در جمع بندي منابع ديني(آيات و روايات) مي توان گفت تقريبا اکثريت انسان هايي که در جهنم به سر مي برند، پس از تحمل عذابي موقت به بهشت مي روند، مثلا شخصي را در نظر بگيريد که ايمان آورده، ولي به خاطر ضعف ايمان، گناهان کبيره انجام داده، اين فرد اگر توبه نکرده باشد، با سختي جان دادن يا عذاب برزخ يا شفاعت يا تحمّل عذاب موقت جهنم پاک گرديده، به بهشت ميرود؛ درواقع عذاب براي او حکم تطهير و درمان از پليدي گناه را دارد. اکثر انسان ها که آميخته اي از خوبي ها وبدي ها را دارا هستند، همين وضعيت را دارند؛ زيرا مبناي برخورد خداوند با گنهکاران، رحمت وبخشايش و گذشت است. آيات متعدد قرآن که از «غفور» و « رحيم» بودن خداوند نام برده،مي تواند اشاره به همين مطلب داشته باشد. در قرآن کريم، تصريح شده است: «إِنَّ اللَّهَ لاَ يغْفِرُ أَن يشْرَک بِهِ وَيغْفِرُ مَا دُونَ ذَ َلِک لِمَن يشَآءُ؛(1)خداوند [هرگز] شرک را نميبخشد! و کمتر از آن را براي هر کس بخواهد [و شايسته بداند] ميبخشد» معلوم است که اهل شرک عده کم ومعدودي هستند، پس در اکثر گنهکاران زمينه عفو و يخشايش الهي وجود دارد. اما در موردخروج برخى از اهل جهنم از آن مکان و ورودشان در بهشت رواياتى وارد شده است از جمله: اَنس گويد: رسول خدا فرمود: مردمى از آتش خارج مىشوند،(2) ابى بصير گويد: از امام باقر شنيديم فرمود: مردمى از آتش خارج مىشوند... و به بهشت وارد مىگردند،(3) البته عده اي از جهنميان هم هستند که به عذاب ابدي گرفتار بوده،امکان نجات از دوزخ را ندارند. بنابراين براساس آيات و روايات، بعضى از گناهان مانند شرک و کفر و نفاق موجب عذاب ابدى است و اين در صورتى است که صاحب آن بدون توبه واقعى بميرد و نيز در مورد گناهاني که در حد شرک به خداوند است مانند کشتن پيامبران و امامان هم مي توان گفت عذاب آن براي هميشه ماندن در جهنم است، اما در غير اين موارد يعني در مواردي که گناه در حد شرک به خداوند نيست، فرد براي هميشه در جهنم نمي ماند بلکه به تناسب گناه براي مدتي در جهنم خواهد بود و سپس مشمول رحمت الهي شده و وارد بهشت مي شود. بنابراين آن دسته از آيات که اشاره به موقتي بودن عذاب جهنم دارد، منظور کساني هستند که عناد و لجاجت در برابر حق نداشته اند و گناه آنها در حد شرک به خداوند نبوده است و آن دسته از آيات و روايات که ناظر به جاودان ماندن عذاب جهنم است، منظور کساني هستند که گناه آنها در حد شرک به خداوند بوده و نسبت به حق عناد و لجاجت داشته اند. پينوشتها: 1. نساء(4) آيه 48. 2. علامه طبا طبايي الميزان نشر دار الکتب الاسلاميه تهران 1375 ش ج 11، ص 39. 3. همان.
نظر خودتان را ارسال کنید