بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليکم
صداي آواز زن حرام است؟
شنيدن صداي آواز زن، در صورتي که به صورت غنا باشد و يا تحريک کننده باشد يا با قصد لذت به آن گوش داده شود، حرام است؛ اما اگر صداي زن به صورت غنا نباشد و تحريک کننده هم نباشد و گوش دادن به صداي او هم به قصد لذت و ريبه نباشد و مفسده اي هم بر آن مترتب نشود، اشکال ندارد. (1)
دليل اصلي حرمت شنيدن صداي آواز زن، در صورتي که به صورت غنا باشد و يا تحريک کننده باشد، قرآن و روايات است.
آيات قرآن با اشاره رمز حرمت غنا را بيان نموده است؛ ولي رواياتي که از اهل بيت - عليهم السلام - در تفسير آيات وارد شده است، با صراحت حرمت غنا را اثبات مي کنند.
از جمله، آيه شريفه: «و من الناس من يشترى لهو الحديث ليضلّ عن سبيل اللّه بغير علم و يتخذها هزواً اولئک لهم عذاب مُهين»(2) دلالت برحرمت موسيقي دارد؛ «گروهى از مردم، خريدار سخنان بيهوده اند، تا به نادانى، مردم را از راه گمراه کنند و قرآن را به مسخره مىگيرند. بهره اينان، عذابى است خوار کننده».
در روايات صحيح، اين آيه بر غنا و موسيقي تطبيق شده و وعده آتش، بر آن ها داده است. (3)
در آيه ديگر آمده است: «والذين لايشهدون الزور واذا مروا باللغو مروا کراماً»؛ (4) «مؤمنان واقعي آنان اند که به دروغ شهادت نمىدهند و چون برناپسندى بگذرند، به شتاب از آن دورى مى جويند».
در روايت معتبر، الزّور به غنا و موسيقي تفسير شده است. (5)
در آيه ديگر مي خوانيم: «والذين هم عن اللغو معرضون»؛ (6) «آنان که از عمل (يا سخن) بيهوده اعراض مى کنند».
در ذيل اين آيه شريفه، روايتى از امام نقل شده که آن حضرت مى فرمايد: «انه الغناء والملاهى»؛ (7) «آن لغو، عبارت است از لهو و لعب».
روايت ديگري که در خصوص شنيدن صداي زن خواننده وارد شده است، چنين است:
مسعدة بن زياد ميگويد: «در خدمت امام ششم بودم که شخصي گفت: در همسايگي من کساني هستند که کنيزهاي آوازه خوان و موسيقيدان دارند و گاه و بي گاه ميخوانند و مينوازند. گاهي که براي کاري به طرف ديوار خانه آنان ميروم، اندکي توقف ميکنم تا آواز آنها را بهتر و بيش تر بشنوم! حضرت فرمود: ديگر اين کار را تکرار مکن». (8)
فلسفه و حکمت حرمت غنا:
اما فلسفه حکم حرمت غنا و صداي تحريک کننده آن است که اين امور انسان را از خداوند متعال و فضايل اخلاقى دور نموده و به سمت بىبندوبارى و گناه سوق مي دهد. (9)
توضيح:
خداوند انسان را خلق نموده است تا به سعادت و کمال دنيا و آخرت برسد و برنامه هايي براي رسيدن انسان به سعادت و کمال بيان نموده است و اساس رسيدن به سعادت و کمال دنيا و آخرت، در ارتباط سالم با خداوند و نزديک شدن به خداوند از طريق انجام دستورات الهي است. بر همين اساس، اسلام هر کاري را که موجب غفلت انسان از خداوند گردد، جايز نمي داند.
غنا و صداي آواز تحريک کننده زن، غريزه شهواني را در انسان تقويت مي کند.
واقعيت آن است که غريزه جنسي، از نيرومندترين غرايز در وجود انسان است که بسياري از رفتارهاي انساني را شکل ميدهد و به گونههاي مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که يک مکتب جامع است و ميخواهد مردان و زنان مسلمان، از يک طرف روحي آرام و اعصابي سالم و چشم و گوشي پاک داشته باشند تا بتوانند قلههاي رفيع انساني و رستگاري را فتح نمايند و از طرف ديگر، به نيازهاي غريزي و فطري خود نيز دست يابند، بنابراين، با حساسيت ويژه، اما واقعبينانه و لحاظ کردن طبيعت و اميال دروني و خواستههاي نفساني انسان، قوانين و احکامي را جهت حفظ و نگهداري فرد و جامعه در خط اعتدال و ميانه روي وضع کرده است.
بنابراين، هر عاملي که موجب تحريک انگيزههاي شهواني در انسان شود و موجب اختلال در نظم اجتماعي و بنيان خانواده شود و به آرامش روحي، رواني و عفت عمومي، صدمه وارد کند، مورد تأييد اسلام نيست. اسلام ميخواهد انواع لذتهاي جنسي در محيط و درون خانواده شکل گيرد و از اين طريق، آرامش روحي و رواني و پيوندهاي عاطفي نيز برقرار بماند و با طرح آن در محيط جامعه، به پيوند خانواده و اجتماع نيز آسيب وارد نشود.
اگر انسان خود را در وادي شهوت و چيزهايي که مهيّج و تحريک کننده است، بيندازد، کمکم از خوبان و خوبيها فاصله ميگيرد. از تلاوت قرآن، رفتن به مساجد، خواندن نماز و دوستان صالح فاصله ميگيرد و به حدّي ميرسد که اصلاً از خوبيها بدش ميآيد و بد و بديها را دوست ميدارد و همواره با آنها همراه ميشود. در نهايت، از خدا فاصله مي گيرد و با دوري از خداوند، از رسيدن به سعادت و کمالي که فلسفه آفرينش انسان است، باز مي ماند.
پي نوشتها:
1. آيت الله خامنه اي، اجوبة الاستفتائات، چاپ پنجاه و ششم، سؤال 1143و 1146.
2. لقمان (31) آيه 5.
3. وسائل الشيعه، ج 12، ص 226، روايت 6، محمد بن مسلم عن الباقر(ع): «الغناء، مما وعداللّه عليه النار. و تلاهذه الايه: و من الناس من يشترى لهو الحديث ليضل عن سبيل اللّه بغير علم و يتخذها هزواً، اولئک لهم عذاب مهين».
4. فرقان (25) آيه 72.
5. وسائل الشيعه، ج 12، ص 226، روايت 3 و 5.
6. مؤمنون (23) آيه 3.
7. عبد على بن جمعه العروسى الحويزى، تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 529، اسماعيليان، قم.
8. بيست پاسخ، مؤسسه در راه حق، به نقل از: وسائل الشيعه، ج 2، ص 957.
9. آيت الله خامنه اي، اجوبة الإستفتائات، سؤال 1130.
انشاءالله عاقبت بخيربشويد.
التماس دعا
نظر خودتان را ارسال کنید