتالمغرب، چاپ پنجم، ???? هجري قمري، دار ابن کثير، دمشق و بيروت. [?[. صحيح سنن نسائي، ج ?، ص ???، ح ???، باب ??، الجمع بين الصلوتين في الحضر، چاپ رياض، ????، محمد ناصر الدين الالباني. [?[. صحيح سنن نسائي، ج ?، ص ???، ح???. [?[. صحيح مسلم، ج ?، ص ???، ح ??، باب الجمع بين الصلوتين، چاپ اول، دار احياء التراث العربي، بيروت، ???? ميلادي.
نظر خودتان را ارسال کنید