سلام وقت شما بخير
بهائى گرى فرقه اى منشعب از بابى گرى است. بنيانگذار آن ميرزا حسينعلى نورى معروف به بهاءاللّه است. او در سال 1233 در تهران به دنيا آمد و در شمار نخستين گروندگان باب و مبلّغان او قرار گرفت. پس از اعدام باب ميرزا يحيى (معروف به صبح ازل) ادعاى جانشينى باب را کرد و چون در آن زمان بيش از نوزده سال نداشت برادرش ميرزا حسينعلى (بهاءاللّه ) زمام کارها را در دست گرفت.
در سال 1268 بابيان به ناصرالدين شاه تيراندازى کردند و چون شواهدى بر نقش حسينعلى در اين کار وجود داشت، در پى دستگيرى و اعدام او برآمدند.
او به سفارت روس پناه برد، سفير و دولت روس از او حمايت کردند و به اين وسيله از مرگ نجات يافت. او سپس به بغداد رفت و در نامه اى به سفير روس از وى و دولت روس قدردانى کرد. در بغداد کنسول دولت انگليس و نماينده دولت فرانسه با او ملاقات کرد و حمايت دولت هاى خود را به او ابلاغ کرده و تابعيت انگلستان و فرانسه را به او پيشنهاد نمودند. ميرزا يحيى (صبح ازل) نيز مخفيانه به بغداد رفت.
در اين هنگام بغداد، کربلا و نجف مرکز اصلى فعاليت بابيان شد و در پى اختلاف بر سر ادعاى «موعود بيان» يا «من يُظهِرُهُ اللّه » آدمکشى هاى شديدى بين بابيان رواج يافت. نزاع بين حسينعلى و ميرزايحيى بر سر اين ادعا موجب افتراق بابيان به دو فرقه بهائيه (پيروان حسينعلى) و ازليه (پيروان ميرزايحيى) شد.
گفته شده است که در پى اين منازعات ميرزا يحيى برادرش بهاءاللّه را مسموم کرد و بر اثر آن بهاءاللّه تا پايان عمر به رعشه دست مبتلا بود.
ميرزا حسينعلى پس از اعلام «من يُظهِرُهُ اللهى» خويش ادعاى الوهيت و ربوبيت نمود. او خود را «خداى خدايان، آفريدگار جهان، خداى تنهاى زندانى، معبود حقيقى»، «رب مايُرى و مالا يُرى» ناميد. پيروانش نيز پس از مرگ وى قبر او را قبله خويش گرفتند.
او افزون بر ادعاى ربوبيت، شريعت جديد آورد و کتاب «اقدس» را نگاشت. بهائيان آن را «ناسخ جميع صحائف» مى دانند. او کتاب هاى ديگرى نيز نوشته است که پر از اغلاط املايى و انشائى است. مهمترين کتاب او «ايقان» است که به خاطر وجود اغلاط بسيار در زمان حياتش مورد تصحيح و تجديد نظر قرار گرفت.
فرقه هاى بابى و بهائى:
بعد از اعدام سيد على محمد، بابيت به سه فرقه تقسيم شد و بعد از مرگ بهاءاللّه ، نزاعى بين دو برادر (عباس افندى و محمد على) به وجود آمد و به تبع آن دو فرقه ديگر افزوده شد، در نتيجه مجموعا پنج فرقه شدند:
1. ازليه (به رهبرى ميرزا يحيى نورى، صبح ازل )،
2. بهائيه (به رهبرى ميرزا حسين على، بهاءاللّه )،
3. بابيه خالص (فقط رهبرى سيد على محمد باب را قبول دارند )،
4. بابيه بهائيه عباسيه (قبول رهبرى عبدالبهاء عباس افندى )
5. ناقضون (اتباع ميرزا محمد على، برادر عبدالبهاء )1.
عقايد بهائيت:
چندى از عقايد و احکام بهائيت عبارت است از:
1. با ظهور سيد على محمد باب اسلام پايان گرفته و اينک دين جديد ظهور کرده و مردم بايد همگى بهايى شوند2.
2. پنهان کردن دين (تقيه) ضرورى است.
3. روزه نوزده روز است، قبل از عيد شروع و به عيد نوروز ختم مى شود.
4. نماز جماعت باطل است مگر در نماز ميت.
5. قبله مرقد بهاءاللّه در شهر عکا است.
6. حج براى مردان واجب است و بر زنان واجب نيست. «حج» در خانه اى که بهاء در آن اقامت داشته، يا در خانه اى که سيدعلى محمد باب در شيراز در آن سکنى داشته است به جا آورده مى شود.
7. اعياد عبارت است از:
– عيد ولادت باب، اول محرم.
– عيد ولايت بهاء، دوم محرم.
– عيد اعلان دعوت باب، پنجم جمادى.
– عيد نوروز3،
8. نماز پنج تکبير دارد و در دو وقت خوانده مى شود: يکى هنگام تولد و ديگرى هنگام مرگ.
عبادتگاه ها طبق وصيت بهاء بايد از نه مناره و يک گنبد تشکيل بشود. اين عبادتگاه ها در فرانکفورتِ آلمان، سيدنى در استراليا، کامپالا در اوگاندا، ليميت در شيکاگو، پاناماسيتى در پاناما و دهلى نو در هندوستان است4.
همچنين در فروع تعاليم بهائيت به احکامى برمى خوريم که بعضى از آنها عبارت است از:
– ازدواج با محارم غير از زن پدر، حلال مى باشد. (يعنى با حکم بر حرمت ازدواج با زن پدر، ازدواج با خواهر و دختر و عمه و خاله و ديگران حلال مى گردد! )
– معاملات ربوى آزاد و حلال است.
– تمام اشياء حتى خون، سگ، خوک، بول و… پاک است.
– حجاب زنان ملغى مى باشد.
– دخالت در سياست ممنوع مى باشد.
در بررسى عقايد، احکام و تاريخ بهائيت به روشنى معلوم مى گردد که استعمار براساس برنامه و طرح از پيش تعيين شده اى، به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دين اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعاليم و قوانين و احکام مقدس و نورانى قرآن پرداخته است. آنان ابتدا ادعاى نيابت خاص حضرت حجت(عج )، پس از آن ادعاى مهدويت، سپس ادعاى نبوت و در آخر ادعاى الوهيت و نسخ اسلام مى نمايند!
در پى آن به هدم و نابودى آثار اسلام فرمان مى دهند و به ساختن کعبه جديد! در شيراز اهتمام مى ورزند و با آداب و ادعيه و ذکر و زيارتنامه هاى استعمار ساخته به طواف بر گرد آن مى پردازند! و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى دهند و چون همواره از تعاليم و آموزه هاى سياسى اسلام و تشيع رنج برده اند، از اصل ورود و دخالت در سياست را ممنوع اعلام مى نمايند!
بدين ترتيب همه زمينه ها آماده و مهيا مى شود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزش هاى اخلاقى و پايبندى هاى معنوى متزلزل شوند و وحدت و يکپارچگى مسلمانان به تفرقه و تشتت تبديل گردد و از قدرت بى نظير مذهب تشيع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بيدار و آگاه که مدافعان راستين اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هويت دينى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى باشند، کاسته شود و راه هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى صاف و همواره گردد.
بهائيت در نهايت يکى از بارزترين جريانات حامى صهيونيزم و استعمار غرب و برنده مسابقه خدمت به آمريکا، انگليس و اسرائيل شد و از همين رو همواره مورد پشتيبانى آنها قرار گرفته است. اين جريان براى نابودى ايران با هر دولتى همراه شد تا آنجا که عباس افندى جانشين حسينعلى بهاء در جنگ جهانى اول جمال پاشا فرمانده ارتش عثمانى را براى حمله به ايران تشويق نمود. سرانجام اين خيانت ها و خوش خدمتى به قشون بريتانيا دريافت لقب «سر» و «نايت هود» از دربار لندن است5.
کتاب هاى بهائى ها عبارتند:
1. الاتقان ؛ 2. اشراقات والبشارات والطرزات ؛ 3. مجموعه الواح مبارکه، که وصاياى بهاء به پسران خود مى باشد ؛
4. کتاب شيخ ؛ 5. الدرر البهية ؛ 6. الحجج البهية ؛ 7. الفرائد ؛ 8. فصل الخطاب 9. اقدس.
برخى نيز برآنند که اين کتاب ها را به بهاء نسبت داده اند ولى او ننوشته است بلکه پيروان او نوشته و به او نسبت داده اند6.
در کتاب شخصيت و انديشه هاى کاشف الغطاء از دو کتاب ديگر نيز ياد شده است که عبارتند از:
1. هفت وادى، 2. هيکل.7
سرشت بهائيت، از بدو تأسيس تاکنون، با مخالفت نسبت به اسلام و مسلمانان عجين شده و سران و فعالان اين فرقه، با همه دولت ها و کانون هاى استکبار به ويژه آمريکا و اسرائيل، همسويى و همکارى دارد.
در اين باره اسنادى از ساواک رژيم شاه به دست رسيده که در ادامه متن کامل ارائه مى گردد8:
امروز ديگر مسلمانان زير دست بهائيان خواهند بود
… ارتباط اعضاى بيت العدل اعظم با زعماى کشورهاى مختلف طورى است که حتى رئيس جمهور آمريکا [ليندون] جانسون مرتب به احباى ايران تبريک مى گويد… خوشبختانه امروز ديگر مسلمانان زير دست بهائيان خواهند بود. چون مسلمانان هميشه عقب افتاده هستند. همچنان که تمام دولت هاى اسلامى از ساير دول، عقب مانده اند.
سپس آقاى ادب معاون بانک ملى اظهار کرد: تا زمانى که من در بانک ملى هستم، سعى مى کنم که افراد مورد نياز بانک را از احبا [بهائيان ]بپذيريم. همچنين تا آنجايى که برايم مقدور است نسبت به کارمندان مسلمان بانک از نظر تأمين حقوق و پرداخت مزايا و فوق العاده آزار و اذيت بکنم.
(خيلى محرمانه) هرچه بتوانيد ملت اسلام را رنج دهيد!
جلسه اى با شرکت 9 نفر از بهائيان ناحيه 15 شيراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان وزير نظر آقاى لقمانى تشکيل شد. بعد از قرائت نامه آقاى ولى اللّه لقمانى… رخن گفت. وى اضافه کرد:… اکنون از آمريکا و لندن صريحا دستور داريم در اين مملکت، مد لباس و يا ساختمان ها و بى حجابى را رونق دهيم که مسلمان، نقاب از صورت خود بردارد…
در ايران و کشورهاى مسلمان ديگر هر چه بتوانيد با پيروى از مد و تبليغات، ملت اسلام را رنج دهيد تا آنها نگويند امام حسين فاتح دنيا بوده و على، غالب دنيا… اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائيل ساخته مى شود. اين مسلمانان آخر به دست بهائيان از بين مى روند و دنياى حضرت بهاءاللّه رونق مى گيرد.
طرفدارى از اسرائيل:
… فعلاً ما طرفدار دولت اسرائيل هستيم و با کشورهاى عربى و اسلامى مخالف مى باشيم.
… اسرائيل حق دارد اعراب را بمب باران کند چون مسلمانان نمى گذارند ما زندگى کنيم و مرتبا به ما نيش مى زنند اين است که از طرف بيت العدل به محافل روحانى دستور داده شده افرادى که در ادارات دولتى و پست هاى حساس مشغول کار هستند، در کارهاى مسلمانان کارشکنى کنند و نگذارند مسلمانان پيشرفت کنند.
همان طورى که 7 سال پيش براى يهوديان دستور رسيده بود که تمامى زمين ها و مغازه هاى مسلمانان را بخرند و مملکت را تصرف کنند و اقتصاد را به دست بگيرند.
جاسوس در تمام وزارتخانه ها
… ساعت 6:30 بعدازظهر مورخ 1347/3/7 کميسيون نظر نفحات اللّه در محفل شماره 4 واقع در تکيه نواب منزل اسداللّه قدسيان زاده تشکيل شد. عباس اقدسى که سخنران کميسيون بود اظهار کرد جناب آقاى اسداللّه علم وزير دربار سلطنتى به ما لطف زيادى کرده اند. مخصوصا جناب آقاى اميرعباس هويدا (بهائى و بهائى زاده) انشاءاللّه هر دو نفر کدخداى کوچک بهائيان مى باشند.
گزارشاتى از فعاليت هاى خود به بيت العدل اعظم الهى مرجع بهائيان مى دهند… دولت اسرائيل در جنگ سال 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شده ما جامعه بهائيت، فعاليت اين قوم عزيز يهود را ستايش مى کنيم…
پيشرفت و ترقى ما بهائيان اين است که در هر اداره ايران و تمام وزارتخانه ها يک جاسوس داريم و هفته اى يک بار که طرح هاى تهيه شده وسيله دولت به عرض شاهنشاه آريامهر مى رسد، گزارشاتى در زمينه طرح به محفل هاى روحانى بهائى مى رسد.
مثلاً در لجنه پيمانکار، کادر بهائيان ايران هر روز گزارش خود را در زمينه ارتش ايران و اين که چگونه اسلحه به ايران وارد مى شود و چگونه چتربازان را آموزش مى دهند به محفل روحانى بهائيان تسليم مى کنند.
1. المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، ج 3، ص 312، العميد عبدالرزاق محمد اسود.
2. شخصيت و انديشه هاى کاشف الغطاء کتاب «الايات البينات» به کوشش احمد بهشتى، ص 109، کانون نشر انديشه اسلامى.
3. المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، العميد عبدالرزاق محمد اسود، ج 3، صص 308 – 311، انتشارات الدار العربية للموسوعات.
4. شخصيت و انديشه هاى کاشف الغطاء، ص 111 و 139، احمد بهشتى.
5. جهت آگاهى بيشتر از رابطه بهائيت و استعمار بنگريد:
الف. بهائيت آن گونه که هست، جام جم، ش 29، 6 شهريور 1386، ويژه تاريخ معاصر ايام.
ب. فرهنگ پويا (فصلنامه)، ش 7، اسفند 1386.
6. المدخل الى دراسة الاديان والمذاهب، ص 311 و 312.
7. براى آگاهى بيشتر ر.ک :
الف. احمد بهشتى، الايات البينات، شخصيت و انديشه هاى کاشف الغطاء، آيت اللّه العظمى جعفر کاشف الغطاء، نشر انديشه هاى اسلامى ؛
ب. نورالدين چهاردهى، بهائيت چگونه پديد آمد، انتشارات فتحى ؛
پ. محمد محمدى اشتهاردى، ارمغان استعمار، انتشارات نسل جوان ؛
ت. رضا برنجکار، آشنايى با فرق و مذاهب اسلامى، صص 181 – 194 ؛
ث. ابوتراب هدائى، بهائيت دين نيست ؛
ج. تاريخ باب و بهاء، ترجمه حسن فريد گلپايگانى ؛
چ. جمعى از نويسندگان، قائم، پيامبر، خدا، کداميک؟ ؛
ح. فضل اللّه مهتدى، خاطرات صبحى ؛
خ. يوسف فضايى، بابى گرى و بهايى گرى ؛
د. کينياز دالگورکى، باب و بهاء در ايران ؛
ذ. سعيد زاهد زاهدانى، بهائيت در ايران ؛
ر. بهرام افراسيابى، تاريخ جامع بهائيت ؛
ز. على نصرى، بهائيت و تحريف تاريخ ؛
ژ. محمد تقى بن محمد نير ممقانى، گفت و شنود سيد على محمد باب با روحانيون تبريز ؛
س. حسين خراسانى، فجايع بهائيت ؛
ش. على ابيوردى، بز بگير، شرح دزد بگير ؛
8. گزارش ساواک از جلسات بهائيان، جام جم، شماره 6 شهريور 1386، ص 58
نظر خودتان را ارسال کنید