باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
جواب سوال اول
يوگا (yoga) يا به عبارت فارسي «جوک»که از طرفي به عنوان ورزش و از طرفي ديگر به عنوان راه حقيقت مورد توجه است هر چند در کشور ما نوظهور است، اما بنا به اعتقاد هندوها سابقه طولاني 2 هزار ساله دارد.
امروزه يوگا در مناطق مختلفي از جهان تعليم داده ميشود. مهمترين کشوري که يوگا درآن جايگاه ويژهاي دارد، کشور هند است به گونهاي که 2 هزار مرکز آموزش يوگاي بيحاي هند توسط دولت به عنوان دانشگاه شناخته شدهاند. پتنجلي (PATANGLI)، مؤسس يوگاست که حدود دو قرن قبل از دوم ميلاد مباني و مسائل مربوط به يوگا را مدون کرده است.
ماهيت يوگا و مراحل آن
در يوگا ادعا ميشود انسان از طريق آن به خودآگاهي رسيده و به خويشتن خويش پي ميبرد و قادر به شناخت و ديدن حقيقت ميشود.» مروجين اصلي يوگا اين مکتب را نه فقط يک ورزش بلکه معبري براي وصول به حقيقت ميدانند. آنان معتقدند: «مفهوم يوگا بسيار عميقتر از آن است که بين عوام شايع است، عدهاي آن را ورزش ميدانند، گروهي فکر ميکنند با يوگا ميتوانند به زيبايي و تناسب اندام برسند. ولي هدف يوگا متعاليتر از موارد فوق است، شخص ضمن خودشناسي به سلامت جسم و ذهن نائل گشته و نهايتاً به آرامش درون دست مييابد.»
يوگا در بالاترين سطح به ادعاي آگاهي وحداني عارف اشاره دارد که در آن فرد از من (نفس) خارج ميشود و سرشت روحاني او شکوفا ميشود.
فرآيند يوگا را هشت مرحله شمردهاند: «ياما (اعمال و رفتاري که عموم بايد انجام دهند)، نياما (اعمال و روشهاي شخصي)، آسانا (حرکات)، پراناياما (کنترل تنفس)، پراتيها را (اعمال فکري و کنترل احساسات)، دهارانا (تمرکز)، ديانا (مدي تيشن) و ساما دهي (خودشناسي و حقيقت).
ايدههاي محوري
1- کنداليني
اين واژه به معناي مار آتشين، قدرت مار و نيروي اوليه است و منظور از آن مرکزي حلقه وار است که در حفرهاي در پايين ستون فقرات قرار دارد که به اعتقاد يوگيها اين مرکز داراي نيرويي روحاني است که ميتواند تغييرات زيادي در وضعيت روحي و رواني فرد ايجاد نمايد.
اين نيرو نشان دهنده نيروي خلاق خداوند است که در تعاليم هندو به آن شاکتي (تجلي بعد مونث خداوند) گفته ميشود. به اعتقاد ايشان بيداري اين نيرو بايد تحت نظر يک گورو و مرشد روحاني باشد که خود تجربهگر تمامي مراحل مختلف در اين عمل بوده تا بتواند اين تحول را بدون آسيب به انجام رساند، چراکه بيدار کردن نابهنگام اين نيرو بيشترين خطر را در پي دارد.
از طرف ديگر بدون برانگيختن اين انرژي خفته، سير روحي و رسيدن به سامادهي که غايت در يوگاست غيرممکن است. اين انرژي حيات اگر از ستون فقرات به سمت بالا صعود کند از بالاي سر خارج ميشود و با انرژي روحاني موجود در جهان هستي آميخته ميشود و در اين حالت است که شخص به حالت فراآگاهي ميرسد.
فراآگاهي همان يکي شدن روح فرد با روح جهان يا ابرخود است. به اعتقاد يوگيها، رهايي از چرخه تولد و مرگ (زنجيره رنج وتناسخ) از نتايج بيداري اين نيرو است.
علاوه بر مطالبي که در باب تأثيرات روحي و رواني بيداري کنداليني گفته شد به اعتقاد يوگيها هرگاه کنداليني فعال شود حرکت آن ميتواند بر بسياري از مراکز بدن هم اثر بگذارد. اولين مرکزي که اثر ميپذيرد دستگاه اعصاب است. همين طور بر معده، قلب و خون اثراتي دارد.
2- چاکراها و ناديها
چاکرا گردابهايي هستند که انرژي از طريق آنها به بدن وارد و از آن خارج ميشود. در مباحث مربوط به يوگا معمولاً از هفت چاکرا نام برده ميشود که محل تجمع انرژياند. انرژي که اين گردابها را به کار مياندازد يکي از آنها کنداليني است، ديگري نيروي روحاني نهفته در وجود آدميان است. چاکراها قادر به دريافت انرژي هم هستند، چراکه انسانها از ديگران انرژي ميگيرند هر چند که اين انرژي ممکن است مثبت باشد و به قدرت چاکرا کمک کند و ممکن است نيرومند باشد و بعضي از چاکراها را از کار بيندازد و ممکن است اثر منفي داشته باشد.
ناديها هم کانالهايي براي ورود و به گردش افتادن نيروي حيات در بدن هستند. (مجراي عصب در بدن ظريف) به عبارتي نادي يعني رسانه و راه جريان انرژي در بدن نادي به منزله شبکه ظريفي از شريانها هستند (به معني ني، رگ و. . . ) که وظيفه آن حمل پرانا (انرژي حياتي) در تمام سيستم انرژي لطيف انسان است. پرانا همان «انرژي مطلق» است.
اين انرژي حياتي جهاني همان است که در زبان چيني و ژاپني چي «chi» و کي «ki» گفته ميشود. در بعضي از متنهاي قديمي هندي به 72 هزار نادي اشاره شده که مهمترين آنها سوشومنا، آيدا و پينگالا ناميده ميشود.
سوشومنا از کنداليني مستقيماً به سمت بالا ميرود اما دو نادي ديگر به صورت مارپيچ از کنداليني بالا ميرود. جايي که دو نادي آيدا و پينگالا به هم ميرسند و همديگر را قطع ميکنند «چاکرا» تشکيل ميشود.
از طرف ديگر چاکراها از راه ناديها، انرژي حياتي را از محيط اطراف و کيهان و از بدنهاي لطيف دريافت ميکنند. يوگيهاي معتقد به وجود 88 هزار چاکرا در بدن هستند که هفت چاکراي آن اصلي است که در سرتاسر محور قائم مياني و در جلوي بدن قرار دارند (بدن اتري) که به شکل غنچههاي گل شيپوري هستند. غنچه گل نيلوفر نماد چاکراهاست.
انرژيهاي حاصل از سنگها و مواد معدني و کانيها، تأثيرات ويژهاي بر چاکراها دارند و قدرت شفا و بيدارسازي دارند. در يوگا علاوه بر چاکراهاي متعدد و ناديهاي فراوان، به بدنهاي مختلف انرژي (بدن اتري، بدن اختري، بدن ذهني و بدن روحاني) هم اشاره شده است که به اعتقاد ايشان اين بدنها بعد از هر تناسخي دوباره با فرم جديد بدن فيزيکي يکي ميشوند.
کتابهايي که با عنوان چاکراتراپي امروزه منتشر ميشود با هدف فعال نمودن و باز کردن چاکراها تأليف ميشوند. هرچند براي اين هدف تکنيکهاي يوگا را بسيار مؤثر ميدانند اما درکنار آن، درمان از طريق سنگها، کانيها، موسيقي و انرژي هم در يوگا بسيار مورد تأکيد است.که هيچ کتاب پشتوانه علمي و ديني و وحياني و عقلاني ندارد و خود آنها هم دليل براين ندارند
تأمل و کنکاش
برخلاف آنچه مدعيان يوگا ميگويند يوگا نه مکتبي روان محور و نه مکتبي روح گرا بلکه مسلکي است که اساساً «تن محور» است چراکه اين مبنا را يوگا از آيين تانترا گرفته و بدنامي آيين تانترا از اين نظر چنان شهره است که ضربالمثل شده است، به گونهاي که يکي از علل ناشناخته ماندن تانترا و عدم توجه محققان اديان هند به اين آيين، نگاه ويژه و منحصر به فرد مکتب تانترا، به جسم و تن انسان و آيينهاي جنسي آن است.
اين آيين که در قرن چهارم ميلادي شروع و درقرن ششم تثبيت شد درحقيقت آخرين ورق از کتاب آيينهاي معنوي هند است. از نگاه هندوها معنويت در تاريخ (همچون اعتقادي که به ادوار جهاني و انقراض تدريجي معنويت دارند) سير نزولي دارد و آثار تانترا چون مربوط به عصر سقوط معنويت بشر است دين عصر تاريکي (kali-yuga) نام گرفته است.
در نگاه تانترا چون انسان در عصر تاريکي، آلوده به گمراهيها و پليديهاست و در لجنزار ماديات غوطهور است، ناچار بايد آزادي خود را در همين منجلاب جستوجو کند و بناي معنويت خويش را در همين گرداب بنا کند پس لازم است از نيروي شگفتانگيز غريزه جنسي که محرک عصر تاريکي است استمداد جويد. هرچند در آيينهاي باستاني هند، جسم انسان بزرگترين مانع صعود معنوي اوست، اما تانترا اهميت جسم را در حد پرستش بالا ميبرد و آن را تبديل به معبد ميکند.
جواب سوال دوم:مراسم چله نشيني مخصوص صوفيان و در اويش و مرتاضان است که بعضا فرقههاي ديگر نيز انجام ميدهند. اين مراسم در خانقاه يا احيانا جايي است به نام چله خانه که چهل شبانه روز معتکف ميشوند و به گوشه
نشيني و انزواي از مردم و ترک لذائذ دنيوي و حيواني پرداخته و به ذکر دعا مشغول ميشوند و روز آخر را روزه ميدارند و رياضت ميکشند تا حاجتشان برآورده شود. اين عمل نزد شيعه اماميه مشهور نيست؛ بلکه برخي از امور آن مشروع نيز نيست. در نزد شيعه اماميه کسي که حاجتمند است بايد بوسيله نذر و دعاي بعد از نماز ؤ به خصوص نماز شب ؤ از خداي بزرگ طلب حاجت کند که انشا الله برآورده ميشود.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید