سلام وقت شما بخير انسان موجودى است داراى عواطف و احساسات که در حوادث و پيشآمدهاى ناگوار و جانسوز تحت تأثير قرار گرفته و اندوهناک مىشود و گاهى جزع و فزع و بيتابى نموده، اشک مىريزد، بيهوش مىشود و حتى ممکن است قلب او که مرکز احساسات و عواطف اوست، ايستاده و جان ببازد؛ (انّ الانسان خلق هلوعاً اذا مسّه الشّرّ جزوعا و اذا مسّه الخير منوعاً) (24) ؛ انسان حريص آفريده شده، هر گاه بدو گزندى رسد جزع کننده و هرگاه نيکى رسد منع کننده است. و در اين راستا تنها نيروى ايمان است که از ناراحتيها و اضطرابات انسان جلوگيرى نموده و به او اميد و آرامش مىبخشد؛ (ألا بذکر اللّه تطمئن القلوب ) (25). از اين رو دستورات اسلام در راستاى تقويت ايمان و نيروى عقيده دور مىزند و راه مبارزه بإ؛ّّ پيشآمدهاى ناگوار را نشان داده و همواره به صبر و شکيبايى در برابر ناملايمات فرا مىخواند؛ (والعصر انّ الانسان لفى خسر الّاالّذين امنوا و عملوا الصّالحات و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر) (26). با بينش، امتحان و آزمايش زندگى و ناملايمات آن را جهت داده و به صابران رحمت و مغفرت و صلوات الهى را بشارت و نويد مىدهد؛ (ولنبلونّکم بشىء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات و بشّر الصّابرين الّذين اذا أصابتهم مصيبة قالوا انّا اللّه و انّا اليه راجعون اولئک عليهم صلوات من ربّهم و رحمة و اولئک هم المهتدون) (27). صبر از مقامات عالى است که در تمام ميدانهاى زندگى فردى و اجتماعى، جشن و عزا، جنگ و صلح و...کاربرد دارد و تنها جهادگران در صنحه جهاد اکبر به اين مقام دست يازيده و در برابر گزندهاى زمانه، مانند کوه استوار و پابرجا مىمانند و از گرد بادهاى تند نمىلرزند؛ على (ع) مىفرمايد: «المؤمن کالجبل الراسخ لا تحرکّه العواصف». (28) آنان با اين باور که سرنوشت عالم و آدم در دست نيروى لايزال الهى مىچرخد، هر حادثه و پيشآمدى را با جان و دلپذيرا شده و با زمزمه (انّا للّه و انّا اليه راجعون) روح را لطافت و آرامش، و قلب را روشنايى و صفا مىبخشند. هرگز سخنى بر خلاف تقدير و قضا نگفته و با صبر و مقاومت، پاداشى بىحساب را از آن خود مىکنند؛ (انّما يوفّى الصّابرون أجرهم بغير حساب). (29) صادق آل محمد (ع) که خود از مصاديق اکمل صابران است به يکى از يارانش مىفرمايد: «أما انّک ان تصبر توجر» (30) ؛ بدان که با صبر و مقاومت پاداش مىبرى. با نگاهى گذرا به روايات معصومين (ع) اين نکته به خوبى به دست مىآيد که جزع و فزع و اظهار سخنان بيهوده و باطل در هنگام مصيبت، اجر انسان را از بين مىبرد؛ از اين رو در روايات به صبر توصيه شده است اما دين اسلام که هميشه واقعيتها را در نظر داشته و احساسات و عواطف انسانها را مىداند، همواره با دستوارت سازنده خويش به جاى پرداختن به نفى واقعيتها و عواطف و احساسات، رفتارها و گريهها را در راستاى بهرهگيرى صحيح، و تقويت اراده و ايمان، جهت دهى کرده است و گذشته از جلوگيرى از رفتارها و مراسم نامناسب و ناشايسته دوران جاهليت، راههاى مورد تأييد اصول و مبانى دين و خرد را نشان مىدهد. چنان که يکى از دستورات اسلام اين است که پس از مرگ مسلمانى، ساير مسلمانان جمع شده و به بازماندگان تسلى و تعزيت دهند و در آن مجالس براى از دست رفتگان از درگاه خداوند متعال درخواست آمرزش نموده و قرآن تلاوت کنند و بازماندگان را به صبر و استقامت توصيه نمايند و در اينباره روايات فراوانى از معصومان (ع) نقل شده است. (31) بديهى است که برگزارى مجلس عزا افزون بر احترام به گذشتگان، موجب دلگرمى و تسلّى و تشفى بازماندگان مىگردد. به همين جهت در روايات براى تسليت دادن به صاحب عزا ثواب فراوانى ذکر شده است. امام صادق (ع) به نقل از پيامبر اسلام (ص) مىفرمايد: «من عزّى مصاباً کان له مثل أجره، من غير أن ينتقص من أجر المصاب شيئى» (32) ؛ کسى که مصيبت ديدهاى را تعزيت دهد از پاداشى به مانند او برخوردار خواهد شد؛ بدون اين که از پاداش مصيبت ديده کم شود. روشن است که هيچ يک از انواع عزادارى با صبر ناسازگارى ندارد بلکه در راستاى تقويت روحيه مسلمانان که با ابزار صبر به دست مىآيد، صورت مىگيرد؛ به عنوان نمونه هيچ کدام از اقسام عزادارى - چه آنها که يادآورى شد و چه مواردى که ديلاً بدان اشاره خواهد شد - هيچگونه تنافى با آيات و روايات ندارد. 1. برگزارى جلسات عزادارى براى دلدارى و تسليت دادن به مصيبت زدگان و توصيه آنان به صبر؛ اين نحوه عزادارى که در بين عموم مسلمانان رايج است، در راستاى تقويت اراده و ايمان و احترام به احساسات و عواطف بازماندگان قرار دارد. 2. بزرگداشت ياد و خاطره از دست رفتگان؛ اين عزاداريها در راستاى بزرگداشت خاطره شهيدان، علما و انديشمندانى که با فکر و انديشه و يا نثار جان خود جامعه اسلام را حيات بخشيدند برگزار مىشود. اين عزادارى، افزون بر آثار عزادارى به قصد تسلى و دلدارى بازماندگان، ثواب احترام به علم و عالم و شهيد را در بر دارد و نشان مىدهد که آنچنان که آنان در پيشگاه خداوند متعال ارزش و احترام دارند و از حيات و زندگى خاصى برخوردارند، نزد مسلمانان نيز از احترام خاصى برخوردار مىباشند؛ (و لا تحسبن الّذين قتلوا فى سبيل اللّه أمواتاً بل أحياء عند ربّهم يرزقون). (33) 3. نحوه ديگر از عزادارى وجود دارد که داراى مرتبه بالاترى است. اين عزادارى ويژه انسانهاى بزرگ، يعنى پيامبران و اوصياى آنان، بويژه پيامبر اسلام و اهل بيت آن حضرت است. عزادارى در هنگام رحلت و شهادت و شادى در هنگام تولد آنان از ويژگيهايى است که در پرتو آن درسهاى سازنده تربيتى و اخلاقى آموخته مىشود. امام على (ع) فرمود: خداوند متعال براى ما پيروانى برگزيد که ما را يارى مىکنند. «يفرحون لفرحنا و يحزنون لحزننا» (34)؛ براى شادى ما شاد و براى غم ما اندوهناک مىشوند. در فرهنگ اسلامى، احترام همه شهيدان لازم است؛ ولى برخى شهيدان مانند سرور و سالار شهيدان کربلا از ويژگيهاى خاصى برخوردارند که بر اساس دستورات رسيده، هر سال در ايام شهادت آنان مجالس و محافل خاصى برگزار مىشود و مراسم خاصى نيز اجرا مىگردد. از اينرو نبايد اين مراسم را با عزاى کسى که پدر يا عزيزى را از دست داده مقايسه نمود و گفت چون خداوند توصيه به صبر نموده بايد در عزادارى ائمه (ع) چيزى نگفت و در قبال هر آنچه ستمگران در طول تاريخ انجام دادهاند سکوت کرد و با سکوت خود، رفتار آنان را امضا نمود. آيا روح دستورات اسلام با چنين برداشتى مخالف نيست؟ و در نهايت آيا عزاداريهايى که براى بزرگان دين انجام مىشود هدفى جز اين را دنبال مىکند؟ ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پي نوشت ها: (24) - معارج، آيه 19. (25) - رعد، آيه28. (26) - سوره والعصر. (27) - بقره، آيات 157-155. (28) - بحارالانوار، مجلسى، ج39، ص351 تاريخ امير المؤمنين، باب 90 و ج42، ص303 تاريخ امير المؤمنين، (29) - زمر، آيه 10. (30) - وسائل الشيعه، حرعاملى، ج2، ص 913، باب عدم جواز الجزع عند المصيبة مع عدم الرضا بالقضاء. (31) - همان، ج2،ص 871. (32) - همان. (33) - آل عمران، آيه 168. (34) - بحاالانوار، مجلسى، ج 44، ص287، باب ثواب البکاء على مصيبة الحسين (ع).
نظر خودتان را ارسال کنید