باسلام خدمت شما پرسشگر محترم متکلّمان الهى با طرح برهان نظم در صدد آن اند تا اثبات نمايند که نظم جهان طبيعت حاکى از دخالت عقل و شعور در پديد آمدنآن است و هرگز اين نظم را نمىتوان به عامل ناآگاه منسوب ساخت امّا اين که عامل دانا وتوانا چه کسى است ، واجب الوجود است يا ممکن الوجود، فناپذير است يا فناناپذير، اين برهان از پاسخ گفتن به آن ناتوان است. اين برهان با اثبات نظم حاکم بر جهان ، ناظمي آگاه و حکيم را اثبات مي کند که خالق اين نظم است . هر برهانى پيامى ويژه اي دارد و چه بسا يک برهان، بخشى از مدّعا را ثابت کند، نه همه آن را. پس از آن که از برهان وجوب و امکان و ديگر براهين عقلى، منتهى گشتن سلسلههستىهاى امکانى به واجبالوجود بالذات را اثبات کردند و روشن شد که نظم حاکم برطبيعت، فعل و کار اوست، آنگاه از برهان نظم براى اثبات صفات کمال او، مانند علم وقدرت و حيات و حکمت، بهره مىگيريم. از اين رو حکيم الهى، خواجه نصيرالدينطوسى نخست ازطريق برهان وجوب و امکان، وجود واجب بالذات را اثبات کرده و سپس در اثباتصفات کمال او، اتقان و نظم حاکم بر جهان طبيعت را گواه گرفته است. به هر حال، نبايد از کاربرد اين برهان، که به روشنى دخالت عقل و شعور را در آفرينشنظم ثابت مىکند، غفلت کرد؛ زيرا نتيجه مزبور در ابطال عقيده مادّيگرايان کافى است واين خود يکى از اهداف بلند حکيمان الهى است.
نظر خودتان را ارسال کنید