سلام با سلام و تشکر از انعکاس سوالات خود به اين مرکز ، در مورد سوال مذکور دو ديدگاه عمده در ميان فقها وجود دارد : 1 - ديدگاه اول که مشهورتر است اين است که فقها به کشورهايى لقب اسلامى مى دهند که در دارالاسلام قرار داشته باشند . منظور از دارالاسلام کشورها وسرزمينهايى است که در انها به شعائر اسلامى عمل مى شود ( چه حکومت ان کشور اسلامى باشد چه نباشد ) ودر مقابل هم دارالکفر قرار دارد ومنظور از ان کشورها وسرزمين هايى است که احکام کفار دران جارى ونافذ است . 2 - ديدگاه دوم در اين زمينه اين است که آن دسته از کشورها که حکومتشان اسلامى است و افراد مسلمان حکومت را به دست دارند ، کشورهاى اسلامى هستند و در مقابل کشورهايى که حاکميت اسلامى ندارند کشورهاى غير اسلامى هستند . براى توضيح بيشتر لازم است ياد اورى شود که خصايص فکرى و عقيدتى ، مهم ترين عنصر در تشکيل يک ملت است و به همين دليل است که اين نوع خصيصه در تمايز کشورها ، تأثير بسزايى دارد و مرزبندى بين کل کشورها را مشخص مى کند . کشورها قبل از آن که به لحاظ شرايط اقليمى و جغرافيايى يا از نظر نژاد ، نامى به خود بگيرند ، نام خود را از عقيده و تفکر سياسى که دارند ، کسب مى کنند . از اين رو فقها کشورها را به لحاظ موضعى که در برابر اسلام اتخاذ مى کنند ، به عنوان « دار » ياد کرده و هر دارى را مبين همان حالتى قرار داده اند که مردم شان از نظر عقيدتى و سياسى براى خود برگزيده اند . « دار » در لغت به معناى منزل بوده که در اين باب ، مبين مفهوم کشور است . امروزه بهترين معادل براى اين اصطلاح ، واژه ى جهان اسلام يا کشورهاى اسلامى است . فقها در تعريف دارالاسلام ، نظرات مختلفى ابراز داشته اند که در زير دو نمونه از مهمترين انها ذکر ميشود : الف ) ديدگاه شهيد اول : شهيد اول ، دارالاسلام را چنين معرفى مى کند : « المراد بدار الاسلام ما ينفذ فيه حکم الاسلام فلا يکون بها کافرٌ الّا معاهداً » محدوده ى جغرافيايى جهان اسلام تا جايى است که در آن احکام اسلام نافذ باشد و کافرى نباشد ، مگر اين که پيمان بسته باشد . در اين تعريف ، شهيد اول فقط نافذ بودن احکام اسلامى را مطرح کرده است و اشاره اى به اين که جمعيت مسلمانان تا چه حدى باشد ، نشده است . هم چنين نسبت به اين که مسلمانان حکومت داشته باشند ، مطلبى نفرموده مگر اين که بگوييم لازمه ى نافذ بودن احکام اسلامى اين است که حاکميت هم از آن مسلمانان باشد . ب ) ديدگاه آيت ا . . . بروجردى و آيت ا . . . مصباح يزدى : در اين ديدگاه ، دارالاسلام محدوده ى جغرافيايى حکومت اسلامى است . برداشتى که آيت ا . . . بروجردى از روايت اسحاق بى عمار داشته اين است که مراد از عبارت « اذا کان الغالب عليها المسلمين » غلبه و حکومت و تسلط مسلمانان است پس محدوده ى جغرافيايى جهان اسلام سرزمين هايى است که زير سيطره ى حکومت اسلامى است . از نظر آيت ا . . . مصباح هم « دارالاسلام » عبارت است از : سرزمين يا سرزمين هايى که امت اسلامى در آن جا زندگى مى کنند و غير مسلمانان نيز با شرايط خاصى مى توانند در سايه حکومت اسلامى زندگى امن و مسالمت آميزى داشته باشند مرزهاى طبيعى يا قراردادى اين سرزمين ها « دارالاسلام » محسوب مى شود . پس مى توان نتيجه گيرى کرد که کشورهاى اسلامى کشور هايى هستند که حداقل يکى از شرايط زير را داشته باشند : 1 - عموم جمعيت ان کشور مسلمان باشند واحکام اسلامى در ان نافذ وجارى باشد . 2 - حکومت ان کشور اسلامى باشد . بعنوان مثال ايران هر دو شرط را دارد يا کشور ترکيه اگر چه با حکومت اسلامى اداره نمى شود ولى غلبه جمعيتى مسلمانان ونفوذ احکام اسلام ، اين کشور را جزو کشورهاى اسلامى قرار داده است . از ديگر مصاديق کشورهاى اسلامى با معيار هاى ذکر شده ميتوان کشورهاى زير را بعنوان نمونه نام برد : عربستان جيمن ج امارات ج اندونزى ج مالزى - پاکستان جمصر و . . . . لازم به تذکر است که تا کنون 57 کشور اسلامى مورد شناسايى قرار گرفته اند که براى اطلاع از اسامى انها ميتوانيد به منابع اينترنتى که در پايان ذکر شده است مراجعه نماييد . در پايان به عنوان جمع بندى به برخى از مهمترين خصوصيات و ويژگى هاى کشورهاى اسلامى اشاره مى کنيم : 1 - جمعيت مسلمانان ان کشور نسبت به غير مسلمانان بيشتر باشد . 2 - مسلمانان در انجام امور دينى واقامه شعائر اسلامى از ازادى عمل و امنيت مالى وجانى برخوردار باشند . 3 - مسلمانان در ابعاد اقتصادى ، اجتماعى وفرهنگى ان کشور نفوذ داشته باشند . 4 - افراد غير مسلمان نيز در کشورهاى اسلامى از امنيت جانى ومالى برخوردار باشند . 5 - کشورهاى اسلامى در صورت تسلط دشمنان بر انها ، از عنوان کشورهاى اسلامى خارج نمى شوند . براى مطالعه بيشتر در اين زمينه مى توانيد به منابع زير مراجعه نماييد : {L= 1-www.yahyasafavi.com. =L} {L= 2-www.sepid-politic.blogfa.com. =L} 3 - اسلام وحقوق بين الملل ( محمد رضا ضيايى بيگد لى ) . 4 - حقوق بين الملل اسلامى ( خليل خليليان ) . 5 - فقه سياسى جلد سو م ( عميد زنجانى ) موفق باشيد
نظر خودتان را ارسال کنید