باسلام خدمت شما پرسشگر محترم جواب اين سوال از دو صورت خارج نيست؟ الف: ازدواج صورت نگرفته است. ( نظريه شخصي بنده نيز همين است) اما دليل ما بر اين ادعا: اول: گروهي از علماي اهل سنت که اين داستان را بيان کرده اند چنين نوشته اند: ام کلثوم بعد از قتل عمر با عون بن جعفر و بعد از او با برادر او محمد بن جعفر ازدواج نمود. از اين قبيل مي باشد کتبي مانند: 1- طبقات الکبري ج8 ص338 في النساء- دارالکتب العلميه 2- السنن الکبري ج7 ص71-دارالفکر 3- السيره النبويه ج4 ص611-دارالمعرفه 4- سيره ابن اسحاق ج5ص233- معهد الدراسات 5- تاريخ مدينه دمشق ج3 ص179- دارالفکر 6- البدايه و النهايه ج5 ص330- داراحياء التراث العربي 7- تاريخ الاسلام ج 3 ص45-دارالکتاب العربي و....... ابن سعد چنين ذکر نمود در متن خويش چنين عنوان نمود که بعد از عمر بن خطاب ام کلثوم با عون بن جعفر بن ابيطالب و بعد از او با محمد بن جعفر (فرزندان جعفر بن ابيطالب و ام عميس) ازدواج نمود. در حالي که اين دو برادر در جنگ تستر(شوشتر) به شهادت رسيدند. و اين جنگ در زمان جناب عمر بن خطاب بوده است. افرادي که ذکر کرده اند که اين دو برادر در جنگ تستر به شهادت رسيده اند : (عون بن جعفر بن ابيطالب ولد علي عهد رسول الله امه و ام اخويه عبدالله و محمد بن جعفر بن ابيطالب اسماء بنت عميس الخثيعمه و استشهد عون و اخوه محمد بتستر( في حرب تستر) * الاستيعاب ج3 ص1247- دارالجيل/ الاصابه ج4 ص 179- درالکتب اللبنانيه همچنين طبري در تاريخ خويش زماني که از زنان جناب عمر مي نويسد چنين مي نويسد: (مدايني گويد: ام کلثوم دختر ابوبکر را نيز به زني خواست که صغير بود و درباره وي کس پيش عايشه فرستاد که با ام کلثوم گفت : (اختيار با تو است) گفت: مرا با او کاري نيست گفت: امير مومنان را نمي خواهي؟ گفت: نه، معاشش ساده است و با زنان سختگير است. عايشه کس از پي عمرو بن عاص فرستاد و قصه را با وي گفت. گفت: درست مي کنم آنگاه پيش عمر رفت و گفت: اي امير مومنان خبري شنيده ام که خدا نکند. عمر گفت: چيست؟ گفت: ام کلثوم دختر ابوبکر را به زني خواسته اي؟ گفت: بله، مرا براي او نمي پسندي، يا او را براي من نمي پسندي؟ گفت: هيچکدام ولي او نو سال است و در سايه امير مومنان با ملايمت و مدارا بزرگ شده و تو تندخويي و ما از تو ميترسيم و نمي توانيم هيچيک از خوي هاي تو را بگردانيم، وقتي او با تو درباره چيزي مخالفت کند با وي سختي کني و با فرزند ابوبکر رفتاري کني که حق تو نيست. گفت: عايشه چه مي شود من با او سخن گفته ام. گفت: عايشه با من، و بهتر از او به تو نشان مي دهم: ام کلثوم دختر علي بن ابيطالب که به وسيله او با پيمبر خدا خويشاوند شوي. اما در ادامه ام کلثوم بنت علي را جزو زنان عمر نمي شمارد و اين بحث را با کلام مدايني تمام مي نمايد. مدايني گويد: ام امان دختر عتبه بن ربيعه را نيز به زني خواست که او را نپسنديد و گفت: درش را مي بندد، خيرش به کسي نمي رسد و عبوس مي آيد و عبوس مي رود. و نامي از ام کلثوم بنت علي به عنوان همسر عمر در اين بحث ديده نمي شود. منابع: تاريح طبري ج2 ص564-دارالکتب العلميه تاريخ طبري ج5 ص2534-انتشارات بنياد فرهنگ ايران ثاني: ازدواج صورت گرفته است گروهي از علماي شيعه مي گويند ازدواج صورت گرفته است. اما داستان را چنين بيان مي کنند: 1- ازدواج با تهديد: از برخي روايات استفاده ميشود که خواستگاري با تهديد و ارعاب بوده است. کليني از امام صادق(ع) در مورد ازدواج امّکلثوم نقل ميکند که حضرت فرمود: «وي زني از زنان ما بود که غاصبانه به ازدواج ديگري درآمد... .» ((کافي، ج 5، ص 436.)) شيخ مفيد(ره) ميفرمايد: «اميرالمؤمنين(ع) به دليل تهديد عمر و در امان نبودن جان خود و شيعيانش، از روي ضرورت، و ناچاري تن به اين امر داد و همانگونه که در جاي خود گفتهايم، ضرورت اظهار کلمه کفر را مشروع ميکند؛ خداوند متعال ميفرمايد: (اِلاّ مَنْ اُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالاْيِمانِ.) ((مسائل سرويه، ص 92)) ابن سعد نقل ميکند که علي(ع) در جواب خواستگاري عمر فرمود: او دختري کوچک است. عمر در جواب گفت: به خدا سوگند تو حقّ نداري که مرا از اين کار منع کني و من ميدانم که چرا او ار به نکاحم درنميآوري... . ((طبقات ابن سعد، ج 8، ص 464)) ابن المغازلي نيز از عمر بن خطاب نقل ميکند که گفت: به خدا سوگند! مرا چيزي بر اصرار اين خواستگاري وادار نکرد، مگر آن که از رسول خدا شنيدم... . ((مناقب امام علي(ع)، ص 110.)) از اين حديث استفاده ميشود حضرت بنا به اصرار زياد تن به اين درخواست داد. 2- امکلثوم دختر جرول برخي از مورخان مادر زيد بن عمربن خطاب را امّکلثوم دختر جرول دانستهاند، لذا ممکن است تشابه اسمي باعث شده باشد که آن را به دختر اميرالمؤمنين(ع) نسبت دهند. طبري ميگويد: مادرِ زيد اصغر و عبيدالله که در جنگ صفين همراه معاويه کشته شدند، امّکلثوم دختر جرول بوده است که اسلام بين او و عمر جدايي انداخت.» ((تاريخ طبري، ج 3، ص 269؛ کامل ابن اثير، ج 3، ص 28.)) اغلب مورخان موضوع ازدواج امّکلثوم، دختر جرول را با عمر بن خطاب در جاهليّت نقل کردهاند. ((الاعصابة، ج 4، ص 491؛ صفة الصفوة، ص 116 و تاريخ المدينة المنورة، ج 2، ص 659.)) 3- امّکلثوم از غير زهرا(ع) اهل سنت اصرار زيادي دارند که عمر از امّکلثوم دختر علي و فاطمه(ع)، خواستگاري کرده است؛ تا اينکه براي او سببي به رسول خدا(ص) بيابند، در حالي که از برخي تواريخ استفاده ميشود که حضرت علي(ع) دختري ديگر به نام «امّکلثوم» از غير حضرت زهرا(ع) داشته است: برخي از مورخان در اينباره ميگويند: «علي(ع) دو دختر به نام زينب صغري و امّکلثوم صغري داشته که هر دوي آنها از امّولد بودهاند.» ((تاريخ مواليد الائمه، ص 16؛ نورالابصار، ص 103 و نهاية الارب، ج 20، ص 223)) ابن قتيبه نيز امکلثوم را دختر امام علي(ع) دانسته و ميگويد: مادر او امّولد و کنيز بوده است. ((. ابن قتيبه، المعارف، ص 185)) طريحي نيز ميگويد: «امّکلثوم زينب صغري دختر اميرالمؤمنين(ع) است که با برادرش حسين(ع) در کربلا بود. مشهور بين اصحاب آن است که عمر بن خطاب او را به زور به نکاح خود درآورد. همانگونه که سيد مرتضي در رسالهاي بر آن اصرار دارد و قول صحيحتر را ـ به جهت روايات مستفيضه ـ همين ميداند.» ((اعيان الشيعه، ج 13، ص 12 (به نقل از طريحي).)) منبع: www.shia-sonni.com موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید