زمان ظهور حضرت به نحو قطعى بر کسى معلوم نيست و در روايات اسلامى کسانى که تعيين وقت کنند ، مورد تکذيب واقع مى شوند . ولى به هر تقدير آرزوى همه ما آن است که امام عصر ( عج ) هر چه زودتر ظهور فرموده و جهان را پر از عدل و داد کند بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است . آخرين امام شيعيان و دوازدهمين جانشين رسول خدا ? در سپيده دم جمعه ، نيمه شعبان سال 255 ق ديده به جهان گشودو الان 1176 سال سن دارند . اگر مشاهده مى شود که کسانى نزديک بودن زمان ظهور را مطرح مى کنند تنها بر اساس علائم و قرائنى که در برخى روايات در مورد آخرالزمان بيان شده است تخمين مى زنند اما کسى نمى تواند به طور قطع بگويد که امام زمان ( عج ) چه زمان ظهور مى نمايند . امام مهدى ( عج ) نيز زمانى ظهور مىکند که شرايط آن فراهم شده باشد يعنى ، افرادى باشند که واقعا يار و ياور امام ( عج ) باشند . او را شناخته و ايمان قوى به او و اهدافش داشته باشند و لحظه اى دست از يارى و حمايت بر ندارند . از طرفى مردم آمادگى پذيرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند . . . و اين زمانى است که مردم در زندگى خود ياد حضرت را زنده کنند و اعمال و رفتار و کردارشان به گونه اى باشد که نشان دهند منتظر ظهورند . وضعيت مردم جهان نيز به گونهاى باشد که منتظر ظهور مرد آسمانى باشند . در هر حال « توقيت » و « تعيين وقت » براى ظهور حضرت صاحب کار درست و صحيحى نيست ، ائمه فرموده اند ما خاندانى هستيم که براى ظهور آن حضرت وقتى را مشخص نمى کنيم ، چنان که حضرت رسول ( ص ) فرموده است : « دروغ گفته اند آنان که وقت مشخص مى کنند » 1 هيچ فردى از زمان ظهور امام زمان اطلاعى ندارند . و نسبت به زمان ظهور امام زمان ( عج ) هيچ کس نمى تواند زمان مشخص و معينى را اعلام کند زيرا غير از خداوند هيچ کس نسبت به آن آگاهى ندارد . آنچه در برخى از روايات درباره زمان ظهور امام زمان ( ع ) آمده است ، نشانهها و علايمى است که بر اساس آنها برخى از علما و صاحب نظران اظهار نظرهايى نسبت به نزديک بودن و يا نزديک نبودن زمان ظهور کردهاند . اما هيچ يک از آنان به طور قطع چنين اظهار نظرهايى را مطرح نکردهاند . از اين رو ، نمى توان گفت که در اين نزديکىها آيا امام زمان ( عج ) ظهور خواهد کرد يا خير . برخى بر اين باورند که بسيارى از علايم ظهور اتفاق افتاده و تنها علايم حتمى ظهور باقى مانده است پاسخ اين است که واقعاً نمىتوان سخنى قطعى و کامل در اين مورد گفت زيرا منابع اصلى و قديمى شيعه ، معمولاً از نشانههاى خاص و محدود نام بردهاند و بعضى از اين نشانههايى که به عنوان علايم اتفاق افتاده مطرح مىشود ، در اين منابع وجود ندارد و يا بسيار کم رنگ مطرح شده است پس ارائه نظر قطعى در مورد اين نشانهها ، نياز به پژوهشهاى علمى و گسترده در همه اين منابع دارد . از طرفى ، سخن از واقع شدن بعضى از نشانهها و تطبيق آنها با حوادث خارجى ، دشوار است . به عنوان نمونه ، در مواردى که سخن از يک علامت و ظهور فرج بعد از آن مطرح شده ، منظور گشايش و راحتى براى مؤمنان است ( نه ظهور حضرت مهدى ( عج ) ) . از امام باقر « ع » نقل شده است : « منتظر صدايى باشيد که از طرف دمشق ، ناگهان به شما مىرسد که آن ، گشايشى بزرگ براى شما خواهد بود » 2 . در بعضى از روايات ، سخن امام به گونهاى است که خبر از يک اتفاق و واقعه مىدهد ، نه اينکه بخواهد آن واقعه را يکى از علايم ظهور معرفى کند مانند وقوع گرماى شديد در زمين 3 . بعضى از نشانهها نيز طورى است که مىتواند معناى ديگرى - غير از معناى ظاهرى - داشته باشد مانند طلوع خورشيد از مغرب که شايد کنايه به ظهور از مکه باشد . چنان که امام على « ع » فرمود : H « و هو الشمس الطالعه من مغربها » E 4 . با اين حال بعضى از علايم و نشانههاى ظهور محقق شده است 5 . و اين مىتواند نويدى از نزديک شدن ظهور باشد . البته بايد دانست قيام امام وابسته به تحقق علايم نيست ، بلکه وقوع آنها خبر از نزديک ظهور مىدهد . پس به استثناى برخى از علايم ( نشانههاى حتمى ) ، هيچ يک دلالت ندارند که ميزان نزديکى آن حوادث با ظهور چه قدر است ؟ براى مثال ممکن است پديدهاى قرنها قبل از قيام رخ دهد و پديدهاى در بيست يا سى سال قبل از ظهور رخ نمايد . بنابراين انتظار ظهور با ديدن اين حوادث نبايد به نحو عجولانه باشد ، يعنى فکر کنيم با پيدايش فلان حادثه حتماً تا چند روز يا هفته ديگر قيام شروع خواهد شد ، بلکه اين مسائل ، بيدارى را در ما به وجود مىآورد که يک گام به آن وعده بزرگ الهى نزديک شدهايم و بايد خود را بيش از پيش در مسير اين نهضت جهانى ، آماده کنيم . ظهور حضرت مهدى ( عج ) ، منوط به اذن الهى است و اذن الهى زمانى است که شرايط و زمينههاى ظهور فراهم باشد . براى مطالعه بيشتر . ک : مهدويت ( پس از ظهور ) , رحيم کارگر ( نشر معارف ) ( 1 ) ( نگا : کتاب الغيبه ، محمد ابراهيم نعمانى ، ص 289 - منتخب الاثر ، آيت الله صافى گلپايگانى ، ص 573 ) . ( 2 ) الغيبه نعمانى ، ب 14 ، ح . 66 ( 3 ) همان ، ح . 44 ( 4 ) بحارالانوار ، ح 52 ، ح 26 ( 5 ) . ک : محمد صدر ، تاريخ غيبت کبرى .
نظر خودتان را ارسال کنید