سلام وقت شما بخير از اخبار و گفته هاى تاريخ نگاران چنين استفاده مى شود که خانه حضرت زهرا عليها السّلام متّصل به خانه مخصوص حضرت رسول بود که آنجا را براى تهجّد و نماز شب و اعتکاف و عبادت خود قرار داده بود. علّامه سمهودى شافعى در فصل مربوط به ستون هاى مسجد نبوى گويد: و از جمله ستونها ستون تهجّد است. يحيى از عيسى بن عبد اللّه از پدرش روايت مى کند که حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شبها پس از آنکه مردم از رفت و آمد بازايستاده به خواب مى رفتند، حصيرى را برمى داشت و پشت خانه على عليه السّلام مى انداخت و در آنجا نماز شب مى خواند. عيسى گويد: سعيد بن عبد اللّه بن فضيل به من گفت: محمّد بن حنفيّه به من رسيد در حالى که به سوى آن ستون نماز مى خواندم، به من گفت: به اين ستون چسبيده اى، آيا خبرى درباره آن به تو رسيده است؟ گفتم: نه. گفت: ملازم آن باش! زيرا مصلّاى شبانه رسول خدا بود. از زيد بن ثابت نقل شده که رسول خدا حجره اى را- که گويى از حصير ساخته شده بود- در ماه رمضان انتخاب کرده شبها در آنجا نماز مى خواند. مطرى درباره محل اين ستون گويد: اين ستون پشت خانه فاطمه رضى اللّه عنها واقع شده است و باب جبرائيل رو به آن خانه باز مى شود. (وفاء الوفاء، ج 2 صص 452- 450.) متصل به خانه پيامبر(ص) از جابر بن عبد اللّه انصارى در ضمن حديثى طولانى نقل شده است: خانه حضرت زهرا به خانه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم که براى شخص خود اختصاص داده همسرانش در آنجا زندگى نمى کردند متّصل بود. حديث اخير دلالت مى کند بر اينکه خانه اختصاصى حضرت رسول متّصل و پيوسته به خانه حضرت زهرا عليها السّلام بود و اين همان خانه اى است که رسول خدا در آنجا عبادت پروردگار مى کرده تضرّع و زارى به درگاه او داشته است و در پيوستگى اين دو خانه به يکديگر براى کسى که خوب بينديشد، اسرار و رموزى است. اين خانه تا زمان وليد بن عبد الملک بر جا بود تا اينکه وى از شام به مدينه آمده دستور داد تا آن را خراب کنند. تنها خانه اي که در آن به مسجد باز مي شد در روايتي آمده است که پيامبر (ص) دستور دادند در همه ي خانه ها که به داخل مسجد باز مي شود بسته شود فقط در خانه حضرت علي (ع) باز باشد «أَمَرَ بِسَدِّ الْأَبْوَابِ إِلَّا بَابَ عَلِيٍ».(بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 39، ص: 28) ( برگرفته از کتاب فاطمه زهرا عليها السلام شادمانى دل پيامبر ،ص:775) خانه نوراني و باشکوه خاص خداوند در آيه 36 سوره نور مى فرمايد: «اين مشکاة در خانه هايى قرار دارد که خداوند اذن فرموده که ديوارهاى آن را بالا برند و مرتفع سازند» (تا از دستبرد دشمنان و شياطين و هوسبازان در امان باشد) (فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ ). «خانه هايى که ذکر نام خدا در آن شود» (و آيات قرآن و حقائق وحى را در آن بخوانند) (وَ يُذْکَرَ فِيهَا اسْمُهُ ). اما اينکه منظور از اين «خانه ها» چيست؟ پاسخ آن از ويژگيهايى که در ذيل آيه براى آن ذکر شده است روشن مى شود، آنجا که مى گويد: «در اين خانه ها هر صبح و شام تسبيح خدا مى گويند» (يُسَبِّحُ لَهُ فِيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ ) «مردانى که نه تجارت آنها را از ياد خدا و بر پا داشتن نماز و اداى زکات باز مى دارد و نه خريد و فروش»(رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِيتاءِ الزَّکاةِ). «آنها از روزى مى ترسند که دلها و ديده ها در آن دگرگون و زير و رو مى شود»(يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ). اين ويژگيها نشان مى دهد که اين بيوت همان مراکزى است که: به فرمان پروردگار استحکام يافته و مرکز ياد خدا است و حقائق اسلام و احکام خدا از آن نشر مى يابد، و در اين معنى وسيع و گسترده، مساجد، خانه هاى انبياء و اوليا، مخصوصا خانه پيامبر ص و خانه على ع جمع است. در روايتى که از امام باقر ع نقل شده که فرمود: «هى بيوت الانبياء و بيت على منها» «اين آيه اشاره به خانه پيامبران است و خانه على نيز از اين زمره محسوب مى شود».( تفسير نور الثقلين ج 3 صفحه 607) يا در حديث ديگرى از پيامبر ص مى خوانيم که به هنگام تلاوت اين آيه از آن حضرت پرسيدند منظور چه بيوتى است؟ فرمود «بيوت الانبياء» است ابو بکر پرسيد اين خانه (اشاره به خانه فاطمه و على کرد) نيز از آن جمله است؟ پيامبر ص فرمود: «نعم من افاضلها»: «آرى اين از برترين آنها است» .( تفسير مجمع البيان ذيل آيه 36 سوره نو) (برگرفته از تفسير نمونه، ج 14، ص: 480) خانه اي ساده و به دور از تجمل علي (ع) مي فرمايد: دختر رسول خدا (ص) به من هديه شد و در آن شب که به خانه من آمد، بسترمان جز يک پوست گوسفند چيزي نبود. از ابويزيد مدايني روايت شده که: هنگامي که فاطمه (س) به خانه ي حضرت علي (ع) رفت در خانه ي آن حضرت چيزي جز ريگ پهن شده، کوزهاي سفالين، بالش و تکيه گاهي و ظرفي براي آب، چيزي ديگر نيافت. از انس نقل شده که گويد: فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) آمده و گفت: اي رسول خدا (ص)، من و پسر عمويم جز يک پوست گوسفند چيز ديگري نداريم که هم روي آن مي خوابيم و هم شترمان را بر روي آن علوفه مي دهيم. حضرت فرمود: دخترم صبر کن، همانا موسي بن عمران ده سال با همسرش زندگي کرد و جز يک عباي قطواني (يعني عبائي سفيد که نخ هاي بسياري در حاشيه اش آويزان بود) نداشتند.(دانستنيهاي فاطمي، ص 116)
نظر خودتان را ارسال کنید