سلام وقت شما بخير
شناخت حقيقت «شفاعت» و شرايط و ويژگى?هاى آن، آشکار مى?سازد که اعتقاد به شفاعت، نه تنها موجب جرأت بر گناه و شانه خالى کردن از بار مسئوليت نمى?گردد؛ بلکه به عکس موجب ترغيب و تشويق به اجتناب از گناه و عمل به دستورات و وظايف دينى است.
به همين جهت توجه به چند نکته بايسته است:
يکم. از آنجا که شفاعت، منوط به تحقق شرايطى است، اعتقاد به شفاعت، انسان را بر مى?انگيزد تا با به دست آوردن آنها، صلاحيت و قابليت «شفاعت شدن» را پيدا کند. از اين رو شفاعت تنها شامل حال کسانى مى?شود که از طريق ايمان و عمل و دورى از گناه، به درجه?اى از هم?سنخى با شفيعان برسند.
نقش عمل به دستورات و وظايف دينى، در شمول شفاعت به حدى است که در مواردى ـ حتى سبک شمردن و اهميت ندادن به برخى از احکام الهى ـ موجب محروم شدن از شفاعت مى?شود.1
در حقيقت اعتقاد به شفاعت، نه تنها موجب جرأت بر گناه نمى?شود؛ بلکه عاملى سازنده در جهت ترغيب و تشويق به انجام دادن وظايف و اجتناب از گناهان است.
دوّم. با توجه به شرايط شفاعت، به هيچ فرد يا گروهى به طور مشخص در اين باره تضمين داده نشده است. لذا ترديد در شفاعت، سبب مى?شود که اشخاص و گروه?ها، همواره در حالت سازنده خوف و رجا بمانند.
«رجا» به باز بودن روزنه نجات و اينکه گناهان، سرنوشت قطعى و قابل تغيير براى او رقم نزده است و خوف از اينکه آيا شرايط شفاعت (مانند رضايت خداوند) را توانسته?ام تحصيل کنم يا نه. اين حالت مانع مى?شود که شخص با آسودگى و بى?تفاوتى مرتکب گناه گردد و او را به سوى وظايف و اجتناب از گناه سوق مى?دهد.
سوّم. يکى از ويژگى?هاى مسأله شفاعت، ابهام آن از نظر زمان وقوع شفاعت است. با توجه به مرحله?ها و گذرگاه?هاى گوناگون و طولانى پس از مرگ، شفاعت ممکن است پس از ديدن وحشت?ها و سختى?هاى برزخ و گذرگاه?هاى قيامت، شامل حال بندگان شود و ممکن است حتى پس از تحمل مدت?ها عذاب، قابليت شفاعت پيدا شود. ابهام در زمان وقوع شفاعت نيز، عاملى در جهت بازدارندگى از ارتکاب گناه است. شفاعت حکم دارو و درمان را دارد؛ همان طور که امکان درمان، هيچ عاقلى را تشويق به مبتلا کردن خود به بيمارى نمى?کند؛ شفاعت نيز ترغيب به گرفتار شدن در دشوارى?هاى گناه را نمى?کند؛ بلکه تنها به گرفتاران، اميد بخشيده و راه نجات را نشان مى?دهد.
پي نوشت ها
1. ميزان الحکمه، ج 4، ص 1472، ح 9486؛ کافى، ج 3، ص 270.
نظر خودتان را ارسال کنید