تاثیر انگیزه الهی در رفتار انسان

متن سوال: 
با سلام و احترام - انگيزه الهي در رفتار انسان چه جايگاهي دارد ؟ با تشکر

باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
در خصوص انگيزه‌هاي معنوي، اگر انسان خليفه خدا و قايم مقام اوست، فقط براي زندگي چند ساله در جهان آفريده نشده است. انسان موجودي جاويدان ،کمال طلب،کمال خواه، حقيقت جو و داراي حب ذات و بقا است. نظريه‌ي انگيزشي در باره او با انساني که براي چند روز دنيا در نظرگرفته شده است، تفاوت مي‌يابد. او مرکب از جسم وروح است. آن هم روح خدايي،که در او دميده شده است.

انگيزه‌هاي اين انسان نشأت گرفته از ايمان به مبدأ و معاد است که محور آنها را وجود مقدس پروردگار عالم تشکيل مي‌دهد. در اين نوع انگيزه ها، نيازهاي فطري وگرايشهاي اصيل انساني به معبود و محبوب حقيقي، قوي ترين عامل بروز و ظهور رفتارهاي شايسته و پسنديده است. شدت و قوت اين انگيزه‌ها به حدي است که مي‌تواند نيازهاي مادي را بي‌اثر نموده و تحت الشعاع قرار دهد. چه بسيارند انسانهايي که در طول تاريخ درخشيدند وبا انگيزه‌هاي صرفا الهي و با ياد و انديشه خالق هستي، خواسته‌هاي مادي خويش را فداي آرمانهاي الهي کردند، بهترين اين نمونه‌ها اهل بيت پيغمبراسلام (ص) هستند.دراين مورد قرآن کريم مي فرمايد:

«إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً »(انسان 76/9)

دراين آيه قرآن از زبان پيامبر سخن مي‌گويد که حضرت مي فرمايد: ما شما را براى خدا اطعام مى‏کنيم و هيچ پاداش وتشکرى از شما نمى‏خواهيم.

در اسلام ارزش عمل به خلوص نيت است، و گرنه اعمالى که انگيزه‏هاى غير الهى داشته باشد، خواه رياکارانه باشد و خواه به خاطر هواى نفس و يا تشکر ديگران، يا پاداش مادى، هيچگونه ارزش معنوى و الهى ندارد، منظور از وجه‌الله همان ذات خداست وگرنه خدا صورت جسماني ندارد . زيرا در عالم روحانى و آخرت، همه امور از خود وجود و نفس انسان ظاهر شده و بوجود مي‌آيد و اين صد در صد بر خلاف عالم طبيعت است که همه امور در آنجا توسط وسائل و اسباب مادّى صورت مى‏گيرد. لهذا بدست آوردن نتائج معنوى و روحانى متوقّف مى‏شود بر فعّاليّت و مجاهدت و ادامه‌ي برنامه أعمال صالح و پسنديده.

اما انگيزه‌هاي تلفيقي، اين انگيزه‌ها همان گونه که از نامش پيداست، تلفيقي از انگيزه هاي مادي و معنوي است که در مجموع، علت و چرايي رفتار خاصي را نيز مشخص مي‌کند. براي مثال، اگر از کسي سؤال شود به چه انگيزه‌اي کار مي کني؟، او در پاسخ خواهد گفت: براي تأمين معيشت. آنگاه اگر از او پرسيده شود که به چه انگيزه‌اي در پي تأمين معيشت خود و خانواده خويش هستي؟ در جواب مي‌گويد: تأمين معيشت خانواده مورد توصيه و رضاي الهي است و خداوند از اين کار خشنود خواهد شد. يا اينکه کسب مال مي‌کنم تا در راه خدا انفاق نمايم. در واقع خشنودي پروردگار، اطاعت فرمان او، يا انفاق در راه خدا، انگيزه‌هاي الهي هستند که پشتوانه انگيزه‌هاي مادي قرار گرفته و انگيزه‌هاي مادي، درست در راستاي انگيزه هاي الهي واقع شده‌اند9، اين گونه انگيزه‌ها را به «انگيزه‌هاي تلفيقي» تعبيرمي‌کنيم. در اين نوع انگيزه‌ها به دليل آنکه در طول انگيزه‌هاي مادي قرار گرفته اند، خود کسب ارزش مي‌کنند وصبغه‌ي الهي مي‌گيرند. «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ »(بقره2/201) پروردگارا در دنيا و آخرت به ما نيکي عطا فرما و ما را در آخرت از عذاب آتش نگاهدار.

در مورد اين آيه شريفه حضرت على (ع) مي‌فرمايد: يک روز که پيامبر اعظم (ص) از حال يکى از اصحاب خود جويا شدند. به حضرت گفتند:يا رسول اللّه او بقدرى دچار بلاء و گرفتارى شده که نظير جوجه‌ي بى‏پر و بال گرديده است. هنگامى که رسول خدا نزد او آمدند، ديدند که قضيه حقيقت دارد. پيامبر اکرم(ص) به وى فرمودند: آيا در باره صحت و سلامتى خود دعاء کرده‏اى؟ گفت: آرى. دعاء من اين بود که مي‌گفتم: پروردگارا هر عقابى را که ميخواهى در عالم آخرت بمن نصيب کنى در دنيا مرا به آن گرفتار کن. رسول عاليقدر اسلام به او فرمودند: پس چرا نگفتى: ربناآتنا فى الدنيا حسنة و فى الاخرة حسنة و قنا عذاب النار. هنگامى که آن صحابه اين دعاء را خواند گويا از بند آزاد شد و در حالى که صحت يافته بود، برخواست و با ما خارج شد.10
انگيزه دينداري، يک انگيزه رواني است که ريشه فطري در سرشت انسان دارد؛ زيرا انسان در اعماق وجود خود انگيزه اي را احساس مي کند که او را به تحقيق و تفکر درباره آفريدگار خويش و جهان هستي و عبادت و چاره جويي از او و پناه بردن به او وامي دارد و به هنگام فشار و مشکلات و گرفتاريهاي زندگي از او کمک مي خواهد. تمام تفاوتهايي که در مورد خدا و روش عبادت او در انسان و همچنين، سطح انديشه و تکامل فرهنگي و ديني انسانها در اين زمينه وجود دارد، تفاوت دو روش تبعيد و تبيين همان انگيزه فطري دينداري است که در اعماق نفس بشر وجود دارد.
1- آقا پيروز، علي و ديگران، مديريت در اسلام ، ،ناشر:پژوهشگاه حوزه ودانشگاه،چاب چهارم،1385، ص 141

2 - رضائيان، علي، مباني مديريت رفتار سازماني، ،ناشر:وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي،چاپ ششم 1384ش. ص92

3 - گريفين، مورهد، رفتار سازماني، ترجمه دکترغلامرضا معمار زاده ، ناشر:مروارد،چاپ هشتم،1383ش. ص 116

4 - رضائيان، علي، همان، ص 94،

5 - مصباح، مجتبي، فلسفه اخلاق، ،ناشر:مؤسسه آموزشي- پژوهشي امام خميني، 1377، ص 146

6 - الواني، سيد مهدي، مديريت عمومي ، ،ناشر:غزال،چ بيست وپنجم، 1384ش، ص 152

7 - مصطفوي، حسن ،تفسير روشن، ج 3، ناشر: مرکز نشرکتاب،تهران، 1380ش، ص 53

8 - مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 9 ، دارالکتاب الاسلاميه ،1374 ش، ص 47

9 - آقاپيروز، علي و ديگران، همان، ص 156

10 - نجفي، محمد جواد، تفسير آسان، ج 1 ، انتشارات الاسلاميه، 1398قمري، ص 441


موفق و پيروز باشيد.

پربازدیدترین ها