باسلام خدمت شما پرسشگر محترم در اسلام نه آزادي مطلق و رها پذيرفته شده است و نه محدوديت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بين دو جنس مخالف در يک چهارچوب مشخص تعريف شده است. در واقع ديدگاه اسلام ناظر به نگرش (اعتدالي) است. در اسلام بايد رابطه بين پسر و دختر در چارچوب شرع باشد، اسلام نمي گويد که پسر نبايد به دختر علاقه پيدا کند و يا با او ارتباط برقرار نمايد، چرا که اين غريزه (علاقه به جنس مخالف) هم همچون غرايز ديگر مثل گرسنگي و ... آفريده ي خداست و خدا هم چيزي را بدون حکمت نمي آفريند و لذا بايد ارضاء گردد تا عوارضي همچون عدم تعادل روحي و يا اضطراب و عدم آرامش روحي، دامنگير انسان نشود. و از طرف ديگر بي بند و باري و ارضاي غير معقولانه اين غريزه هم مفاسدي را بدنبال دارد که سعادت او را در دنيا و آخرت، خدشه دار مي کند. اسلام نه رهبانيت را مي پسندد که بدنبال سرکوبي غريزه جنسي است و نه حيوانيت را که در ارضاي غريزه جنسي خود، حد و مرزي و چارچوبي را نمي شناسد ولذا هم ازدواج را تشويق نموده است و هم فرموده است هر نوع ارتباط جنسي بايد در چارچوب ازدواج دائم يا موقت، باشد. و البته لازم است که ذکر گردد، ممکن است در جامعه يا عصري در اثر تعليمات غلط، فطرت در نطفه خفه گردد و نداي او به گوش جان انسانها نرسد، و اينجاست که مفاسد روابط نامشروع بايد براي مردم تبيين گردد که ما در ذيل به مواردي اشاره مي کنيم: در اين شيوه زندگي گرچه غريزه جنسي تا حدودي ارضا شده است. منتهي چون انسان موجودي است که هيچگاه سير نمي گردد و هميشه بدنبال لذت جديدتر و بيشتر است و اين هم بخاطر تنوع طلبي اوست، اگر پايبند به اصل و قانوني نباشد که او را محدود کند، هميشه بدنبال لذت جديدتري است و اين موجب مي شود که تمام وقت و امکانات انسان، صرف همينگونه کارها شود و در نتيجه استعدادهاي ديگرش شکوفا نگردد مثلا انسان اگر بخواهد در زمينه علمي به جايي برسد، نبايد ذهن خود را مشغول اينگونه کارها کند و... داشتن دوست دختر باعث مي گردد تا بنيان و نظام خانواده سست گردد و شوهر به زنش بي رغبت گردد و اين مفسده اي است غير قابل جبران چون نياز انسانها، تنها در مسائل جنسي خلاصه نمي گردد، انسان علاوه بر نياز جنسي، نياز به همدمي دارد که با او از مشکلاتش بگويد و در کنارش آرامش پيدا کند و اين آرامش در جايي غير از کانون خانواده، دست يافتني نيست. داشتن دوست دختر خود عاملي است براي کم رنگ شدن محبت شوهر به زن و در نتيجه طلاق و ارضا نشدن نيازهاي ديگر انسان. در کانون خانواده است که فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه مي کنند و در پرتو اين محبتهاست که استعداد فرزندان شکوفا مي گردد. آمار نشان مي دهد که درصد زيادي از بزهکاران از کانون گرم خانواده بي بهره بوده اند پس مي توان نتيجه گرفت که در اثر روابط نامشروع سلامت روحي زن و شوهر و کودکان به خطر مي افتد. از هم گسيخته شدن نسل انسانها و انتشار بيماريهاي گوناگون تناسلي همچون ايدز و... هم از مفاسدي است که بر داشتن دوست دختر مترتب است. موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید