باسلام خدمت شما پرسشگر محترم تقريباً همه انسانها طالب آينده روشن و توأم با خوشبختىاند و در همين جهت تلاش مىکنند؛ گرچه ممکن است مصداق خوشبختى و سعادت نزد افراد متفاوت باشد. همه انسانها داراى نوعى شناخت و مجموعهاى از باورهايند؛ به عبارت ديگر، نوع نگرش افراد به زندگى، خواستههاى جهان بينى و ايدئولوژى آنها است؛ يعنى هست و نيستها و بايد و نبايدها. بنابراين، هر چه نگرشها و بينشهاى انسان قوىتر باشد و از ساختار منطقىتر و سازمان يافتهتر بهره برد، زندگى اش بارورتر و آيندهاش بهتر است و هر چه ساختار فکرى و اعتقادى از انسجام کمتر برخوردار باشد، رفتار انسان غير منطقىتر و نابهنجارتر خواهد بود و در نتيجه آيندهاش از افقهاى روشن دورتر. با توجه به آنچه بيان شد، رعايت راهکارهاى زير نقش بسيار مؤثرى در ترسيم آينده روشن خواهد داشت: 1. واقع بينى انسان بايد، بر اساس واقعيتهاى موجود زندگى و امکانات و توانايىهايش، اهدافى براى خود در نظر بگيرد. يکى از مشکلات اساسى افراد، به ويژه جوانان، اين است که ايده آلهاشان با واقعيت زندگى فاصله بسيار دارد. اين افراد معمولاً در ارزيابىهاى خود دچار نوعى افراط مىشوند و بيشتر بر اساس تخيلات زندگى مىکنند. در نتيجه اهدافشان با استعداد و توانمندىها همخوانى ندارد، به اهداف خود نمىرسند و با گذشت زمان دچار نااميدى و سرخوردگى و نهايتاً افسردگى مىشوند؛ به گونهاى که حتى نمىتوانند از حداقل امکانات خود نيز استفاده کنند. بنابراين، يکى از رمزهاى موفقيت واقع نگرى و اجتناب از افراط و تفريط است. 2. استفاده بهينه از وقت و امکانات با در نظر گرفتن واقعيتهاى زندگى، بايد با برنامهريزى صحيحى امکان بيشترين بهرهورى از فرصتها و امکانات را فراهم آورد. لازمه استفاده از فرصتها و امکانات، شناسايى آنها است؛ يعنى هر فردي اول بايد فرصتهاى مفيد و امکانات و توانمندىهاى خود را شناسايى کند ودر مرحله بعد، با تلاش و پشتکار از اين سرمايهها بهره گيرد؛ مثلاً ورود به دانشگاه و قرار گرفتن در کسوت دانشجويى فرصتى بسيار مهم است؛ چنان که دوره جوانى خود از فرصتهاى بسيار ارزشمندى به شمار مىآيد. انسان واقع بين و فرصت شناس مىداند هميشه جوان نيست و هميشه فرصت بهرهگيرى از دانشگاه برايش فراهم نمىشود. در نتيجه براى دستيابى به آيندهاى روشن از اين فرصت استفاده مىکند؛ به مهمترين وظيفه دانشجو، يعنى رشد علمى و معنوى، مىانديشد و از پرداختن به کارهاى جنبى و حاشيهاى مىپرهيزد. 3. انتخاب دوستان خوب به تجربه ثابت شده است که دوست، به ويژه در دوران نوجوانى و جوانى، در زندگى انسان نقش تعيين کننده دارد. بسيارى، به رغم امکانات فراوان، به سبب دوستان نامناسب از توانمندىها و ظرفيتهاى خود بهره نمىگيرند و در سراشيبى سقوط فرو مىافتند. پسر حضرت نوح(ع) نمونهاى از اين افراد است که قرآن داستانش را بيان کرده است. بر اساس آيات قرآن کريم، دوزخيان مىگويند:«کاش فلانى را دوست انتخاب نکرده بوديم»؛ يعنى جهنمى شدن خود را نتيجه دوستى با افراد نامناسب مىدانند. بنابراين، يکى از راههاى دستيابى به موفقيت انتخاب دوستان مناسب يعنى مؤمن و تلاشگر و وظيفهشناس است. 4. تعيين هدف يا اهداف مشخص بودن هدف يا اهداف در موفقيت انسان نقش مؤثر دارد؛ زيرا تعيين هدف: الف) موجب افزايش انگيزه مىشود و انگيزه موتور محرک انسان در فعاليتها است. اگر انسان انگيزه قوى داشته باشد، بيشتر تلاش مىکند و در نتيجه سريعتر به اهداف خود دست مىيابد. ب) معيار ارزيابى کارها را فراهم مىآورد و انسان مىتواند خود را ارزيابى کند. ج) در تعيين جايگاه انسان سودمند است؛ يعنى انسان مىتواند دريابد چه مقدار از راهى را که بايد طى کند، پيموده و چه مقدار باقى مانده است. 5. نهراسيدن از شکستها زندگى فراز و نشيبهاى بسيار دارد و بيشتر انسانها شکست را در زندگى تجربه مىکنند. عدهاى با شکست خوردن زانوى غم بغل مىگيرند؛ خود را در بن بست مىيابند و دچار نااميدى مىشوند؛ ولى گروهى از شکستها نمىهراسند و آن را سکوى پرش خود قرار مىدهند. براى رسيدن به آينده روشن، بايد از شکستها درس آموخت و با شناسايى عوامل ناکامى، آنها را از مسير زندگى حذف کرد. بنابراين، براى دستيابى به آيندهاى روشن بايد واقع بين، هدفمند، با برنامه و داراى دوستان خوب بود و هرگز از شکستها نهراسيد. البته، در کنار همه اين امور، توکل به پروردگار و اهتمام به امور معنوى ضرورت دارد؛ زيرا همه خوبيها در دست خداوند است و ياد او انسان را از اميد و آرامش سرشار مىسازد. يک خلبان براي به پرواز درآوردن هواپيما به برنامه پرواز نياز دارد. او بايد، افزون بر شناخت حدود مسؤوليت خود، از فاصله مبدأ تا مقصد، شمار مسافران و نوع بار، سوخت مورد نياز، وضعيت هوا، ويژگيهاي موتور و روش هدايت هواپيما آگاه باشد تا بتواند در شرايط مساعد به درستي تصميم گيرد و عمل کند. در سفر زندگي نيز هرکس ناخداي کشتي سرنوشت خويش است و بايد با مقصد و راه رسيدن به آن آشنا باشد تا فراز و فرودهاي زندگي را با موفقيت پشت سرگذارد؛ به عبارت ديگر، انسان بايد اهدافش را برگزيند و در جهت دستيابي به آنها بکوشد. در غير اين صورت، چون کشتي بيسکان است و مسير حرکتش را امواج دريا تعيين ميکند. چه بوديد؟ چه هستيد؟ چه خواهيد شد؟ به راستي چه کسي پاسخ اين پرسشها را ميداند؟ به خودتان بينديشيد. ارزيابي صادقانه رويدادهاي گذشته مقدمه برنامهريزي درست آينده است. تأثير زندگي گذشته انسان بر زندگي کنونياش يکسان نيست و ميتواند مثبت (قوت و موفقيت) و يا منفي (ضعف و شکست) باشد. براي کسب موفقيت، بايد کاستيها و تواناييهاي خود را شناخت؛ بر تواناييها تأکيد ورزيد و کاستيها را کاهش داد؛ از اشتباهات و تجربههاي ناگوار گذشته عبرت گرفت و آنها را به وادي فراموشي سپرد؛ به بيان ديگر، بايد رويدادهاي تلخ گذشته را رها کرد و رخدادهاي مطلوبش را به زمان حال تسرّي داد. آنگاه اهداف و آرزوها به وسوسههايي سوزان و جانکاه تبديل ميشوند و ما را به سوي آينده حرکت ميدهند. بيشتر مردم به دليلهاي زير از آينده خويش بيمناک و نااميدند: - عدم دانش و آگاهي - عدم درک درست - عدم مهارت در کنترل احساسات توصيههاي عملي زير، براي چيرگي بر ترسهاي واهي و يآس از آينده سودمند مينمايد. 1- تا وقتي از دانش و درک موقعيت کنوني خويش بهرهمنديد، ميتوانيد آينده خويش را تصور کنيد. اگر براي کنترل احساسات و هيجانات منفي آمادگي داريد، از رويدادهاي ناگوار نهراسيد و نيرومندانه بر آنها بتازيد. به هر حال، براي چيرگي بر ترس، نخست بايد آگاهي خود را گسترش داد. اگر اکنون ذهن خويش را با دانش و معرفت تغذيه کنيد، در آينده از پاداشي سخاوتمندانه برخوردار ميشويد. براي حل و فصل مسائل زندگي، از ذهن ناهشيارتان که چون رايانه عمل ميکند، بهره گيريد. 2- هر روز را بهترين روز زندگي خود به شمارآورده، به آن عشق ورزيد و به تمام رويدادهاي خوب، بد و زشتش احترام بگذاريد. زندگي موهبتي زيبا است. بيترديد همه ما نميتوانيم پيکاسو، چارلي چاپلين يا انيشتن شويم. اگر همه يکسان آفريده ميشديم، جهان از اين همه تنوع سرشار نمينمود. زندگي چنان بنياد نهاده شده که بسياري از رويدادهاي آن از کنترل ما بيرون است؛ به بيان ديگر، نظام هستي بر سلسله مراتب قدرتها و ناهمواريها استوار است. چه بسا آنچه براي يکي جالب و شيرين مينمايد، براي ديگري هرگز نيکو نباشد. 3- با برخورداري از تدبير درست، همواره ميتوان موقعيتها را دگرگون ساخت و کاستيها را به توانايي و سرمايه تبديل کرد. گردونه زندگي پيوسته ميگردد. به آسمان بالاي سرتان بنگريد: لحظهاي آبي است و لحظهاي ديگر آکنده از ابرهاي تيره. 4- رويدادهاي گذشته با زندگي کنونيتان ارتباط ندارد. ازاينرو، اشتباهات خود را تصحيح کنيد و آنچه قابل تغيير نيست از لوح ضميرتان بزداييد. هر يک از ما طيف گستردهاي از مسائل خُرد و کلان پيش رو داريم، آنچه برنده را از بازنده جدا ميکند، چگونگي برخورد با اين مسائل است. تنها کساني پيروزند که از لحظه لحظه عمرشان بهره برند و به روش درست با چالشها و ناهمواريهاي زندگي پيکار کنند. پس با مسائل زندگي برخورد جدي داشته باشيد و در عين حال، از هر لحظه آن کام جوييد. مفهوم زندگي زندگي موهبت است بپذيريدش. زندگي زيبايي است، تحسينش کنيد. زندگي اندوه است، با آن روبهرو شويد. زندگي تکاپواست، به آن تن دهيد. زندگي شادماني است، با آن نغمه سر دهيد. زندگي تعهد است ، به آن وفا کنيد. زندگي مصيبت است، بر آن غلبه کنيد. زندگي گرفتاري است، تحملش کنيد. زندگي راز است، کشفش کنيد. زندگي لذت است، از آن بهره گيريد. زندگي اميد است، آرزويش کنيد. زندگي سفر است، به پايانش برسانيد. زندگي مسأله است، حلش کنيد. زندگي هدف است، به دستش آوريد. زندگي وسيله بازي است، با آن بازي کنيد. زندگي نبرد است، جرأت حضور در آن را داشته باشيد. 5- هنگام تصميمگيري در باره مسائل مهم زندگي، اندرز نزديکان را کورکورانه نپذيريد. البته ادب چنان حکم ميکند که به گفتارشان گوش فرا دهيد؛ ولي اگر نادرستي پيشنهادها و پندهايشان را آشکارا احساس کرديد، به گونهاي گفت و گو را پايان بخشيد. آنگاه چشم دل بگشاييد، از تجربه ديگران درس بگيريد و نتايج حيرتآور آن را تجربه کنيد. ناگفته پيدا است بايد مسائل پيچيده را با اهل فن در ميان نهاد و از توصيههاي خردمندانهشان بهره برد. 6- شما يکي از مهمترين افراد زمين به شمار ميآييد، پس بايد به خوبي از اهدافتان آگاه باشيد و کوتاهترين راه رسيدن به مقصد را بدانيد. هنگام بالا رفتن از نردبان ترقي، ديگران را در پيمودن اين مسير ياري کنيد؛ زيرا مهمترين پيامد جانبي موفقيت، ياري کردن ديگران است. فراموش نکنيد تنها هنگام توانايي ميتوان به ديگران ياري رساند. در اين صورت بيترديد بهترين و دوست داشتنيترين انسان شمرده ميشويد. کي ميخواهيد به مقصد برسيد؟ چه وقت بايد حرکت کنيد؟ 7- برنامههاي آتي خود را تنظيم کنيد و جزء جزءِ آن را با ديدگان خرد بسنجيد. واقع بين باشيد، چگونه ميخواهيد به اهدافتان جامه عمل بپوشانيد؟ چقدر به درازا ميانجامد؟ چقدر سرمايه نياز داريد؟ با چه مسائلي رو به رو خواهيد شد؟ چگونه مسائل خود را حل و فصل ميکنيد؟ برنامهتان را به طور کامل روي کاغذ بياوريد. 8- وقتي هر بخش از هدفتان جامه عمل پوشيد، بيدرنگ با علامت ضربدر تحقق آن را روي برنامه مشخص کنيد. البته، پيش از هر اقدامي، فراموش نکنيد که ديگران ميتوانند در اجراي برنامهها بهترين هادي و حامي شما باشند؛ به عبارت ديگر، شما ميتوانيد از: مهارت، اشتباهات، سرمايه و امکانات و روشهاي ديگران در تحقق اهداف خود بهرهگيريد. شما ناگزيريد در هر موقعيتي به طور سنجيده خطر کنيد و به ماجرا تن دهيد؛ زيرا آنچه بايد بياموزيد، در طول مسير خواهيد آموخت. البته يکباره خود را در امواج سهمگين دريا نيفکنيد. از عمق کم شروع کنيد و به تدريج که مهارت فزونتر يافتيد، به عمق بيشتر گام نهيد. ناگفته پيدا است، ميتوانيد از اعتماد به نفس و احساس بينيازي از کمک ديگران سرشار باشيد و يکراست به عميقترين منطقه يورش بريد. در اين صورت، يکي از موقعيتهاي زير را تجربه خواهيد کرد: 1- اگر نتوانيد شنا کنيد، غرق ميشويد. پس ضرورت دارد پيشاپيش براي نجات خود چارهاي بينديشيد. در حقيقت آن که بدون آشنايي به فن شنا و بدون امکانات ايمني در نقاط عميق به شنا ميپردازد، يک ابله تمام عيار است. 2- ممکن است به رغم عدم مهارت در شنا غرق نشويد؛ زيرا، طبق قانون ارشميدس، يک جسم غوطهور در مايع به اندازه آب هم حجمش سبک ميشود. بنابراين، اگر در ميان تلاطم امواج دريا خونسردي خود را حفظ کنيد؛ امکان نجات مييابيد. 3- با توسل به مهارتتان در شنا، آسوده خاطر به هر سو که ميخواهيد ميرويد. در اين موقعيت ايدهآل، شما همه چيز را تحت کنترل خواهيد داشت. در پايان سخن، تاکيد ميشود با ذهنيت مثبت آماده رويارويي با پيامدهاي نامنتظره باشيد و هرگز از اشتباه نهراسيد؛ زيرا هر اشتباهي به شما چيزي ميآموزد. افزون بر اين، اشتباه پيامد جانبي کردارهاي تهور آميز و مبارزهجوييهاي جسورانه است. خطا بر ذهن و احساس انسان خوشبين و بالنده تأثير نميگذارد. آنچه آدمي را از حرکت باز ميدارد، بدبيني و تفکر منفي است. موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید