باسلام خدمت شما پرسشگر محترم برادر گرامى ، خوشحاليم که در ذهنى منطقى شما ، بهرهگيرى از نظر ديگران را به عنوان راهى براى عبور از مشکلات و ابهامات مىداند .
در پاسخ به سوال مهمتان بطور خلاصه مىتوان گفت که اگر اکنون فرزندتان ، سوال خود را فراموش نموده ، شما درصدد پاسخگويى نباشيد . اما اگر هنور کنجکاو است مىتوانيد آلت تناسلى را وسيله دفع ادرار معرفى کنيد که نسبت به جنسيت ، داراى شکل متفاوت است و اگر کنجکاوى او ادامه داشت ، از حيوانات اهلى يا خانگى به عنوان وسيلهاى براى آموزش استفاده کنيد . در ادامه پاسخ ، مطالب مفيدى در اين زمينه تقديم نگاهتان مىکنيم .
فرزندان ما در زندگى چند نوع رشد را تجربه مىکنند : رشد جسمانى ، رشد شناختى ( تغيير در شيوه تفکر ) ، رشد اخلاقى ( شناخت خير و شر و تشخيص خوبى و بدى ) ، رشد اجتماعى ( جدا شدن فرزند از خانواده و رفتن او به سمت اجتماع ) ، رشد روانى ( اعتماد به نفس ، تقويت اراده و . . . ) و رشد جنسى ( تحولات هورمونها و فعاليت غدد جنسى ) .
کودکان هر لحظه ممکن است از والدين درباره منشأ تولد ، چگونگى به دنيا آمدن ، جنسيت و . . . بپرسند . متاسفانه بسيارى از والدين در اين هنگام دست و پاى خود را گم مىکنند و با تشويش و نگرانى به اين مىانديشند که آيا فرزند کوچک آنها دچار انحراف خطرناکى شده است ؟ بعضى والدين سعى مىکنند اين قبيل پرسشها را مسکوت بگذارند ، برخى نيز پاسخهاى انتزاعى و فانتزى به کودک مىدهند ، اما برخورد درست والدين با اين پرسشها چگونه بايد باشد ؟ شروع کنجکاوىهاى جنسى کودکى که به سمت رشد جنسى مىرود از نظر رشد شناختى نيز تغيير مىکند و اين هر دو منجر به پرسشها و کنجکاوىهايى درباره اين گونه مسائل خواهد شد .
به عبارت ديگر ، کودکى که رشد شناختى ندارد و هنوز در مرحله نوباوگى و نوزادى است طبيعتا هيچ پرسشى درباره اينگونه مسائل ندارد ، اما هر چقدر رشد مىکند و تحولات را در خودش مىبيند کنجکاوىهايش نيز به همان ميزان بيشتر مىشود البته اوج اين کنجکاوىها در دوره بلوغ اتفاق مىافتد .
شايد به همين علت است که اين سنين را سن بحرانى زندگى مىشناسيم . تغييرات فيزيکى بدن در اين دوره مىتواند براى فرد ابهام ايجاد کند . در خانوادههايى که ارتباط مناسبى بين والد و فرزند وجود ندارد شاهد هستيم اين مسائل ( پرسشهاى جنسى ) در گروه همسال بررسى مىشود که چه بسا به دليل نداشتن اطلاعات درست ، موجبات گمراهى را فراهم مىکند بنابراين بسيار حياتى است که والدين با در نظر گرفتن مقطع سنى کودک به پرسشهاى او پاسخ دهند وگرنه فرزندشان به سمت دوستان و همسالان خود گرايش يافته و در فضايى نامطلوب اطلاعات گمراه کنندهاى دريافت خواهد کرد .
والدين بايد به خاطر داشته باشند هيچگاه نبايد در هيچ مقطع سنى به کودکان پاسخ غلط داده شود . در دوران کودکى ، فرزندان ما بسيار زودباور هستند . اگر به آنها گفته شود شما را از بيمارستان خريدهايم يا خدا شما را از آسمان براى ما فرستاده است و . . . به احتمال زياد باور مىکنند و در خيالپردازى هايشان به کار مىبرند اما آنها به طور مسلم با بزرگ تر شدن خود پى به نادرستى اين اطلاعات مىبرند و حکم صادر مىکنند : « پدر و مادر من دروغ گفتهاند ، در نتيجه پدر و مادر من دروغگو هستند بنابراين مىتوانند دروغهاى ديگرى هم بگويند و اتفاقا به خاطر اين که مىتوانند دوباره دروغ بگويند پس غيرقابل اعتماد هستند .
پس من بعد از اين مشکلات و سوالاتم را با آنها در ميان نخواهم گذاشت » . همان طور که در اين نتيجهگيرىهاى سلسلهاى مىبينيد موضوع جدىتر از آن است که تصور مىکنيم . يک دروغ به نظر مصلحتى که شايد اهميت چندانى براى والدين نداشته باشد در درازمدت مىتواند ريشه جدايى فرزند از کانون خانواده باشد . پزشکان متخصص معتقدند وقتى والدين به پرسشهاى کودکانشان اهميت مىدهند و پاسخهاى سنجيدهاى براى ابهامهاى آنها دارند ، ذهن فرزندانشان به سمت آرامش سوق مىيابد ، در صورتى که فرار از سوال يا پاسخهاى فانتزى ذهن کودک را بيشتر درگير موضوع مىکند .
آموزش و راهنمايى در دوره بلوغ ، اهميت بسيار زيادى دارد . واقعا والدين بايد به ضرورت اين راهنمايىها پى ببرند و تغييرات جسمى و ذهنى دوره بلوغ را در فضايى مثبت و با ادبياتى صحيح براى فرزندانشان شرح دهند . خيلى مهم است که در اين دوره فرزند ما آگاهىهاى صحيحى درباره اينگونه مسائل داشته باشد تا آنها به تابويى در ذهن او تبديل نشوند وگرنه دريافت نکردن اطلاعات درست مىتواند تاثير منفى در زندگى زناشويى او داشته باشد از طرفى به تحريک کنجکاوىهاى او در دوره کودکى نيز منجر مىشود .
فراموش نکنيد صحبت درباره اين موضوع تنها زمانى بايد باشد که کودک کنجکاوى نشان مىدهد يا سوالاتش را مىپرسد ، بنابراين وقتى کودک سوالى درباره مسائل جنسى نمىپرسد نيازى به توضيح دادن نيست . پس در پاسخ به سوالات جنسى کودکان قبل از بلوغ بايد يک سرى مسايل مورد توجه قرار بگيرد :
اول اينکه وقتى با اين سوال مواجه شديم ، بايد به خودمان مسلط باشيم و از نگرانى و شرم دچار لکنت نشويم .
دوم اينکه بايد شنونده خوبى باشيم و اجازه بدهيم کودک سوالاش را کامل بپرسد .
سوم اينکه موقع جواب دادن هم نبايد جوابهاى ما با شوخى و مسخرگى همراه باشد و نبايد دروغ گفته شود .
چهارم اينکه آموزش بايد تدريجى باشد . لازم نيست همه اطلاعات را يک جا در اختيار کودک قرار دهند و بايد از شرح و بسط بىمورد پرهيز کنند .
پنجم اينکه آموزش بايد متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد .
ششم اينکه در سنين دبستان و پيش از دبستان پاسخها اگر غيرمستقيم باشد ، بهتر است .
هفتم اينکه اگر سوالى را اشتباه پاسخ داديم ، بايد به اشتباهمان اقرار کنيم و اطلاعات درست را در اختيار آنها قرار دهيم .
برادر عزيز ، عمل به آموزههاى جامع دين ، فرمانبردارى از عقل و کسب مهارتهاى زندگى ، سعادت مادى و معنوى انسان را تضمين خواهد نمود . منتظر مکاتبات بعدى شما هستيم . موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید