سلام وقت شما بخیر
در تفسیر نمونه چنین آمده است: «در شش مورد از قرآن مجید اشاره به شجره ممنوعه شده است ؛ بدون اینکه درباره کیفیت و یا نام آن سخنی به میان آید، ولی در منابع اسلامی دو نوع تفسیر برای آن آمده است :
1یکی تفسیر مادی که طبق معروف در روایات، گندم بوده است.
تفسیر نور الثقلین ج1 ص59
اما باید توجه داشت که عرب شجره را تنها به درخت اطلاق نمیکند بلکه به بوته های گیاهان نیز شجره می گوید و لذا در قرآن مجید به بوته کدو شجره اطلاق شده است و «انبتنا علیه شجرة من یقطین»
صافات آیه 146
2دیگری تفسیر معنوی که در روایات از آن تعبیر به شجره حسد شده است زیرا طبق این روایات، آدم پس از ملاحظه مقام و موقعیت خود چنین تصور کرد که مقامی بالاتر از مقام او وجود نخواهد داشت، ولی خداوند او را به مقام جمعی از اولیاء از فرزندان او (پیامبر اسلام و خاندانش) آشنا ساخت، او حالتی شبیه به حسد پیدا کرد، و همین شجره ممنوعه بود که آدم مامور بود به آن نزدیک نشود.
تفسیر برهان ج1 ص178
در حقیقت طبق این روایات آدم از دو درخت تناول کرد که یکی از مقام او پائین تر بود و او را به سوی جهان ماده می کشید و آن گندم بود، و دیگری درخت معنوی مقام جمعی از اولیاء خدا بود که از مقام و موقعیت او بالاتر قرار داشت و چون از دو جنبه از حد خود تجاوز کرد به آن سرنوشت گرفتار شد.
اما باید توجه داشت که این حسد از نوع حسد حرام نبوده و تنها یک احساس نفسانی بوده است، بی آنکه کمترین گامی بر طبق آن بردارد.
و با توجه به اینکه آیات قرآن چنانکه کرارا گفته ایم، دارای معانی مختلف است مانعی ندارد که هر دو معنی از آیه اراده شود.
اتفاقا کلمه شجره در قرآن مجید در هر دو معنی به کار رفته است، گاهی در معنی درختان معمولی و مادی مثل « شجرة تخرج من طور سیناء تنبت بالدهن»
مؤمنون - 20
که اشاره به درخت زیتون است
و گاهی در شجره معنوی به کار رفته مانند
« والشجره الملعونة فی القرآن اسراء - 60
که منظور از آن، جمعی از مشرکان یا یهود و یا اقوام طاغی دیگر همانند بنی امیه میباشد.
تفسیر نمونه ج ۶ ص۱۲۰
نظر خودتان را ارسال کنید