باسلام خدمت شما پرسشگر محترم نظم و برنامهريزى در زندگى، براى استفاده مناسب از فرصتها و رسيدن به اهداف است. براى منظم شدن، بايستى اهداف را در دو گروه بلند مدت و کوتاه مدت تنظيم کرد و سپس برنامهاى زمان بندى شده براى وصول به آن طراحى و عمل نمود. بدون تعيين اهداف، برنامهريزىغير ممکن و بدون برنامهريزى، نظم ناميسر است. اشخاص منظم، حتى براى کوچکترين کارهاى زندگى خود داراى برنامه هستند؛ مثلاً چگونه خوابيدن، چگونه لباس پوشيدن، چگونه نماز خواندن، چگونه ناخن گرفتن، چگونه موها را شانه کردن و... موفقيت در هر کارى مرهون سه امر است: 1- شناحت هدف، 2- برنامهريزى، 3- همت و تلاش. با توکل بر خداوند و اجراى سه رکن فوق يقينا به هدف خواهيد رسيد. هدف شما فعلا به صورت کلان و اساسي درس خواندن و رشد علمي و معنوي است لذا براي رسيدن به اين هدف بايد برنامه ريزي کرده و تلاش کنيد و تمام برنامه ها و فعاليت هاي خرد و کلان ديگر را در مسير اين هدف قرار دهيد از اين رو: اولا؛ عزم و همت خود را جزم کنيد. ثانيا؛ با تدبير و مطالعه و مشورت با افراد خبره نحوه درس خواندن خود را اصلاح کنيد. براى اوقات شبانه روز خود برنامهريزى نماييد. ساعات اوليه صبح را نخوابيد و سعى کنيد در آن ساعات درس بخوانيد. براى خود هم بحث انتخاب کنيد و تمامى دروس را بدون استثنا با او بحث و گفت و گو کنيد. ثالثا؛ حتى الامکان در ميان افراد قوى و خوش استعداد کسى را پيدا کنيد که با شما در درسهايى که ضعيف هستيد همکارى کند و با برنامهريزى حساب شده هر هفته يک يا چند جلسه به شما آموزش دهد و اگر مشکل شما در چند درس مختلف باشد مىتوانيد در مورد هرکدام يک نفر را برگزينيد که موجب تضييع وقت زياد يک نفر نشود. حتىالامکان بايد بکوشيد دوستانى براى انجام آن پيدا کنيد. - در کلاس با تمرکز و دقت به درس گوش دهيد. - قبل از شرکت در کلاس درس مورد نظر را مطالعه کنيد. - يادداشت برداري را فراموش نکنيد. - يک جدول براي 24 ساعت روز خود طراحي و کار خود را در هر ساعت معين کرده و طبق همان عمل کنيد و در پايان روز عملکرد خود را با برنامه طراحي شده بسنجيد و هر روز به ميزان پايبندي خود به برنامه بيافزاييد. - در صورت خسته شدن از يک درس به درس ديگر مشغول شويد. - ورزش صبحگاهي و افزايش سطح انگيزه را به عنوان دو نياز اساسي و موتور عملکرد مطلوب هرگز فراموش نکنيد. - با برشمردن ثمرات تحصيل و جايگاه آن در جامعه و... انگيزه خود را تقويت کنيد. - سعي کنيد برنامه ريزي شما واقع بينانه باشد و آن قدر برنامه را سنگين طراحي نکنيد که امکان اجراي آن دشوار باشد. - در تقويت اراده خود کوشا باشيد. براي تقويت اراده، مقاله ذيل را (پرسمان، پيش شماره پنجم، ص 14)مطالعه نماييد. الف) ايجاد تغيير و اصلاح در شناختخود از خويشتن بايد شناختخود از توانايىها، استعدادها، ويژگىهاى شخصيتى خويش را اصلاح کنيد و با واقعيت تطبيق دهيد . پس: 1 . در برابر آينه ايستاده، جلوههاى رفتارى خوشايند، حالات بدنى و برداشتهاى مثبتى که از وضعيت ظاهرى خود داريد، يادداشت کنيد و روزى چند بار با صداى بلند بخوانيد، مانند اين جمله: من خوش قامت هستم . . . . 2 . فهرستى از ده لغتيا عبارت که بيانگر ويژگىهاى مثبتشخصيتشما است، تهيه کنيد و روزى چند بار آنها را در قالب جمله کاملى که با «من» شروع مىشود، بخوانيد; مثلا من باهوش هستم . 3 . به مرور و بازگويى خاطرات و تجارب جالب خود در فعاليتهاى عمومى و شخصى روى آوريد و حتى گاه آنها را براى دوستان صميمى تعريف کنيد . 4 . هرگز به انديشه و شناختهاى آزار دهنده مانند احساس حقارت، ناتوانى، بى کفايتى، شرمندگى و . . . اجازه ندهيد فضاى ذهن شما را بگيرند . به محض ورود اين افکار، ذهنيتهاى مطلوب و ويژگىهاى مثبتخود را با صداى بلند تکرار کنيد . 5 . هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهيد و واژهها و عبارتهايى چون «من خجالتى هستم» ، «من کمرو هستم» و «من جرات بيان ندارم» را به زبان نياوريد . به خود شهامت را تلقين کنيد . و با صداى بلند در طول روز، چندين نوبتبگوييد من شهامت اين سخن، عمل و فعاليت را دارم . اجازه ندهيد خاطره شکستهاى قبلى به انديشه تان راه يابد . موفقيتهاى گذشته را به خاطر آوريد . شناختخود از جنس مخالف را تصحيح کنيد . او نيز شخصى مانند شما و همه انسانهاى ديگر است . انسانها در همه امور برابرند و معيار برترى آنها تقوا است . اين حقيقت را همواره به خاطر آوريد . ب) اصلاح رفتار و تغييرات رفتارى بکوشيد در جهت مخالف کمرويى رفتار کنيد: 1 . هرگز خود را سرزنش نکنيد . 2 . بر اساس شناختى که از خود داريد، براى خويش هدفى در نظر بگيريد و براى رسيدن به آن برنامه ريزى کنيد; مثلا بر اساس شناخت از خود، ارائه يک گزارش را به عهده گيريد; براى تهيه و کيفيت ارائه آن برنامه ريزى کنيد و با تمرين در خلوت و نيز ارائه آن نزد دوستان صميمى و گروهاى کوچک خود را براى ارائه در کلاس آماده سازيد . 3 . هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلفهاى بى مورد نسازيد . ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاص هدفتان را بيان کنيد . در فعاليتهاى آغازين، خواسته و هدف خود را به صورت يک جمله بنويسيد و نوشته را بخوانيد . 4 . پرسشها و مطالب اوليه را کوتاه و مختصر انتخاب کنيد . 5 . ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ کنيد . 6 . هميشه سخن را با مقدمه، کلام يا يک کلمه جالب آغاز کنيد، از به کارگيرى کلمات پيچيده بپرهيزيد . کلمات آغازين بايد متدوال و جذاب باشند . 7 . قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرين کنيد و شکل بيان و مهارت لازم را فراهم آوريد . 8 . به درستى علمى سخنى که مىگوييد و به جا بودن آن يقين داشته باشيد و با مطالعه و پشتوانه علمى قبلى به ميدان گفتار گام نهيد . 9 . هنگام سخن گفتن، به ديگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجه نکنيد . گفتارتان را پىگيريد و با خونسردى به هدف بينديشيد . 10 . موانع احتمالى و افکار و اعمال مزاحم را شناسايى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازيد; مثلا اگر خنده حاضران از ادامه سخن بازتان مىدارد، شما نيز بخنديد . 11 . به کار خود پاداش دهيد . يک نفس عميق، به خود آفرين گفتن يا باز گفتن تفصيلى و با آب و تاب آن براى نزديکان مىتوانند پاداش به شمار آيند . 12 . از جزئيات بکاهيد و اصل سخن را به صورت خلاصه و گويا بيان کنيد . 13 . اجازه سوء استفاده به ديگران ندهيد . کافى استبه کار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واکنش آنان خود را در برابرشان احساس نکنيد . 14 . در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محيطهاى ديگر که بيشتر احساس راحتى مىکنيد، فعال باشيد . اين کار را از سلام کردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنيدن آغاز کنيد . و با تمرين به کارهاى بزرگتر و مهمتر گسترش دهيد . 15 . با افراد فعال و پر تحرکى که احساس خجالت نمىکنند، بيشتر مانوس باشيد و از خجالتىها فاصله بگيريد . 16 . هميشه کلامى براى گفتن و عمل يا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشيد و آن را ارائه کنيد . در جاهايى که کمتر احساس کمرويى مىکنيد و شبيه کلاس است، فعالتر باشيد . 17 . توجه داشته باشيد تا زمين نخوريد راه رفتن نمىآموزيد . پس بايد نقد ديگران و تمسخر آنها باشد تا شما مجال رشد يابيد . بنابراين، اگر با عکس العمل ديگران روبهرو شديد يا در فعاليتهاى آغازين احساس ناتوانى کرديد، از ادامه سخن يا عمل چشم پوشيد; هر چند مىتوانيد آن را ارائه کنيد و از اين راه براى ارائه بهتر و کاملتر مطالب آماده شويد . اميد واريم با توجه به اهميت و حساسيت موضوع، با همت عالى و بلند، راهکارهاى عملى و روشهاى تغيير شناخت اهتمام کامل و دقيق و مستمر داشته باشيد . تا به هدف نائل آييد . در پايان بايد ياد آور شد، اين مقصود اندک اندک به دست مىآيد نه با چند جلسه تمرين و خواندن چند جلد کتاب . اجراى پيوسته دستور العملها، تکنيکها و رفتارها در رسيدن به هدف سودمند است . موفقيت روز افزون شما جوانان جوياى دانش و دوستدار پاکى آرزوى ما است . برخى از مردم و به ويژه جوانان در تنظيم زندگى و فعاليتهاى خويش دچار ابهام و سرگشتگى هستند و نمىتوانند تعادل لازم را ميان خواستها و امکاناتشان به وجود آورند. برنامهريزى زمينهساز کاميابى و موفقيتهاى جوان است. زيرا از يک سو به آنان شيوه صحيح به کار گرفتن فرصتها را مىآموزد و از سوى ديگر با نيل به هدفهاى کوتاهمدت و ميانمدت، رضايت خاطرشان را فراهم مىسازد. اينکه چگونه يک برنامهريزى مناسب براى نيازهاى خود تنظيم نماييم منوط و مشروط به تحقق موارد ذيل است: 1. هدفهاى ما دقيقاً چيست؟ و هدف اصلى ما، چه جايگاهى در آن ميان دارد؟ 2. نيازهاى ما کدامند؟ خواستها و احتياجات اساسى خود را در آن زمينه بخصوص روشن کنيم. به عنوان مثال: در يک مقطع مشخص، چه درسى را نياز داريم بياموزيم تا تسلط بر آنها پيدا کنيم. 3. فرصتها و اوقاتى که بايد صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه ميزانى است؟ 4. چه روشى مطلوبترين شيوه براى دستيابى به اهداف مورد نظر مىباشد. 5. در مرحله اجرا نيازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسايلى هستيم؟ 6. پس از اجرا به ارزيابى فعاليتهاى انجام شده مىپردازيم تا ميزان دسترسى به اهداف مشخص شود و ميزان عدم موفقيت در رسيدن به برنامه را نيز معلوم نماييم. اين مرحله که تحت عنوان بازخورد(فيدبک) ناميده مىشود، فرصتى به ما مىبخشد تا بتوانيم عوامل ناکامى احتمالى را نيز بشناسيم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پيشگيرى نماييم. از آفات برنامهريزى، فقدان تلاش و پشتکار در دستيابى به هدف برنامه است. و يا آنکه در ابتداى فعّاليت منطبق با برنامه، چنانچه به همه موارد مورد نظر دست نيافتيم، ممکن است دچار دلسردى شويم و از ادامه راه باز بمانيم. و يا اينکه عمل به برنامهريزى جدى، مستلزم چشمپوشى از برخى فرصتهاى فراغت، سرگرمىها و تفريحات مىباشد، در اين صورت خود را سازگار با برنامه مىنماييم تا بتوانيم به نتيجه مطلوبى دست يابيم. برنامهريزى به منظور پيشرفت تحصيلى از مهمترين زمينههاى موفقيت جوانان و نوجوانان است. به ويژه آنکه در اين زمينه با رقابتهاى فشردهاى روبرو هستند. برنامهريزى بر حس اعتماد به نفس مىافزايد و هسته مرکزى اطمينان به شخصيت را رشد مىدهد و موجب مىشود با نگاهى اميدوارتر به جهان بنگريم. از نگاه ديگر، برنامهريزى در ابتدا با کندى ممکن است مواجه شود ولى در جريان عمل به برنامه به آن عادت مىکنيم و به مرور زمان ملکه شخصيت ما مىشود. برنامهريزى علاوه بر صرفهجويى در وقت و فرصتهاى زندگى، موجب مىشود تا خود را و نيازهايمان را بهتر و بيشتر بشناسيم. لازمه برنامهريزى موفق، خصوصيت ارزشمند، انعطافپذيرى در عمل به برنامه است و نيز نگاه واقعبينانه به کاستىها و ضعفهاى موجودمان در زمينهاى است که تنظيم برنامه مىکنيم. برنامهريزى تفکر ما را نسبت به زندگى شکل مىدهد و تفکّرمنسجم منجر به عمل موفق در زندگى مىشود. احاديثى از پيامبر گرامى اسلام(ص) و امامان معصوم در اين باره نقل شده است از جمله: «توزيع الوقت توسيعه» و «و نظم امرکم». بزرگان نيز مطالبى در اين باره گفتهاند. از جمله جناب فيض کاشانى در رساله زاد السالک مىگويد: از چيزهايى که مهم است اين است که براى هر وقتى برنامه و فعاليت و کارى قرار داد و در آن زمان همان کار را انجام دهد تا اوقات اوضايع نگردد. به منظور داشتن يک برنامه منظم، لازم است جدولى تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب درستون افقى و عمودى) يادداشت کرده و براى هر ساعتى در هر روز از ايام هفته کار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. مثلاً چه ساعتى از خواب بيدار شويد؟ ساعتى را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و ديگر کارها اختصاص دهيد، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نيز دقيقا در جدول بنويسيد و خود را موظف کنيد طبق جدول پيشنهادى خود که متناسب با توانايىهاى خودتان است عمل نماييد. در اين مسير نياز به يک عزم و اراده جدى هست که انشاءالله در شما وجود دارد. اما روايتى که درباره نظم براى شما مىنويسم، روايتى است در نهجالبلاغه که على(ع) پس از ضربت خوردن به دست ابنملجم «لعنه الله» به فرزندان خود حسن و حسين(ع) چنين توصيه کرد و چنين فرمود: «اوصيکما و جميع ولدى و اهلى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم امرکم؛ شما و همه فرزندان و کسانم و هر کسى را که نوشتهام به او مىرسد، به تقواى خدا و نظم داشتن در کارتان سفارش مىکنم». نکته مهم اين است که اولين جملهاى که در وصيتنامه خود به فرزندان خود در آن حالت خاص پس از توصيه به تقوا و دورى از گناه، توصيه به نظم در امور و کارها فرمود و اين نشانه اهميت نظم و نقش آن در سعادت و موفقيت انسان است. در روايتى ديگر نعمان بن بشير مىگويد: رسول اکرم(ص) صفوف نماز ما را طورى منظم مىکرد که گويى تيرها را -در تيردان - مرتب مىکند تا آن که ديد ما از او غافل شدهايم سپس روزى براى نماز بيرون آمد و خواست تکبيرهالاحرام بگويد که ديد مردى سينهاش را جلو آورده است. فرمود: اى بندگان خدا، صفوف خود را منظم کنيد و گرنه خداوند شما را از هم روگردان مىکند (دچار اختلاف مىشويد). بنابراين نظم از اهميت بالايى برخوردار است که حتى پيامبر(ص) در عبادت دستهجمعى مردم را به آن اين چنين توصيه و امر مىکند و مىتوان گفت يکى از عوامل مهم و اساسى در موفقيت انسان، وجود نظم در انجام دادن کارهاست. به منظور آشنايى با زندگى انسانهاى منظم و موفق مىتوانيد به زندگىنامه حضرت امامخمينى از انتشارات دفتر نشر آثار امام، جلد چهارم و پنجم که درباره ويژگىهاى اخلاقى و عبادى امام است مراجعه کنيد. به عنوان نمونه، امام زمانى که در نجف بودند چنان برنامهها وکارهايشان را دقيق و با نظم و در ساعت مقرر انجام مىدادند که شاگردان ايشان اظهار مىکردند ما مىتوانستيم ساعت خود را بر اساس زمان ورود به محل درس تنظيم کنيم. «تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل» در اين زمينه مىتوانيد از کتابهايى که در احوالات بزرگان و افراد موفق نوشته شده است استفاده کنيد از جمله: رمزپيروزى مردان بزرگ، جعفر سبحانى. زندگي و سرمايه عمر براي انسان نعمتي بي بديل و فرصتي بي نظير است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نيست. ما بايد براي ثانيه هاي عمرمان حساس باشيم و آن را مفت و رايگان از دست ندهيم. بخش هايي از اين سرمايه ارزشمند و خدادادي، مثل جواني و دوران تحصيل، اهميت بيشتري دارد. زيرا آمادگي و فراغت انسان براي بهره برداري مناسب و سودمند بيش از مواقع ديگر است. به همين جهت ما به سؤال شما که حاکي از حساسيتتان به اين موضوع است ارج مي نهيم و نشانه هوشياري و توجه شما مي دانيم گرچه بسياري از افراد از اين موضوع غافلند و دنبال اين هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند. همان طور که شما در سؤالتان متذکر شده ايد، اولين قدم براي استفاده بهينه از فرصت و اوقات فراغت، داشتن يک برنامه کارآمد و درست است. زيرا از يک سو به ما شيوه صحيح به کار گرفتن فرصتها را مىآموزد و از سوى ديگر با نيل به هدفهاى کوتاهمدت و ميانمدت، رضايت خاطرمان را فراهم مىسازد. براي اينکه چگونه يک برنامهريزى مناسب براى نيازهاى خود تنظيم نماييم منوط و مشروط به تحقق موارد ذيل است: 1. تعيين هدف. هدف ها دو قسمند. گاهي کلي اند مثل رضاي خدا، خدمت به مردم، بالا رفتن سطح آگاهي و امثال آن و گاهي جزئي اند مثل تخصص در يک رشته خاص مثل حساب داري، مطالعه يک کتاب، نوشتن مقاله يا امثال آن. لازم است هر دو هدف را مشخص کنيم؛ يعني همان طور که يک هدف کلي در نظر دارمي، اهداف جزئي را هم دقيقا مشخص کنيم و آن را محور فعاليت هايمان قرار دهيم. 2. تشخيص نيازها وکاستي ها و نواقص احتمالي. بايد خواستها و احتياجات اساسى خود را در آن زمينه بخصوص روشن کنيم. به عنوان مثال: در يک مقطع مشخص، چه درسى را نياز داريم بياموزيم تا تسلط بر آنها پيدا کنيم. 3. فرصتها و اوقاتى که بايد صرف تحقق اهداف برنامه شود، چه ميزانى است؟ 4. چه روشى مطلوبترين شيوه براى دستيابى به اهداف مورد نظر مىباشد. 5. در مرحله اجرا نيازمند به چه ابزار و کاربرد چه وسايلى هستيم؟ 6. پس از اجرا به ارزيابى فعاليتهاى انجام شده مىپردازيم تا ميزان دسترسى به اهداف مشخص شود و ميزان عدم موفقيت در رسيدن به برنامه را نيز معلوم نماييم. اين مرحله که تحت عنوان بازخورد(فيدبک) ناميده مىشود، فرصتى به ما مىبخشد تا بتوانيم عوامل ناکامى احتمالى را نيز بشناسيم و از بروز مجدد آن در برنامه مورد نظر پيشگيرى نماييم. از آفات برنامهريزى، فقدان تلاش و پشتکار در دستيابى به هدف برنامه است. و شايد در ابتداى فعاليت به همه موارد مورد نظر دست نيافته و دلسرد شويم و از ادامه راه باز بمانيم. و بي ترديد عمل به برنامه، مستلزم چشمپوشى از برخى فرصتهاى فراغت، سرگرمىها و تفريحات مىباشد، در اين صورت بايد خود را سازگار با برنامه مىنماييم تا بتوانيم به نتيجه مطلوبى دست يابيم. ممکن است در ابتدا، برنامهريزى با کندى مواجه شود ولى در جريان عمل به برنامه به آن عادت مىکنيم و به مرور زمان جزء شخصيت ما مىشود. برنامهريزى علاوه بر صرفهجويى در وقت و فرصتهاى زندگى، موجب مىشود تا خود را و نيازهايمان را بهتر و بيشتر بشناسيم. لازمه برنامهريزى موفق، انعطافپذيرى در عمل به برنامه است و نيز نگاه واقعبينانه به کاستىها و ضعفهاى موجود در زمينهاى است که برنامه تنظيم مىکنيم. برنامهريزى تفکر ما را نسبت به زندگى شکل مىدهد و تفکّر منسجم منتهي به عمل در زندگى ايجاد مي کند. به منظور داشتن يک برنامه منظم، لازم است جدولى تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب در ستون افقى و عمودى) يادداشت کرده و براى هر ساعتى در هر روز از ايام هفته کار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. مثلاً چه ساعتى از خواب بيدار شويد؟ ساعتى را به نماز و نرمش و صرف صبحانه و ديگر کارها اختصاص دهيد، ساعات درس و کلاس و مطالعه و استراحت و نظافت و... را نيز دقيقا در جدول بنويسيد و خود را موظف کنيد طبق جدول تهيه شده که متناسب با توانايىهاى خودتان است عمل نماييد. در اين مسير نياز به يک عزم و اراده جدى هست که انشاءالله در شما وجود دارد. به جهت تأکيد بر نقش نظم در پيشرفت و تکامل علمي و انساني و... توجه شما را به سخنان علي(ع) پس از ضربت خوردن به دست ابنملجم «لعنه الله» به فرزندان خود حسن و حسين(ع) جلب مي کنم که حضرت چنين فرمود: «اوصيکما و جميع ولدى و اهلى و من بلغه کتابى بتقوى الله و نظم امرکم؛ شما و همه فرزندان و کسانم و هر کسى را که نوشتهام به او مىرسد، به تقواى خدا و نظم داشتن در کارتان سفارش مىکنم». نکته مهم اين است که اولين جملهاى که در وصيتنامه خود به فرزندان خود در آن حالت خاص پس از توصيه به تقوا و دورى از گناه، توصيه به نظم در امور و کارها فرمود و اين نشانه اهميت نظم و نقش آن در سعادت و موفقيت انسان است و بدون آن کسي به جايي نمي رسد. بعد از طرح و برنامه آنچه اهميت دارد و بايد عملياتي گردد پر کردن برنامه و طرح تهيه شده است محتواي برنامه براساس دو عامل پر و به اصطلاح تعيين مي شود: 1. هدف. 2- نيازها، کاستي ها و نقص ها. شما بايد براساس هدف خودعمل کنيد و در صدد مرتفع ساختن نيازها و کاستي ها باشيد و در اين راستا گام بردايد و ما چون از هدف شما خبر نداريم و يا با نيازها و کاستي ها و نواقص زندگي فردي و اجتماعي و تحصيلي و خانوادگي و اقتصادي و... شما آگاهي نداريم نمي توانيم محتواي برنامه شما را تدارک نماييم اما يکي دو چيز را مي دانيم. اولين نکته اي که مي دانيم آن است که شما يک مسلمان هستيد و اين مسلماني مسؤوليتي را متوجه شما مي کند لذا بخشي از اين برنامه بايد مطابق آنچه مسلماني اقتضا مي کند پر شود. برخي از اين محتوا همانا اعمال عبادي شماست مانند اين که بايد بخشي از برنامه شما به خواندن نماز، قرآن، اطلاع از احکام دين و عمل به آنچه دين بر دوش شما گذارده است اختصاص يابد. البته مسلماني فقط در عبادت جلوه نمي کند و تمام زندگي ما بايد متکي بر اسلام باشد. نکته دومي که از شما مي دانيم آن است که شما يک دانشجو هستيد لذا بايد بخش ديگري از برنامه شما با مطالعه مواد درسي رشته تحصيلي شما پر شود شايد بيشترين نيازها، کاستي ها و اساسي ترين اهداف شما همين تحصيل باشد و بايد بيشترين محتواي برنامه شما نيز امور درسي و تحصيلي باشد کار را از مواد درسي ضروري، مواد درسي که در آنها احساس ضعف مي کنيد وکاستي را در تحصيل شما ايجاد کرده است شروع کنيد. گمان نمي کنيم جز دو برنامه فوق برنامه اساسي ديگري وجود داشته باشد مگر برنامه هاي ريز و جزئي البته خوب مي دانيد وجود تفريح و گردش و برنامه هاي نشاط آور نيز يکي از ضرورت هاي زندگي انساني است. آنچه گفته شد از محتواي برنامه برگرفته از حديثي است از امام کاظم(ع) که مي فرمايند بکوشيد برنامه و ساعت زندگي خود را در چهار بخش تنظيم کنيد: 1- بخشي را به مناجات. 2- بخشي را به کسب معاش و روزي. 3- بخشي را نيز به معاشرت با برادران ديني مخلص و مورد وثوق که عيب شما را مي نمايانند، اختصاص دهيد. 4- بخشي را نيز به تفريح بپردازيد. در مورد شما معاش و روزيتان در ادامه تحصيل نهفته است.
نظر خودتان را ارسال کنید