سلام وقت شما بخير نخست بايد دانست عذاب ابدي شامل کساني مي شود که در مقابل حق گردن کشي کرده و راه حق را بر روي خود و ديگران بسته اند . اينها با اينکه مي دانستند خدايي هست و حجّت بر آنها تمام شده بود باز ايمان نياوردند ؛ و نه تنها ايمان نياوردند در مقابل خدا صف آرايي کرده و راه حق را بر روي مردم بستند ؛ نظير ابليس که از روي علم و از سر عناد با خدا ، راه حق را بر مردم مي بندد يا مثل ابن ملجم که با کشتن امير المو منين (ع) تمام بشريت را از هدايت آن حضرت محروم کرد ؛ يا مثل شمر و ابن زياد که باعث دوام ظلم تا روز ظهور موعود شدند . چنين کساني اگر تا ابد هم عمر کنند باز هم به روش خود ادامه خواهند داد ؛ چون جوهره انساني وجودشان را نابود کرده اند و راه بازگشت را به روي خودشان بسته اند اينها مانند کسي هسند که با اختيار خود از بالاي يک آسمان خراش مي پرد چنين کسي حتي اگر در وسط راه پشيمان هم شود راه بازگشت ندارد . خودش هم از اول مي دانست که که اگر به اين کار اقدام کند راه بازگشت نخواهد داشت « َقالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ کَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ کَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى- قُلْ کُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ قَالَ عَلَى نِيَّتِه » ( الکافي ج2 85 باب النية ..... ص : 84( )امام صادق عليه السّلام فرمود: اهل دوزخ از اين رو در دوزخ جاودان باشند که نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرمانى خدا کنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودان باشند که نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه اطاعت خدا کنند، پس اين دسته و آن دسته بسبب نيّت خويش جاودانى شدند، سپس قول خداى تعالى را تلاوت نمود: «بگو هر کس طبق شاکله ي خويش عمل مي کند » فرمود: يعنى طبق نيّت خويش.) خداوند متعال در باره اهل جهنم فرمود :« حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ،لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ » (مؤمنون / آيه 99 و 100 ( « (آنها هم چنان به راه غلط خود ادامه مىدهند) تا زمانى که مرگ يکى از آنان فرارسد، مىگويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد! شايد در آنچه ترک کردم(و کوتاهى نمودم) عمل صالحى انجام دهم!» (ولى به او مىگويند:) چنين نيست! اين سخنى است که او به زبان مىگويد(و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخى است تا روزى که برانگيخته شوند! » پاداش و کيفر آخرت را نبايد مثل مجازات يا پاداش کار دنيا تصوّر کرد . در دنيا وقتي کسي کاري مي کند و در مقابل کارش پاداش يا مجازات مي شود پاداش يا کيفر غير از خود کار است ، امّا پاداش يا کيفر کار ، در آخرت عين خود عمل است ؛ يعني شخص در آخرت حقيقت خود عمل را در وجود خويش مي يابد .به عبارتي در آخرت عمل و عامل با هم متحدند . خداوند متعال مي فرمايد : « و اينکه براى انسان نيست جز سعى و کوشش او ؛ و اينکه تلاش او بزودى ديده مىشود »(نجم 39 و40 ) و فرمود : « در آن روز مردم به صورت گروههاى پراکنده(از قبرها) خارج مىشوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود! پس هر کس به اندازه ذرّهاى کار خير انجام دهد آن را مىبيند! و هر کس به اندازه ذرّهاى کار بد کرده آن را مىبيند! »(زلزال /6و 7 و8 ) وفرمود :« کسانى که کتمان مىکنند آنچه را خدا از کتاب نازل کرده، و آن را به بهاى کمى مىفروشند، آنها جز آتش چيزى نمىخورند؛ (و هدايا و اموالى که از اين رهگذر به دست مىآورند، در حقيقت آتش سوزانى است.) و خداوند، روز قيامت، با آنها سخن نمىگويد؛ و آنان را پاکيزه نمىکند؛ و براى آنها عذاب دردناکى است. اينان، همانهايى هستند که گمراهى را با هدايت، و عذاب را با آمرزش، مبادله کردهاند؛ راستى چقدر در برابر عذاب خداوند، شکيبا هستند!! اينها، به خاطر آن است که خداوند، کتاب(آسمانى) را به حق، (و توأم با نشانهها و دلايل روشن،) نازل کرده؛ و آنها که در آن اختلاف مىکنند، (و با کتمان و تحريف، اختلاف به وجود مىآورند،) در شکاف و(پراکندگى) عميقى قرار دارند. » (بقره / 174 و 175 و 176 )و فرمود : « کسانى که اموال يتيمان را به ظلم و ستم مىخورند، (در حقيقت،) تنها آتش مىخورند؛ و بزودى در شعلههاى آتش(دوزخ) مىسوزند.» (النساء : 10) و فرمود : « اما کسى که در اين جهان(از ديدن چهره حق) نابينا بوده است، در آخرت نيز نابينا و گمراهتر است! » (الإسراء : 72) دراين آيات سخن از مشاهده خود اعمال و اتحاد با عمل است نه از اجر يا کيفري در مقابل عمل. بنابر اين عذاب آخرت نتيجه قهري و حقيقت خود عمل است ؛ و عمل از عامل آن جدا شدني نيست ؛ چون عامل ، علّت عمل است ؛ و جدايي معلول از علت محال است . اگر ذات يک انسان عين آتش شد او در آتش ابدي خواهد شد چون ذات شخص را نمي توان از او جدا کرد . افرادي نظير صدام و جرج بوش عين آتشند لذا دائما مشغول سوزاندن و ويران کردنند . اينها در آخرت نيز هيزم آتش جهنم مي شوند و آنان که در دنيا از آنها تبعيت کرده اند در آتش آنها مي سوزند « و اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل کردهايم شک و ترديد داريد،( دست کم) يک سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را- غير خدا- براى اين کار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد! پس اگر چنين نکنيد- که هرگز نخواهيد کرد- از آتشى بترسيد که هيزم آن، بدنهاى مردم و سنگها است، و براى کافران، آماده شده است! »(بقره / 23 و 24 ) جواب تمثيلي : عجيب نيست که در آخرت عمل موقت و اندکي موجب خلود در آتش شود . کما اينکه در دنيا نيز چنين است ؛ و کسي در دنيا آن را بي عدالتي نمي داند . در دنيا اگر کسي سوزني را در چشم خود فرو کند براي هميشه کور مي شود . اگر بنا بود که چنين کسي در دنيا تا ابد زندگي کند تا ابد کور مي ماند ؛ و کسي حق نداشت خدا را بابت اين کار مذمت کند . کوري هميشگي نتيجه قهري سوزن در چشم فرو کردن است ؛ بنابراين اگر کسي اين کار را کرد و کور شد تنها خودش مقصر است و بس . نه خدا مقصر است نه سوزن و نه کارخانه سوزن سازي . خدا به مردم خبر داده است که چه کاري منجر به افتادن در آتش و چه کاري موجب خلود در آتش است . بنابراين اگر کسي اين کارها را مرتکب شد ودر در آتش مخلد شد تنها خودش مقصر است . اگر به کسي گفتند که در خانه گاز جمع شده کبريت نزن ؛ و او عناد کرد و کبريت زد وصورتش براي هميشه سوخت و زيبايي او براي هميشه از بين رفت مقصر تنها خودش است نه خدا .
نظر خودتان را ارسال کنید