باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
آرماگدون (Armageddon) يک عقيده مذهبي - تاريخي است که مبتني بر اعتقاد به پايان رسيدن دنيا و رودررويي دو گروه خير و شر است؛ چنان که فرهنگ ادوانس لزنر آن را چنين معنا کرده است
(1) The final conflict between good and evil at the end of the world
يعني رويارويي و نبرد نهايي ميان خير و شر در پايان جهان (آخرالزمان).
تقريباً همه اديان (با اختلاف در تعابير) اتفاق دارند که در اين روز نيروهاي خير بر نيروهاي شر برتري يافته و خير و نيکي براي هميشه پيروز خواهد شد.
آرماگدون را مجازاً در هر نوع مبارزه و نبردي که جنبه اسطورهاي داشته باشد و نيروهاي خير و شر در آن مقابل هم قرار گرفته باشند، به کار ميبرند.
جنگ دوم جهاني را که به شکست آلمانها منتهي شد، نيروي آرماگدونوار مينامند.
از اين رو در فرهنگ عامه انگليسي زبانان آرماگدون معناي مبارزه سرنوشت ساز، برخورد نهايي و آخرين رويارويي ميدهد. از اين جهت نبرد شواليههاي پادشاه ريچارد با نيروهاي پرنس جان در تاريخ انگلستان ميتواند آرماگدونوار باشد، نيز مسابقه دو تيم فوتبال در مرحله نهايي مسابقات ميتواند آرماگدون لقب بگيرد!
معناي حقيقي آرماگدون، به لحاظ تطبيقي، مرادف با ظهور امام عصر(ع) در فرهنگ اسلامي و بازگشت عيسي مسيح(ع) در فرهنگ مسيحي و پيروزي اهوارامزدا بر اهريمن در فرهنگ زرتشتي است.
اين اعتقاد در صنعت سينماي آمريکا مورد توجه قرار گرفته است، منتهي با نگرهاي منفي؛ بدين معنا که تلاش ميشود ظهور منجي و موعود، نه مسئلهاي براي نجات انسانيت از ظلم و پايان خون ريزي در عالم و پيدايش صلح باشد، بلکه رويهاي تازه در جنگ و خون ريزي تلقي شود، يا با ساختن آرماگدونهايي، حقيقت را به صورت افسانه معرفي کرده يا آن را تحريف کنند.
فيلم هايي از قبيل نسترآداموس شخصيت موعود را فردي خونريز و جنگجو معرفي ميکند که با قساوت تمام به کشتار ميپردازد.مسلّما انگيزههاي سياسي پشت پردهاي در ساخت و ترويج اين نوع فيلمها وجود دارد که در اين جا نميتوان به آن پرداخت. در قسمت معنويت هاي انحرافي در فيلم ها به زندگي نابهنجار و فساد آميز پائولو کوييلو براساس نوشته ها و مکتوبات معتبر، اسناد تکان دهنده اي از وابستگي وي به کانون ها و محافل صهيوني به نمايش درمي آيد. شيمون پرز به طور علني ، شبه عرفان پائولو کوييلو و کتاب هاي او را به عنوان راه حلي براي تثبيت اسراييل در خاورميانه معرفي مي کند. او در آن کنفرانس خطاب به کوييلو مي گويد :...معنويتي که شما مبلغ آن هستيد، در خاورميانه براي ما بسيار مفيد است و ما بدين شيوه مي توانيم با تروريسم مقابله کرده و صلح و آرامش يهوديان را در کشور خود حکمفرما کنيم...
از ديگر فرقه هاي که در ارماگدون مورد بررسي قرار مي گيرد ، شيطان پرستي است علاوه برآنکه قرابت هاي ترديد ناپذير آن با فراماسونري روشن مي گردد
پينوشتها:
1 - Advancel Lerner،s Dictionary،p.54
2 - براي اطلاعات بيشتر ر.ک:خبرنامه دين پژوهان، دوره اول، شماره 3، هاليوود و مهدويت، گفتگو با آقاي حسن بلخاري، شهريور 1380.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید