باسلام خدمت شما پرسشگر محترم
با توجّه به شرايط خاص دوران جواني، طولاني بودن دوران تجرّدِ و خطرات جدّي تمايلات آشکار و پنهان غرائز نفساني، لازم است روابط خود را از نظر کمّي و کيفي تحت کنترل قرار دهند و در سطح ضرورت حفظ کنند.
پيدايش علايق و الفتها - هر چند غير اختياري است - ولي مبادي و شيوههاي هدايت آن اختياري است. بنابراين حتيالامکان بايد کوشيد علايقي که سرانجام معلوم و مشخصي ندارد، پديد نيايد و اگر پديد آمد، دو راه وجود دارد:
1- يا آنکه در صورت امکان انسان با بررسيها و مشورتهاي لازم آن را در جهت صحيح و مشروع مانند ازدواج هدايت کند.
2- در صورت عدم امکان ازدواج حتيالامکان با آن مقابله و مبارزه کند و از چنگال آن بگريزد، زيرا در غير اين صورت ممکن است انسان را گرفتار خطرات و گرفتاريهاي دنيوي و اخروي سازد.
دختر و پسر روابطشان بايد حساب شده باشد و اين براي مصلحت و در حمايت از آنها است. براي اينکه مبادا حوادث شوم و ناگواري براي کسي پديد آيد. بنابر اين اگر واقعا در صدد ازدواج با يکديگر باشند طبق ضوابط و مقرراتي که دانشگاه تعيين نموده بايد عمل کنند در غير آنصورت همچنانکه بارها و بارها تجربه شده حوادث ناخوشايندي در پي خواهد داشت، وقتي باب صحبت باز شد کم کم روابط بيشتر و بيشتر ميشود تا ميرسد به آن چيزهائي که خودشان هم باور نميکردند.
که به کنج قفسم نيست بجز مشت پري >
در حالي که اگر از همان اول بر اساس مقررات عقل و شرع گام بر ميداشتند و قاطعانه خود را کنترل ميکردند، نه با چشم به نگاه نامشروع، و نه با زبان به صحبت و سخنان فريبنده نميپرداختند، آن سرنوشت را پيدا نميکردند. به هر حال آنچه از انبياء و انديشمندان و افراد مجرب روزگار براي ما در اين مورد بيان شد، همه به خاطر مصلحت و سعادت و از روي دلسوزي بوده است. مبادا آنها را دست کم بگيريد. بنابراين، توصيه اکيد ما اين است که:
اولاً، اگر ضرورتي ايجاب نميکند حتّي الامکان چنين روابطي با نامحرم برقرار نشود و خواهران در مقابل افراد نا محرم، رفتاري متکبّرانه داشته باشند نه رفتاري صميمانه. اينکه در احکام شرعي ميفرمايند در غير ضرورت مثلاً مکروه است مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصا مرد و زن جوان، به اين دليل است که چه بسا همين هم صحبت شدنها، غرايز جنسي افراد را تحريک کند و يک اُلفت و محبّت شهواني بين مرد و زن ايجاد گردد و نقطه آغازي براي غوطهور شدن در انحراف و فساد شود. در هر حال انسان بايد دقيقا درون خود را بکاود و باطنش را عميقا مطالعه کند که مثلاً صحبت کردن با افراد نامحرم چه ضرورتي براي او دارد.
ثانيا: در صورت ناچاري و ضرورت، روابط با نامحرم تا آنجا که به شکستن حريم احکام الهي منجر نشود، اشکالي ندارد. بنابراين، گفتگو و نگاههاي متعارف بدون قصد لذّت و ريبه، اشکالي ندارد. امّا با اين حال، حتيالامکان لازم است در کلاسها به گونهاي باشند که کمترين اختلاط پديد آيد و در برخورد و گفتگو، هنجارهاي شرعي زير بايد رعايت شود:
1ـ از گفتگوهاي تحريک کننده پرهيز شود.شوخي و خنده زن يا نامحرمان جايز نيست و اگر موجب فتنه و فساد شود قطعا حرام است.
2ـ از نگاههاي آلوده و شهواني خودداري شود.
3ـ حجاب شرعي رعايت شود.
4ـ قصد تلذّذ و ريبه در کار نباشد.
5ـ دو نفر نامحرم در محيط بسته، تنها نمانند.
بنابراين، سعي کند خود را عادت دهد که:
1- در صحبت با نامحرم به او نگاه خيره وهمراه باتوجه نکند .
2- در همه حال، خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانيد و عفّت و حيا را فراموش نکنيد.
روشن است که هر فرد خود بهتر ميتواند تشخيص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان علي نفسه بصيره ؛ آدمي بر نفس خود آگاه و بيناست»، (قيامت ، آيه 14).
معرفي کتاب:1-احکام روابط مردوزن دراسلام،معصومي 2-گناهان کبيره،شهيددستغيب 3-جوانان وانتخاب همسر،مظاهري.
موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید