سفيانى از اولاد ابوسفيان و نامش براساس بعضى از روايات عثمان بن عتبه است . سفيانى با تظاهر به ديندارى ، گروه زيادى از مسلمانان را مىفريبد و به گرد خود مىآورد و بخش گستردهاى از سرزمينهاى اسلامى را به تصرف خويش در مىآورد و بر مناطق شام ، دمشق ، حمص ، فلسطين سيطره و تسلط مىيابد اما مناطق شيعهنشين تسليم او نمىشوند و به همين جهت در کوفه و نجف به قتل عام شيعيان مىپردازد و براى کشتن و يافتن آنها جايزه تعيين مىکند . در روايات توصيفات زيادى از او شده و تا حدودى شخصيت او به تصوير درآمده است : « پسر خورنده جگرها از بيابان خشک بيرون مىآيد و او مردى است ميانه بالا و بزرگسر و آبلهرو . زمانى که او را مىبينى ، گمانت که او اعور است . نامش عثمان و نام پدرش عتبه است او از فرزندان ابوسفيان است . هر گاه به سرزمينى مىرسد که همواره داراى آب صاف است ، آنجا مستقر مىشود » 1 . سفيانى شورش خود را از خارج دمشق ( منطقه وادى يابس ) شروع مىکند و آن مصادف با سالى است که امام زمان قيام خواهد کرد . امام باقر « ع » مىفرمايد : « خروج سفيانى و قيام قائم ، در يک سال است » 2 . او در شهرهاى اسلامى ( به خصوص عراق ) به کشتار مىپردازد و براساس روايات با سپاه يمانى و سيد خراسانى درگير مىشود . آن گاه به سمت جزيره العرب ( عربستان ) نيز بر مىدارد و پس از فتح مکه سه روز به غارت و کشتار مردم مدينه و تخريب مسجد النبى مشغول مىشود . وى آن گاه که از ظهور مهدى ( عج ) با خبر مىگردد ، با سپاهى عظيم به جنگ آن حضرت مىرود و در منطقه بيدا ( بين مکه و مدينه ) ، سپاه امام ( عج ) برخورد مىکند و به امر خدا ، همه لشکريان وى به جز چند نفر در زمين فرو مىروند و هلاک مىشوند 3 . براساس پيشبينى برخى روايات ، قيام حضرت مهدى ( عج ) حدود نه ماه بعد از خروج سفيانى ، خواهد بود . هشام بن سالم مىگويد : امام صادق « ع » فرمود : « وقتى سفيانى به پنج شهر مسلط شد ، نه ماه بشماريد . . . » 4 . در واقع مدت فعاليت سفيانى پانزده ماه خواهد بود که شش ماه آن به تصرف مناطق و جنگهاى مختلف مىگذرد . امام صادق « ع » مىفرمايند : « چون سفيانى به مناطق پنج گانه سيطره يافت ، برايش نه ماه بشماريد ( فعدّوا له تسعه اشهر ) » 5 . بدون ترديد در حکومت حضرت مهدى ( عج ) ، کسانى همانند سفيانى ، مجالى براى تحرک و فعاليت نخواهند داشت . از آنجايى که سفيانى خصومت شديدى با حضرت مهدى ( عج ) خواهند داشت و نداى دعوت او را اجابت نخواهد کرد ، با اقدامات قاطع آن حضرت رو به رو خواهد بود . برخى روايات بر کشته شدن او به دست امام مهدى ( عج ) دلالت مىکنند . از جمله امام على « ع » مىفرمايد : « خداوند سپاه سفيانى را نابود مىکند و هيچ کس از آنها جز سفيانى روى زمين باقى نمىماند در اين حال مهدى ( عج ) او را مىگيرد و گردن مىزند . . . » 6 . روايات ، بيانگرآن است که سيد خراسانى هم زمان با خروج سفيانى در ايران قيام مىکند و زمانى که سپاه سفيانى مشغول کشتار مردم عراق هستند ، با سپاهى بزرگ از ايران براى نجات مردم و به خصوص شيعيان و مهيّا سازى کوفه براى ورود مهدى موعود ? ، رهسپار عراق مىگردد . فرماندهى نيروهاى ايرانى ، شعيب بن صالح است که از مردان شجاع نامى است . سفيانى که از حرکت سپاه خراسانى با خبر مىشود سپاهى را براى مقابله با او مىفرستد که در طرف جنوب ايران در منطقهاى به نام استخر به هم مىرسند و نبرد شديدى در مىگيرد . بر اثر شجاعت و فداکارى سپاه ايران ، سپاه سفيانى شکست مىخورد و عقب نشينى مىکند . امام باقر ? در حديثى طولانى مىفرمايد : « سفيانى ، لشکرى را به سوى کوفه مىفرستد که هفتاد هزار نفرند آنها در آنجا به قتل و کشتار و اسارت مردم مىپردازند . در چنين شرايطى پرچمهايى از سوى خراسان به رهبرى سيد خراسانى ( بقياده الخراسانى ) ، نمايان مىشوند که منزلگاهها را با سرعت چشمگيرى طى کرده و پشت سر مىگذارند و در ميان آنها ، عدهاى از اصحاب حضرت مهدى ? هستند » . اهل خراسان ( ايرانيان ) مىفرستد که آنها هم به جهت حضرت مهدى ? خارج شدهاند . سفيانى و سيد خراسانى به هم مىرسند . در خط مقدم سيد خراسانى ، شعيب بن صالح است . ميان او و سفيانى در استخر ، جنگ خانمان برانداز شديدى صورت مىگيرد که پرچمهاى سياه پيروز شده و لشکر سفيانى متوارى و فرارى مىشوند . به دنبال آن مردم آرزوى مهدى را مىکنند و او را مىجويند . او هم در مکه قيام مىکند در حالى که پرچم رسول الله ? را به همراه دارد و آن هم در زمانى است که مردم از قيام او به خاطر شدت و مدّت بلايا و فتنهها مأيوس شدهاند » . [ [ 2 « أ سفيانى بيعت خود را از امام ? باز پس مىگيردأ آنگاه لشگريان خود را براى مبارزه با آن حضرت بسيج مىکند . امام ? وى را شکست داده و خداوند روميان ( غربى ها ) را نيز به دست آن بزرگوار شکست خواهد داد » . [ [ 1 امام باقر ? مىفرمايد : « أ خداوند به دست او سرزمينهاى روم ، چين ، ترک ، ديلم ، سند ، هند ، کابل ، شام و خزر را مىگشايد » . [ [ 2 فرجام سفيانى بعد از اينکه سفيانى تسليم پيشنهاد اطرافيان خود مىشود ، در مقابل امام مهدى ( ع ) مىايستد و آن حضرت ( ع ) را به مبارزه مىخواند . پس امام مهدى ( ع ) او را از جنگ بيم مىدهد . اما سفيانى بر جنگ عليه امام ( ع ) پا فشارى مىکند . بدين ترتيب بين لشکر سفيانى و لشکر امام ( ع ) جنگى در مىگيرد ، که پيروز آن مهدى ( ع ) است . حکمرانى سفيانى پايان مىيابد و اسير مىشود و امام ( ع ) او را به درک واصل مىکند . و اين گونه امام ( ع ) بر عراق مسلط مىشود . بدون ترديد در حکومت فضيلت محور امام مهدى عليهالسلام ، ديو صفتانى چون سفيانى ، مجالى براى تحرک و فعاليت نخواهند داشت ، بنابراين ، پس از آن که امام مهدى عليهالسلام او را به صلاح و سعادت دعوت کرد و او دعوت امام را بى پاسخ گذاشت ، امام عليهالسلام چارهاى جز قطع ريشههاى اين جرثومه فساد نخواهد داشت . ( 1 ) کمال الدين ، ج 2 ، ص 651 ، ح 9 اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 721 ، ج 26 ، از امام على « ع » . ( 2 ) بحارالانوار ، ج 52 ، ص 204 ، ح . 34 ( 3 ) . ک : تاريخ غيبت کبرى ، ص 520 - 518 الملاحم و الفتن ، ص . 57 ( 4 ) بحارالانوار ، ج 52 ، ص . 253 ( 5 ) الغيبه نعمانى ، ص 432 ، ح . 13 ( 6 ) التشريف بالمنن ، ص 296 ، ح . 417
نظر خودتان را ارسال کنید