سلام وقت شما بخير اصل و اساس مخالفت با صيغه در چند مطلب است: ?- عده اي تصور مي کنند هر نوع رابطه جنسي يک نوع پليدي و خباثت است. و صيغه را با همين معيار محکوم مي کنند چرا که در آن اغراض جنسي وجود دارد. اين در حالي است که با اندک توجهي مي توانند بيابند که در ازدواج دائم نيز اغراض جنسي وجود دارد. و زوجين با يکديگر ارتباط جنسي دارند. و بسياري نيز با همين اميال و براي پاسخگويي به آن ازدواج کرده اند. پس نمي توان وجود غرض جنسي و ارضاي شهوت را عامل پليدي و خباثت دانست. خصوصا که بدون روابط جنسي، نسل بشر منقرض مي شود و توليد مثل محقق نمي شود. ?- عده اي شباهت ها را مي بينند و از درک تفاوت ها عاجر هستند. به تعبيري هر گردي را گردو مي بينند و به محض ديدن چند شباهت، صيغه را با فاحشگي يکسان مي کنند. در حالي که براي نگاه معقول بايد علاوه بر شباهت ها، تفاوت ها را نيز مد نظر قرار داد. اگر در فاحشگي مرد به زن پول مي دهد يا اينکه با او رابطه جنسي برقرار مي کند، و اين امور در صيغه نيز وجود دارد، بايد توجه کنيم که اين امور در ازدواج دائم نيز وجود دارد. در فرهنگ ما مرد به زن نفقه مي دهد. و زوجين با يکديگر ارتباط جنسي دارند. ايا مي توانيم به دليل وجود شباهت فاحشگي و صيغه، صيغه را محکوم کنيم؟ ايا دو شباهت ذکر شده در ازدواج دائم نيز وجود ندارند؟ پس روشن مي شود که وجود اين شباهت ها نيز سبب قبح و پليدي صيغه نمي شود. و از اين حيث صيغه با ازدواج دائم فرقي ندارد. ?- عده اي صيغه را با توجه به چند مصداق آن مد نظر قرار داده و آن را نقد مي کنند. در حالي که سوء استفاده از يک قانون نمي تواند، سبب بد دانستن قانون شود. و روشن است که از بهترين امور نيز سوء استفاده مي شود. آيا بلوک شرق به اسم عدالت، مردم را به فلاکت نينداخت؟ آيا نظام استکبار، به اسم دموکراسي، جنگ ها و کشتارها ايجاد نکرده است؟ آيا استعمار (ايجاد عمران و آباداني) بد بوده است که با شعار آن ثروت هاي جوامع را غارت کرده اند؟ بنابراين رويکردهايي که عليه قانون متعه و ازدواج موقت هجمه مي کنند، با ديدگاههاي غلط و ناروا به اين هجمه دست مي زنند. زشتي و قباحت فاحشگي در غير منضبط بودن روابط و عدم مسئوليت پذيري طرفين است. و با فهميدن اين معيار مي توان فرق صيغه با فاحشگي را دريافت که صيغه با احکام و ضوابط روشن و از پيش تعيين شده اين بي انضباطي را از بين برده و طرفين با خواندن خطبه اوليه، خود را ملتزم به رعايت تعهدات مي کنند. و نکته اي که بايد بدان توجه جدي کرد؛ اين است که هجمه ها عليه صيغه، بدون درک حقايق جامعه و در نظر گرفتن واقعيت هاست. از همين رو، مي بينيم که با مطرود شدن اموري نظير صيغه، دوستي هاي نامشروع و روابط زشت فراگير مي شود. کساني که به صيغه حمله مي کنند، غالبا از درک اين واقعيت عاجر هستند که نيروي شهواني انسان، نيرويي قوي است و اگر در بستر مناسب خود قرار نگيرد، مانند سيلي ويرانگر خواهد شد. و بهترين کار براي جلوگيري از زيان هاي اين سيل، بستر سازي براي رويه اي منطقي و معقول است. نمي توان همگان را مجبور به رياضت کرد و در جامعه اي که سن ازدواج به دهه سوم زندگي مي رسد، افراد را تا آن سن وادار به سرکوب غريزه کرد. همچنان که نمي توان کمونيسم جنسي را پذيرفت و اجازه داد روابط کثيف و خيانت بار در جامعه رايج شود
نظر خودتان را ارسال کنید