سلام. پرسشگر محترم «چگونه ممکن است امام زمان (عج) که بعد از شهادت امام حسن عسکري (ع) پنج ساله بودند امام شوند و کودکي پنج ساله پيشوايي مسلمين را به عهده بگيرند؟» امام زمان «پيشوايي به کوچکي و بزرگي نيست، بلکه مربوط به قابليتها و استعدادهاست رهبري و پيشوايي امت در کودکي که سهل، حتي در نوزادي، هم امکان دارد و هم واقع شده است داستان حضرت عيسي عليه السلام شاهد بر اين سخن که در قرآن ميفرمايد: فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا کَيْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِي المَهْدِ صَبِيّاً * قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الکِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً .1 آيا سندي محکمتر از قرآن وجود دارد؟ پاسخ تفصيلي: اولاً: اگر در اخبار اهل بيت عليهم السلام تأمل شود معلوم ميشود که مقام نبوت و امامت يک مقام ظاهري ناچيز نيست که هر کسي صلاحيت آن را داشته باشد بلکه نبوت مقام ارجمندي است که شخص واجد آن مقام با حق تعالي ارتباط و اتصال داشته از افاضات و علوم عوالم غيبي برخوردار ميشود، احکام و قوانين الهي بر باطن و قلب نورانياش وحي و الهام ميگردد و طوري آنها را دريافت ميکند که از هر گونه خطا و اشتباهي معصوم است. همينطور ولايت و امامت مقام بزرگي است که واجد آن مقام به طوري احکام خدايي و علوم نبوت را تحمل و ضبط ميکند که خطا و نسيان و عصيان در ساحت وجود مقدسش راه ندارد و همواره با عوالم غيبي مرتبط بوده و از افاضات و اشراقات الهي بهره مند ميگردد. بواسطه علم و عمل پيشوا و امام انسانيت و نمونه و مظهر دين و حجت خداوندي است، معلوم است که هر کسي قابليت و استعداد احراز اين مقام شامخ را ندارد بلکه بايد از حيث روح در مرتبه اعلاي انسانيت باشد تا لياقت ارتباط با عوالم غيبي و دريافت علوم و ضبط آنها را واجد باشد و از حيث ترکيبات جسماني و قواي دماغي در کمال اعتدال باشد تا بتواند حقايق عالم هستي و افاضات غيبي را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معاني تنزل دهد و به مردم ابلاغ کند پس پيغمبر و امام از حيث آفرينش ممتازند و به واسطه همين استعداد و امتياز ذاتي است که خداوند متعال آنان را به مقام شامخ نبوت و امامت انتخاب ميکنند، اين امتياز از همان اوان کودکي در وجود آنها موجود است لکن هر وقت که صلاح بود و شرايط موجود شد و مانعي در کار نبود آن افراد برجسته رسماً به مقام و منصب نبوت و امامت معرفي ميشوند اين انتخاب و نصب ظاهري چنانکه گاهي بعد از بلوغ يا در زمان بزرگي انجام ميگيرد ممکن است در ايام کودکي تحقق پذيرد. چنانکه حضرت عيسي عليهالسلام در گهواره با مردم سخن گفت و خودش را پيغمبر و صاحب کتاب معرفي کرد. خداوند متعال در سوره مريم ميفرمايد: فَأَشارَتْ إِلَيْهِ قالُوا کَيْفَ نُکَلِّمُ مَنْ کانَ فِي المَهْدِ صَبِيّاً * قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الکِتابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً و جعلني مبارکاً اين ما کنت و اوصاني بالصلوة و الزکوة ما دمت حياً2 مريم به عيسي اشاره کرد، گفتند: چگونه با کودکي که در گهواره است سخن بگوييم؟! عيسي گفت من بنده خدايم که مرا کتاب داده و به پيغمبري برگزيده است و هر کجا باشم مبارک گردانيده و به نماز و زکات تا زنده باشم سفارش کرده است. از اين آيه و آيات ديگر استفاده ميشود که حضرت عيسي عليه السلام از همان کودکي و ايام صغر پيغمبر و صاحب کتاب بوده است. بنابراين هيچ مانعي ندارد که کودکي در سن پنج سالگي با عوالم غيبي ارتباط داشته باشد و به وظيفه سنگين خزانه داراي و ضبط و تبليغ احکام منصوب شود و در انجام وظيفه خويش و اداي اين امانت بزرگ کاملاً نيرومند و مقتدر باشد.3 ثانياً: حضرت امام جواد عليه السلام هم در هنگام وفات پدرش 9 ساله و يا 7 ساله بوده و امام رضا عليه السلام او را به عنوان جانشين خود معرفي کرد4، که سخنان و مناظرات امام جواد عليه السلام و حل مشکلات بزرگ علمي و فقهي توسط آن حضرت تحسين و اعجاب دانشمندان اسلامي اعم از شيعه و سني را بر انگيخته و آنان را به تعظيم در برابر عظمت علمي امام وا داشته است و هر کدام او را به نحوي ستودهاند و به عنوان نمونه: سبط بن جوزي ميگويد: (امام جواد عليه السلام ) در علم و تقوا و زهد و بخشش بر روش پدرش بود.5 ابن حجر هيتمي به اعلميت امام جواد(ع) اعتراف نموده مينويسد: مأمون او را به دامادي انتخاب کرد زيرا با وجود کمي سن از نظر علم و آگاهي و حلم و بر همه دانشمندان برتري داشت.6 ثالثاً: ائمه اطهار عليه السلام هم موضوع صغر سِنّ آن جناب را پيش بيني کرده و اعلام نمودهاند تا مورد اعتراض مخالفين و معاندين قرار نگيرد. به عنوان نمونه: قال ابو جعفر عليه السلام : صاحب هذالامر اصغرنا سناً و اخملنا شخصاً7 حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود: حضرت صاحب الامر سن مبارکش از ما کمتر و گمنامتر است. رابعاً: با اينکه آفرينش و خلقت ويژه انبياء و ائمه طوري است که نميتوان آن را با افراد عادي مقايسه کرد مع الوصف در بين اطفال عادي هم گاهي افراد نادري ديده ميشوند که از حيث استعداد و حافظه نابغه عصر خويش بوده و قواي دماغي و ادراکات آنان از مردان 40 ساله هم بهتر است. ابو علي سينا فيلسوف نامي از اين افراد شمرده ميشود از وي نقل شده است که گفته: چون به حد تمييز رسيدم مرا به معلم قرآن سپردند و پس از آن معلم ادب پس هر چه را شاگردان بر استاد اديب قرائت ميکردند من همه را حفظ نمودم. بعلاوه آن، استاد مرا به کتابهاي ذيل تکليف کرد: الصفات و غريب المصنف و ادب الکاتب و اصلاح المنطق و العين و شعر و حماسه و ديوان رومي و تصريف مازني و نحو سيبويه پس همه را در مدت يک سال و نيم حفظ کردم و اگر تعويق استاد نبود در کمتر از اين مدت حفظ ميکردم. پس از آن شروع کردم به ياد گرفتن فقه و چون به 12 سالگي رسيدم بر طبق مذهب ابي حنيفه فتوا ميدادم پس از آن شروع کردم به علم طب و قانون را در سن 16سالگي تصنيف نمودم و در سِنّ 24 سالگي خودم را در تمام علوم متخصص ميدانستم.8 درباره فاضل هندي گفته شده: قبل از رسيدن به سن 13 سالگي تمام علوم معقول و منقول را تکميل کرده بود و قبل از 12 سالگي به تصنيف کتاب پرداخت9 و همچنين نابغه عصر ما سيد محمد حسين طباطبايي. بنابراين در صورتي که اطفال نابغه، داراي چنان مغز و قوايي باشند که در سنين خردسالي از عهده حفظ هزاران مطالب گوناگون و حل مشکلات و غوامض علوم بر آيند و نيروي محير العقول آنان باعث اعجاب شود پس چه استبعادي دارد که خداوند متعال حضرت بقيةاللَّه و حجّت حق و علت مبقيه انسانيت را در سن 5 سالگي به ولايت منصوب گرداند و تحمل و ضبط احکام را به عهدهاش واگذار کند؟ نتيجه آنکه عقلاً و وقوعاً هيچ استبعادي ندارد که حضرت صاحب الامر (عج) در سن 5 سالگي پيشوايي مسلمين را به عهده بگيرند.» پي نوشتها: 1 . مريم/29. 2 . مريم/29. 3 . ابراهيم اميني، دادگستر جهان (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، ص1373) ص122-121. 4 . اثبات الوصيه، ص161. 5 . سبط بن جوزي، تذکرة الخواص، مکتبة الحيدريه، 1383 ه ق، ص359. 6 . ابن حجر هيتمي، صواعق المحرقه (ط 2، قاهره، مکتبة القاهره، 1385 ه ق) ص205. 7 . مجلسي، بحار الانوار، (اسلاميه) ج51، ص38. 8 . دادگستر جهان، ابراهيم اميني (انتشارات شفق، چاپ چهاردهم، 1373) ص124-123، به نقل از هدية الاصباب، ط تهران، سال 1329، ص76. 9 . هدية الاصباب، ط تهران، 1329، ص228.
نظر خودتان را ارسال کنید