باعرض سلام و تشکر از سوال خوب شما
ازاينکه صداقت وصراحت داشته مسئله خودتان رادرغالب پرسش دسته جمعي بيان نموده ايد ودرخواست راهنمائي ومشورت کرده ايد،ازشماممنون ومتشکر ميباشيم .
اميدواريم که بتوانيم راهکاري خدمت تان ارائه بدهيم که مفيد فايده شما جوانان اين مرز وبوم الهي وآسماني باشد.
نکته اول؛همانطورکه مي دانيد انسان ازدوبُعدجسم وروح تشکيل يافته وجسم وروح هردو نيازبه تغذيه داشته تا تقويت يافته وقدرت برادامه زندگي واداره خود وخانواده ووظايف اش راداشته باشند وبدون تغذيه امکان بقاء ودوام غيرممکن بوده وبامشکل مواجه خواهدشد.
غذاي جسم راهمه به آن اهميت واولويت مي دهند وغالباً درسه وعده به سراغش مي روند. ولي ازآنجائيکه غذاي روح ملموس ومحسوس نبوده ونيازبه تفکر وتدبر بيشتردارد،عده اندکي به آن توجه کرده واينگونه افرادقطعاً ازاراده وايمان قوي ومحکمي هم برخوردارند.
خداوندمتعال ودين اسلام دراين زمينه براي تغذيه روح وتقويت آن غافل نشده وهمچون غذاي جسم درسه وعده براي يک انسان مسلمان مؤمن تنظيم وتعيين نموده تا همواره بااقامه آن دچارضعف ،سستي ،رخوت وتنبلي درروح ،روان ،ايمان واراده اش نشود.
بااين توضيح مختصر ونسبتاً واضح وروشن مي توانيم پي به اهميت نماز بعنوان غذاي روح ببريم.
شايدبپرسيد که چرادراين غالب وشکل بايد انجام داد؟خوب هرکي دلش مي خواهد مي تواندباخداي خويش پرستش کند؟ پاسخ اين پرسش رامي توان بااينگونه داد. هرکس دراجتماع هرجوري دلش خواست غذابخورددرروي زمين بدون بشقاب وظروف ديگر .
اين تصور درجامعه قطعاً نوعي توحش وجنگلي بودن رابه نمايش مي کشاند.
درحاليکه انسان موجودي محترم،مکرم وشريفي بوده وهرتوصيه وتعليمي که ازسوي خداوندمتعال وتوسط فرستادگانش صورت مي گيرد،درشکل وشمايلي مناسب،منطقي بوده تا هم شآن وشخصيت اش محفوظ مانده وهم بهتر به مطلوب ومقصودبرسد.
نکته دوم؛اگر حس نياز درانسان به سوي خداي بزرگ وبخشنده وبنده نواز احساس نشود وهمچنين به کوچکي خودمان دراين نظام خلقت پي نبريم همواره نخوت وغرور وتکبر همچون حجابي ضخيم دربرابرمان وجودداشته ونمي توانيم از عوالم غيب وشهود آگاه وآشناشويم.
همين طوربدانيم ما محدود ،موقتي ورفتني ميباشيم وهمچون مسافري سواربرقطارزندگي چندصباحي رادراين دنيا سپري مي نمائيم وبايددراين مدت کم وکوتاه به نيازهاي خودمان جوابي معقول ومطلوب بدهيم.
نکته سوم؛ازطرفي نمازکه اين قدراهميت دردين دارد،جزء فروعات محسوب شده وآنچه که اصل واساس دين مي باشد که بايد با تحقيق وتفکرتفهيم وتبيين گردد،اصول دين هستند که عبارتنداز:توحيد،نبوت،معاد،امامت ومعاد. اينها اگربراي شخص مسلمان بامطالعه ،مشاوره ومراجعه به محافل ومجالس مفيد ومذهبي دردل وجانش جابيفتد،بقيه مسائل همچون نمازوروزه وخمس وحج وجهاد براحتي حل شدني خواهدبود. بقول شاعر؛چونکه صدآمد ،نَوَد هم پيش ماست.
نکته چهارم؛بهتراست شماکه اهل علم وتحصيلات عاليه ميباشيد ،درشرح حال عارفان ،عالمان وعابدان بخصوص بزرگاني همچون امام خميني درکتاب سرالصلوه ايشان وآيت الله ملکي تبريزي درکتاب آداب الصلوه ايشان وهمچنين آثاري همچون:بهجت عارفان(شرح حال آيت الله بهجت ره)گنجينه عارفان،صدري وکتاب ايمان وتوحيد شهيددستغيب مراجعه نموده تا اين علاقه وکشش درشماتقويت يافته وجهت درستي پيداکند.همواره خودتان راازراهنمائي افرادمطلع وکارشناسان مذهبي بي نصيب ندانيد.
نکته پنجم؛درروايت داريم هرقوم وگروهي اهل مشورت باشند،راه هدايت راپيداخواهندکرد.
خداوندمتعال دريکي ازجاهائي که به ملائک فخرمي کند،هنگامي است که جواني درروي زمين ازلذت وشهوت روي برگردانده و به سمت اوآمده وسربه سجده ،عبوديت وبندگي مي نهد.
اشاره به چنين بنده اي کرده وبه ملائک مي گويد؛ببينيد بنده خوب مرا.
نکته آخر؛ازاينکه دراين دوران طلائي جواني به فکر عبادت وبندگي خداوندمتعال وچگونگي آن مي باشيد،مورد تحسين وتشويق بوده وبدانيد درجواني پاک بودن شيوه پيغمبري است،وَرنه هرگَبري درپيري شود پرهيزگار.
کسي که درجهت خشنودي خداقدمي بردارد،زندگي اش همواره باخوبي وخوشي همراه خواهدبود.
ان شاء الله توانسته باشيم تاحدودي به اين پرسش شما،پاسخ مختصر،مفيدومناسب داده باشيم.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید