آیا داشتن مرجع تقلید واجب است ؟

متن سوال: 
1) آيا داشتن مرجع تقليد واجب است 2 ايا هنگام خواندن نماز مهر گذاشتن واجب است / ايا داشتن مرجع تقليد واجب است

بسم الله الرحمن الرحيم
سلام عليکم
ج1-
در فروع دين يعني احکام و دستورهاي عملي (نماز و روزه و...) انسان اگر مجتهد باشد (بتواند احکام الهي را از روي دليل به دست آورد) به عقيده خود عمل مي‏کند. اگر مجتهد نباشد، بايد از مجتهدي تقليد کند، همان گونه که مردم در تمام اموري که تخصص و اطلاع ندارند، به متخصصان مراجعه مي‏کنند و از آن‏ها پيروي مي‏نمايند.
نيز مي‏تواند عمل به احتياط کند، يعني در اعمال خود طوري رفتار نمايد که يقين کند تکليف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضي از مجتهدان کاري را حرام و بعضي مباح مي‏دانند، آن را ترک کند، يا اگر بعضي مستحب و برخي واجب مي‏دانند، آن را حتماً به جا آورد.(1)
حال کسي که مجتهد نيست و عمل به احتياط نيز نمي‏کند، واجب است از مجتهد اعلم تقليد نمايد.
با توجه به اين که عمل به احتياط مشکل است و احتياج به اطلاعات نسبتاً وسيعي از مسايل فقه دارد، راه صحيح براي توده مردم مراجعه به مجتهد و تقليد از او است. در صورت مراجعه به مجتهد نمي‏تواند در بعضي مسايل از يک مجتهد و در مسايل ديگر از مجتهد ديگر تقليد کند، مگر مسايلي که از مجتهد ديگر تقليد مي‏کند، مطابق با فتواي مرجع تقليد او باشد. بعضي مراجع رجوع به چند مجتهد را در موضوعات مختلف اجازه داده‏اند، به شرطي که از نظر اعلميت مساوي باشند.
در صورت عدم مراجعه به مجتهد، اعمال و عبادات در صورتي صحيح است که مطابق با فتواي مجتهدي باشد که بايد از او تقليد کند.
پي‏نوشت‏ها:
1 - توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 14، مسئله‏1.
انسان مي‌تواند در مسائل و احکام ديني آگاه شده ، بر اساس آگاهي خود و بدون مراجعه به مرجع تقليد( آگاه از احکام دين ) احکام و تکاليف الهي را انجام دهد . بر چنين کسي نه تنها تقليد لازم نيست. بلکه نبايد تقليد کند . اگر کسي آگاهي از احکام دين همانند مراجع تقليد ندارد، عقلش حکم مي کند فردي که آگاه نيست ، بايد به فردي که متخصص و آگاه است، مراجعه کند. رجوع غير متخصص به متخصص را تقليد گويند. ( 1 ) اگر فرد مسلمان بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد ، بايد قرآن و تفسير آن و علومي را که وابسته به آن است ، ‌به طور تخصصّي ياد بگيرد . همين طور بايد سنّت را که عبارت است از قول،‌عمل و تقرير ( گفتار و اعمال و رضايت به اعمال ديگران ) کاملاً بشناسد ؛ يعني با علوم حديث آشنا باشد که عبارت است از : علم رجال ( شرح حال راويان حديث ) و سلسله سند ، درايه ( فهم دلالت روايات ) ، شأن نزول روايات ، قرائن حاليه و مقاليه ، تقيه ، حقيقت و مجاز ، تعارض روايات با روايات يا تعارض روايات با آيات و تزاحم مصالح. بايد اين دانش‌ها را به طور تخصّصي و کارشناسانه بداند . چنين فردي که به قرآن و سنّت با کيفيت مذکور آگاهي داشته باشد ، مي‌تواند بلکه بايد طبق قرآن و سنت ، آن طور که مي‌فهمد عمل نمايد . به چنين فردي و متخصّص به علوم اسلامي ، مجتهد و يا فقيه مي‌گويند . تقليد کردن براي او جايز نيست . امّا اگر کسي از نظر علم و آگاهي به اين درجه و مقام نرسيده باشد ، عقل حکم مي‌کند از يک يا چند متخصّص علوم اسلامي بپرسد و طبق آن عمل نمايد . اين بر مقتضاي عقل و شعوري است که خدا به او داده است . قرآن هم به همين مطلب تصريح نموده و فرموده : « فاسئلوا اهل الذّکر إن کنتم لا تعلمون ؛ ( 2 ) از آگاهان بپرسيد ، اگر نمي‌دانيد » . تقليد ، سؤال از اهل ذکر يا رجوع به مجتهد و متخصّص است ، همان طور که مردم چه مسلمان و چه غير مسلمان در مسائلي که تخصّص ندارند ، ‌به متخصّصان مراجعه مي‌کنند ، مثلاً اگر ماشين شان خراب شد ، به مکانيک مراجعه مي‌کنند ؛ اگر بيمار شدند ، به پزشک مراجعه مي‌کنند ؛ اگر بخواهند شهر يا خانه بسازند ، به مهندس و معمار مراجعه مي‌کنند . حتي کساني که در يک رشته تخصص دارند ، ‌در رشته‌هاي ديگر تقليد مي‌کنند ،‌مثلاً مراجع تقليد در بيماري به پزشک مراجعه مي‌کنند ؛ مهندسان و معماران هنگامي که ماشين شان خراب شد ، به مکانيک مراجعه مي‌کنند . بنابراين همان طور که عقلا در اکثر مسائل روزمرّه از متخصّصان پيروي مي‌کنند ، در مسائل ديني نيز اگر متخصّص نيستند ، بايد به متخصّص (مرجع تقليد) مراجعه کنند ، که اين مراجعه را « تقليد » مي‌گويند . پس تقليد از فقها نه تنها خلاف عقل نيست ، بلکه از باب رجوع غير متخصص به متخصص مي‌باشد که حکم عقلي است . اگر کسي که بايد تقليد کند ، تقليد نکرده و اعمالي را انجام دهد ، مانند بيماري است که خودسر دارو مصرف کند . چه بسا عوض اين که بهبودي حاصل شود ، بيماري اش افزون شود . در روايات نيز اين حکم عقل مورد تأييد قرار گرفته . از امام عسکري(ع) آمده : « امّا من کان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً علي هواه مطيعاً لامر مولاه فللعوام أن يقلّدوه ؛ ( 3 ) از بين فقها آنان که حافظ و نگهبان دين اند ، خود را از گناه و آلودگي حفظ مي‌کنند ، با هواهاي نفساني مبارزه مي‌کنند ، مطيع اوامر الهي و جانشينان اويند ، بر عوام لازم است که از آنان تقليد کنند » . مراد از عوام يعني کساني که در علوم اسلامي مجتهد و متخصص نيستند ، گرچه در علوم ديگر متخصص باشند ، مثلاً اگر استاد دانشگاه يا پزشک در علوم اسلامي مجتهد نباشد، بايد تقليد کند ، چنان که مرجع تقليد در مسائل پزشکي و مهندسي از پزشک و مهندس تبعيت و تقليد مي‌کند . پس کسي که آگاهي کامل از آيات و روايت دارد و احکام فقهي را از آن ها استباط و اجتهاد کند ، تقليد بر او جايز نيست و بر غير آگاهان تقليد واجب است . پي نوشت ها : 1 . امام خميني ، توضيح المسائل ، م 2 . 2 . نحل (16) آيه 43 . 3 . بحار الانوار ، ج 2 ، ص 88 .
ج2-بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراکى که از زمين مى‏رويد مانند چوب و برگ درخت‏سجده کرد و سجده بر چيزهاى خوراکى و پوشاکى صحيح نيست و نيز سجده کردن بر چيزهاى معدنى مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه باطل است، اما سجده کردن بر سنگهاى معدنى مانند سنگ مرمر و سنگهاى سياه اشکال ندارد.
انشاءالله عاقبت بخيرشويد.
التماس دعا

نوع سوال: 

پربازدیدترین ها