بسم الله الرّحمن الرّحيم سلام عليکم شکّيّات نماز مسأله 1046ـ شکيّات نماز 23 قسم است: 1ـ شکهايى که نماز را باطل مى کند و آن 8 قسم است. 2ـ شکهايى که نبايد به آن اعتنا کرد و آن 6 قسم است. 3ـ شکهاى صحيح و آن 9 قسم است که شرح همه آنها در مسائل آينده به خواست خدا مى آيد. ـ شکهاى باطل مسأله 1047ـ شکهاى هشتگانه اى که نماز را باطل مى کند به شرح زير است: 1ـ شک در رکعتهاى نماز دو رکعتى مانند نماز صبح و نماز مسافر، ولى شک در نمازهاى مستحب دو رکعتى نماز را باطل نمى کند. 2ـ شک در رکعتهاى نماز سه رکعتى (مغرب). 3ـ شک در نماز چهار رکعتى هرگاه يک طرف شک ،يک باشد، مثل اين که شک کند يک رکعت خوانده يا سه رکعت. 4ـ شک در نمازهاى چهار رکعتى پيش از تمام شدن سجده دوم در حالى که يک طرف شک دو باشد (مانند شک دو و سه قبل از اتمام دو سجده). 5ـ شک بين دو و پنج يا بيشتر از پنج. 6ـ شک بين سه و شش يا بيشتر (البتّه اين شکها کمتر اتّفاق مى افتد ولى در عين حال بايد حکم آن روشن شود). 7ـ شک بين چهار و شش يا بيشتر، ولى در اينجا احتياط واجب آن است که مانند شک چهار و پنج عمل کند، يعنى بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعداز نماز دو سجده سهو به جا آورد و سپس نماز را دوباره بخواند. 8ـ شک در عدد رکعتهاى نماز که اصلاً نداند چند رکعت خوانده است. مسأله 1048ـ اگر يکى از شکهاى باطل در اثناء نماز براى انسان پيش آيد نمى تواند نماز را بشکند، بلکه بايد اوّل مقدارى فکر کند اگر شک پابرجا شود، نماز را رها کند. شکهايى که اعتبار ندارد مسأله 1049ـ شکهايى که نبايد به آنها اعتنا کرد به شرح زير است: 1ـ شکّ بعد از محل 2ـ شکّ بعد از سلام 3ـ شکّ بعد از گذشتن وقت نماز 4ـ شکّ کثيرالشّک يعنى کسى که زياد شک مى کند. 5ـ شکّ امام و ماموم 6ـ شکّ در نمازهاى مستحبّى و شرح هر يک از اينها در مسائل آينده مى آيد. اوّل: شکّ بعد از محل مسأله 1050ـ هرگاه در اثناء نماز بعد از گذشتن محل چيزى، شک کند آن را به جا آورده يا نه مثل اين که بعد از داخل شدن در رکوع، شک در حمد و سوره کند و يا بعد از ورود در سجده شک در رکوع کند، در هيچ يک از اين موارد نبايد به شکّ خود اعتنا کند، خواه جزء بعدى رکن باشد يا غير رکن. مسأله 1051ـ هرگاه در آيات حمد يا سوره شک کند، مثلاً موقعى که وارد آيه دوم شده شک کند آيه اوّل را خوانده يا نه يا وارد کلمه اى از يک آيه شده، شک کند کلمه قبل را خوانده بايد بنابر احتياط برگردد و آن را به قصد قربت به جا آورد و بعد دنبال آن را ادامه دهد. مسأله 1052ـ هرگاه بعد از رکوع يا سجود بداند ذکر واجب را گفته امّا نمى داند با شرايط و بطور صحيح انجام داده يا نه، به شکّ خود اعتنا نکند. مسأله 1053ـ اگر در حال برخاستن شک کند تشهّد را به جا آورده يا نه يا در حالى که به سجده مى رود شک کند رکوع را به جا آورده يا نه احتياط واجب آن است که برگردد و به جا آورد. مسأله 1054ـ کسى که نشسته يا خوابيده نماز مى خواند هرگاه موقعى که حمد و تسبيحات مى خواند شک کند سجده يا تشهّد را به جا آورده يانه، بايد اعتنا نکند، امّا اگر پيش از آن که مشغول حمد و تسبيحات شود شک کند بايد به جا آورد. مسأله 1055ـ هرگاه قبل از گذشتن محل، شک کند و برگردد و به جا آورد، بعد معلوم شود آن جزء را انجام داده بود و بار دوم اضافه بوده، اگر رکن باشد نمازش باطل مى شود و اگر رکن نباشد صحيح است. مسأله 1056ـ هرگاه بعد از گذشتن محل، شک کند و طبق دستور، اعتنا نکرده و بگذرد، بعد متوجّه شود که آن عمل مشکوک را انجام نداده، هرگاه وارد رکن بعد نشده بايد برگردد و به جا آورد و اگر وارد رکن بعد شده نمازش صحيح است، مگر آن که آن جزء مشکوکى که ترک شده رکن باشد. مسأله 1057ـ هرگاه شک کند که «سلام» نماز را گفته يا نه يا شک کند درست گفته يا نه چنانچه وارد نماز ديگرى شده، يا مشغول کارى است که نماز را به هم مى زند،و از حال نمازگزار بيرون رفته بايد به شکّ خود اعتنا نکند و اگر پيش از اينهاست بايد برگردد و سلام را بگويد. دوم: شکّ بعد از سلام مسأله 1058ـ هرگاه بعد از سلام نماز شک کند که نمازش صحيح بود يا نه خواه شک مربوط به عدد رکعتهاى نماز باشد يا شرايط نماز، مانند قبله و طهارت و يا اجزاى نماز مانند رکوع و سجود، به شکّ خود اعتنا نمى کند. سوم: شکّ بعد از وقت مسأله 1059ـ هرگاه بعد از گذشتن وقت نماز شک کند که نماز را خوانده يا نه يا حتّى گمان کند نخوانده است، به شک اعتنا نکند، ولى هرگاه پيش از گذشتن وقت نماز شک کند، بايد نماز را به جا آورد، حتّى اگر گمان دارد نماز را خوانده کافى نيست. مسأله 1060ـ هرگاه بعد از گذشتن وقت نمازظهر و عصر بداند فقط چهار رکعت نماز خوانده، ولى نداند به نيّت ظهر بوده يا عصر بايد چهار رکعت نماز قضا به نيّت ما فى الذّمّه (يعنى نمازى که بر او واجب است) خواه ظهر يا عصر به جا آورد، امّا اگر بعد از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا بداند يکى از آن دو نماز را به جا آورده ولى نداند مغرب بوده يا عشا بايدهم نماز مغرب را قضا کند و هم عشا را. چهارم: شکّ کثيرالشّک مسأله 1061ـ «کثيرالشّک» يعنى کسى که زياد شک مى کند نبايد به شکّ خود اعتنا کند، خواه در عدد رکعات نماز باشد، يا در اجزاى نماز، يا شرايط نماز. مسأله 1062ـ کثيرالشّک کسى است که بگويند زياد شک مى کند و اگر کسى در يک نماز سه مرتبه شک کند يا در سه نماز پشت سرهم شک کند کثيرالشّک است. مسأله 1063ـ هرگاه به خاطر يک حالت فوق العاده مانند بيمارى، غضب يا مصيبت موقّتاً گرفتار حالت کثرت شک شود بايد به شکّ خود اعتنا کرده و مطابق احکام آن رفتار کند. مسأله 1064ـ منظور از اعتنا نکردن به شک اين است که آن طرف را که به نفع اوست بگيرد، مثلاً اگر شک کند سجده يا رکوع را به جا آورده، بنا بگذارد که به جا آورده است، هرچند از محل آن نگذشته است، يا اگر شک کند نماز صبح را دو رکعت خوانده يا سه رکعت، بنا بگذارد که دو رکعت خوانده است. مسأله 1065ـ کسى که فقط در يک مورد نماز زياد شک مى کند (مثلاً در حمد وسوره) چنانچه در چيزهاى ديگر شک کند بايد به دستور شک عمل نمايد، تنها درموردى که زياد شک مى کند اعتنا نخواهد کرد، همچنين اگر کسى در نماز معيّنى مانند نماز صبح زياد شک مى کند، فقط در آن بايد اعتنا نکند و نيز اگر کسى در مکان مخصوصى ( مثلاً وقتى در ميان جمع نماز مى خواند) زياد شک مى کند فقطدر همان جا اعتنا به شکّ خود نمى کند. مسأله 1066ـ هرگاه انسان شک کند کثيرالشّک شده يا نه بنا مى گذارد بر اين که کثيرالشّک نشده و بعکس اگر کثيرالشّک بوده، تا يقين نکند به حال معمولى برگشته، بايد به شکّ خود اعتنا نکند. مسأله 1067ـ کسى که زياد شک مى کند اگر شک کند رکنى را به جا آورده يا نه (مانند رکوع) و به آن اعتنا نکند بعد يادش بيايد که آن را به جا نياورده است، چنانچه وارد رکن بعد نشده بايد آن را به جا آورد و اگر مشغول رکن بعد شده نمازش باطل است، ولى اگر غير رکن باشد و بعد يادش بيايد که به جا نياورده، چنانچه وارد رکن بعد نشده به جا مى آورد و اگر وارد رکن بعد شده بر نمى گردد و نمازش صحيح است. مسأله 1068ـ اشخاص وسواسى بايد به يقين و شکّ خود عمل نکنند بلکه مطابق اشخاص معمولى عمل کنند خواه يقين براى آنها حاصل شود يا نه، و الاّ در بسيارى از موارد نمازشان باطل خواهد بود. پنجم: شکّ امام و مأموم مسأله 1069ـ اگر امام جماعت در عدد رکعتهاى نماز شک کند، مثلاً نداند سه رکعت خوانده يا چهاررکعت هرگاه مأموم بداند چهار رکعت خوانده با علامتى به امام مى فهماند و امام بايد مطابق آن عمل کند و بعکس اگر امام مى داند چند رکعت خوانده، ولى مأموم شک مى کند، بايد از امام پيروى کند و به شکّ خود اعتنا نکند. مسأله 1070ـ براى آگاه کردن امام ممکن است به عدد رکعات نماز دست بر زانوبزند، يا «اللّه اکبر» بگويد و يا به هر ترتيب ديگر که سخن گفتن و کارى بر خلاف نماز انجام دادن در آن نباشد، ولى نبايد قبل از امام برخيزد و نماز خود را ادامه دهد. ششم: شکّ در نماز مستحبّى مسأله 1071ـ هرگاه در عدد رکعتهاى نماز مستحبّى شک کند مخيّر است بنا را بر کمتر بگذارد يا بيشتر، مگر اين که طرف بيشتر، نماز را باطل کند که در اين صورت بنا را بر کمتر مى گذارد، مثلاً اگر شک ميان يک و دو کند مخيّر است بنا را بر يک يا دو بگذارد، امّا اگر شک در ميان دو و سه کند حتماً بنا را بر دو، مى گذارد. مسأله 1072ـ کم و زياد شدن رکن در نافله نيز اشکال دارد. مسأله 1073ـ شک در افعال نماز مستحب با نماز واجب فرق ندارد، مثلاً اگر شک در حمد يا رکوع کند چنانچه محل آن نگذشته است بايد به جا آورد و اگر محلّ آن گذشته است اعتنا نکند. مسأله 1074ـ در نمازهاى مستحبّى بنابر احتياط واجب بايد به ظنّ و گمان خود عمل کند، تا آنجا که نماز را باطل نمى کند، مثلاً اگر گمانش به دو رکعت مى رود بنا بر آن بگذارد و اگر گمانش به سه رکعت مى رود بايد بنا بر همان دو بگذارد. مسأله 1075ـ نمازهاى مستحب سجده سهو ندارد، يعنى اگر کارى کند که در نمازهاى واجب سجده سهو دارد، در نمازهاى مستحب سجده سهو لازم نيست، همچنين سجده و تشهّد فراموش شده در نمازهاى مستحب قضا ندارد. مسأله 1076ـ هرگاه بعد از گذشتن وقت نماز نافله شک کند آن را به جا آورده يا نه، اعتنا نکند و اگر وقت باقى است به جا آورد. شکهاى صحيح مسأله 1077ـ چنانچه گفته شد شک در عدد رکعتهاى نمازهاى چهار رکعتى در نُه صورت صحيح است: اوّلـ شک ميان «دو و سه» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بايد بنابگذارد که سه رکعت خوانده و يک رکعت ديگر بخواند و نماز را تمام کند و بعد از نماز، يک رکعت نماز احتياط ايستاده به دستورى که بعداً گفته مى شود به جا آورد و اگر در سجده دوم بعد از ذکر واجب شک کند بنا بر احتياط واجب همين دستور را عمل کند، بعداً نماز را هم اعاده نمايد (اين حکم در تمام مواردى که شک بايد بعد از تمام کردن سجده دوم باشد جارى است). دوّمـ شک ميان «سه و چهار»: که در هر جاى نماز باشد بنابر چهار مى گذارد و نماز را تمام کرده و بعداًزآن يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دو رکعت نشسته، به جا مى آورد. سومـ شک ميان «دو و چهار» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: که بايد بنا را بر چهار بگذارد و نماز را تمام کند و بعد دو رکعت نماز احتياط ايستاده بخواند. چهارمـ شک ميان «دو و سه و چهار» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بايد بنا را بر چهار بگذارد و بعد از نماز، دو رکعت نماز احتياط ايستاده، سپس دو رکعت نشسته به جا آورد. پنجمـ شک ميان «چهار و پنج» بعد از سر برداشتن از سجده دوم: بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند و بعد از آن دو سجده سهو به جا مى آورد. ششمـ شک ميان «چهار و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند تا شک او تبديل به سه و چهار شود و بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند بعد يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دو رکعت نشسته به جا مى آورد و احتياط واجب آن است که نماز را نيز اعاده کند. هفتمـ شک بين «سه و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به دو و چهار برمى گردد، بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تمام مى کند، سپس دو رکعت نماز احتياط ايستاده به جا مى آورد و بنابر احتياط واجب اصل نماز را نيز اعاده مى کند. هشتمـ شک بين «سه و چهار و پنج» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به دو و سه و چهار برمى گردد، بنا را بر چهار مى گذارد و نماز را تکميل کرده، سپس دو رکعت نماز احتياط ايستاده و بعد دورکعت نشسته به جا مى آورد و احتياطاً اصل نماز را اعاده مى کند. نهمـ شک ميان «پنج و شش» در حال ايستاده: بايد بنشيند و شک او به چهار و پنج بر مى گردد، نماز را تمام کرده و دو سجده سهو به جا مى آورد و بنابر احتياط اصل نماز را اعاده مى کند. مسائل متفرّقه شکّيّات مسأله 1078ـ هرگاه يکى از شکهاى صحيح براى انسان پيش آيد نمى تواند نماز را بشکند، بلکه بايد به دستورهاى بالا عمل کند و در مورد تمام شکها بايد قبلاً کمى فکر کند اگر يقين به هيچ طرف حاصل نشد و يا گمان در مواردى که معتبر است بر هيچ طرف قرار نگرفت، چنانچه از شکهاى باطل باشد نماز را رها مى کند و اگر از شکهاى صحيح باشد به دستور آن عمل مى نمايد. مسأله 1079ـ ظن و گمان در رکعات نماز در حکم يقين است، يعنى بايد بنابر گمان بگذارد و نماز را ادامه دهد، ولى اگر در رکعت اوّل و دوم باشد احتياط واجب اين است که نماز را بعداً نيز اعاده کند. مسأله 1080ـ هرگاه در ابتدا گمانش به يک طرف قرار گرفت و بعد هر دو مساوى شد و حالت شک پيدا کرد، بايد به دستور شک عمل کند و بعکس اگر نخست حالت شک داشت و بعد گمانش بيشتر به يک طرف شد، بايد مطابق گمان عمل کند، ولى اگر شک از شکهايى است که نماز را باطل مى کند و پا برجا شد بايد نماز را از سر گيرد و مبدّل شدن آن به ظن اثرى ندارد. مسأله 1081ـ کسى که نمى داند حالتى که براى او پيدا شده است شک است يا ظن بايد به احکام شک عمل کند. مسأله 1082ـ هرگاه مشغول تشهّد است، يا وارد رکعت بعد شده و شک کند آيا دوسجده را به جا آورده يا نه و در همان موقع يکى از شکهايى که اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتّفاق بيفتد صحيح است براى او پيش آيد (مثلاً شک ميان دو و سه) بايد بنا بگذارد که سجده ها را به جا آورده و به دستور شک عمل کند و نمازش صحيح است، ولى اگر قبل از گذشتن از محلّ سجده شک کند نمازش باطل است. مسأله 1083ـ هرگاه شکّ او از بين برود و شکّ ديگرى به جاى آن پيدا شود، بايد به شکّ دوم عمل کند، مثلاً اگر شک در ميان دو و سه بود، بعد يقين کرد سه رکعت را خوانده و شکّ ميان سه و چهار کرد، بايد به دستور شکّ سه و چهار عمل کند. مسأله 1084ـ هرگاه مى داند در وسط نماز شکّ کرده، امّا نمى داند مثلاً شکّ دو و سه بوده، يا دو و چهار، احتياط واجب آن است که به دستور هر دو عمل کند و نماز را نيز اعاده نمايد. مسأله 1085ـ کسى که نشسته نماز مى خواند اگر شکّى کند که بايد براى آن يک رکعت نماز احتياط ايستاده، يا دورکعت نشسته بخواند، بايد يک رکعت نماز نشسته به جا آورد و اگر شکّى کند که بايد براى آن دو رکعت نماز احتياط ايستاده بخواند بايد دو رکعت نشسته به جا آورد، همچنين در ساير شکها. مسأله 1086ـ کسى که نماز ايستاده مى خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط از ايستادن عاجز شود، بايد مثل کسى که نماز را نشسته مى خواند و حکم آن در مسأله قبل گذشت نماز احتياط را به جا آورد و بعکس کسى که نماز نشسته مى خواند اگر موقع خواندن نماز احتياط بتواند بايستد بايد به وظيفه کسى که نماز را ايستاده مى خواند عمل کند. انشاءالله عاقبت بخيربشويد. التماس دعا
نظر خودتان را ارسال کنید