سلام.پرسشگر محترم براي ارائه پاسخ دقيق به اين سوال بايد به بررسي موضوعي بنام برده داري و چگونگي برخورد اسلام با اين موضوع بپردازيم، که قطعاً پرداختن به اين موضوع بطور مفصل در اين مجال نمي گنجد، با اين حال نکاتي به اختصار بيان مي شود: نظام هاي اجتماعي در هر دوران تابعي از مجموعه شرايط اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... مي باشد. همان گونه که امروزه نظام کارگري و کارفرمايي و... در جهان حاکم است و شرايط اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي خاص آن را ايجاب نموده است. تا چند قرن پيش در تمامي جهان نظام برده داري روش مناسب براي اداره امور آن دوران بوده است، به گونه اي که هيچ نظامي در شرايط آن روز امکان جايگزيني آن را نداشته است. از اين رو مناسب ترين شيوه در شرايط آن روز، شيوه برده داري بوده است . بررسي زمينه هاي اين موضوع بسيار وسيع و گسترده و از مجال اين پاسخ خارج است. اسلام نيز با توجه به اينکه تغيير اساسي در سيستم اجتماعي آن روز نه ضروري بوده و نه ممکن، به اصل اين مسئله صحه گذاشت، ولي با وضع قوانين در چند جهت حرکت کرده است: ?- تأمين حقوق افراد با وضع قوانين در مورد کيفيت استرقاق (بنده گرفتن) و تحريم آن جز در موارد خاص. ?- وضع قوانين در جهت حمايت از حقوق بردگان و تنظيم روابط صحيح بين مالک و برده. ?- ترغيب مردم به آزادسازي بردگان و وضع قوانيني براي حصول اين مقصود (مانند کفارات و شرايط عتق). در مجموع اسلام شرايطي را براي بردگان فراهم ساخت که آنان به مقامات و درجات مهم علمي و سياسي در جامعه اسلامي دست يافتند و حتي مدت ها حکومت مماليک بر بسياري از نقاط کشورهاي اسلامي پديدار شد. در حقيقت اسلام با فراهم آوردن شرايط انساني و عاطفي براي زندگي بردگان، بردگان را از سراسر دنيا مشتاق به پيوستن به جامعه اسلامي نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادي، مبلّغ و مروّج اسلام مي شدند. اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود کرد و از سوي ديگر راه آزادي بردگان را گشود و مسلما يکي از عوامل دگرگوني نظام بردگي در جهان، نقش اسلام در اين زمينه بوده است. کنيزها نيز در اين بين مشمول همين قاعده و قانون بوده اند. پس بايد توجه کرد که: اولاً داشتن برده و کنيز در آن زمان امري رايج و معمول بوده است، لذا موردي را سراغ نداريم که ائمه(ع) بخاطر داشتن غلام يا کنيز مورد انتقاد و سرزنش قرار گرفته باشند. ثانياً آنچه مهم است توجه به نوع برخورد معصومين(ع) با غلامان و کنيزان و هدف آنان از گرفتن غلام و کنيز است. سيرهء اهل بيت (ع)در بارهء بردگان، از درخشان ترين فضايل اسلام در برخود با زير دستان مي باشد. همين رفتار شايسته ، سبب شده بود غلامان و کنيزانِ ائمه، از آزادي خود خوشحال نشوند و تقاضا کنند براي هميشه غلام آن بزرگواران باقي بمانند. اکثر بردگان در خانهء اهل بيت (ع)با معارف ديني و احکام الهي آشنا مي شدند و از محضر آنان استفاده هاي علمي و عملي بسياري مي نمودند، لذا پس از آزادي ، انسان هايي نمونه، مؤمن و حقيقت جو بودند. بسياري از آنان نيز به خاطر عشق به مولاي خود، به درجهء رفيع شهادت رسيدند که ذکر حکايات آن ها سبب طولاني شدن بحث خواهد شد. در اين جا به نمونه اي از رفتار امام علي(ع) با غلام خود که يکي از شهيدان راه ولايت است[?] اشاره مي کنيم : روزي اميرمؤمنان با قنبر به بازار رفتند. حضرت دو پيراهن کرباسي ، يکي به دو درهم و ديگري به سه درهم خريد و به قنبر فرمود: پيراهن سه درهمي را تو بردار. قنبر عرض کرد: اي اميرمؤمنان ! تو به منبر مي روي و با مردم بيش تر سر و کار داري، سزاوار است پيراهن بهتر را شما بپوشيد! حضرت فرمود: اي قنبر! تو جوان هستي و بايد مانندجوانان باشي. من از خدا شرم مي کنم لباسي بهتر از تو بپوشم، زيرا رسول خداصلي الله وعليه وآله ميفرمود: از آنچه خودتان ميپوشيد، بر آنها بپوشانيد و از آنچه خود ميخوريد، به آنان غذا دهيد.[?] آيا نام اين رفتار برده داري و استثمار انسان ها است ؟ آيا اين رفتار نمونه اي از تبعيض نژادي است؟! در کتاب احقاق الحق آمده است که حضرت علي(ع) گفت: پيامبر اسلام(ص) خادمي براي حضرت فاطمه داد و نام آن خادم فضّه بود. فاطمه(س) خدمت در خانه را بين خودش و فضّه تقسيم کرده بود. پيامبر اسلام(ص) دعائي به فضّه ياد داده بود. روزي حضرت فاطمه (س) به او گفت: خمير ميکني يا نان ميپزي؟ فضّه گفت: خمير درست ميکنم و هيزم ميآورم. فضّه رفت و هيزمها را جمع کرد. وقتي خواست بلند کند نتوانست. آن دعائي را که پيامبر ياد داده بود، خوانده و توانست بلند کند.[?] بنابراين، همان طور که گذشت، داشتن غلام و کنيز براي رسول خدا(ص) و ائمهء اطهار(ع) را، نمي توان در تضاد با نفي برده داري در اسلام دانست، زيرا اين نوع برده داري به رابطهء پدر و فرزندي بيش تر شباهت دارد تا به رابطه مولا و برده! اين روايات که نمونه اي اندک است از نمونه هاي بسيار فراوان از رفتار بزرگوارانه و مهربانانه معصومين(ع) با غلامان و کنيزان خود، بيانگر نوع رفتار معصومين(ع) با غلامان و کنيزان است، و به خوبي ميرساند که مفهوم بردگي در اسلام با آنچه ديگران داشته و دارند، کاملاً متفاوت است. /????/ پي نوشتها: [?]. قنبر را حجاج بن يوسف ثقفي به شهادت رساند. بحارالانوار، ج ?? ص ???. [?]. همان، ج ?? ص ص ???. [?]. احقاق الحق، ج ??، ص???.
نظر خودتان را ارسال کنید