با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
فلسفه تلقين حقايق ايماني و اعتقادي به انسان در حال احتضار (هنگام مردن) و يا به هنگام قرار گرفتن در قبر براي اين است كه انسان در آن باورها و اعتقادات كه به آنها ايمان داشته است ،تجديد خاطره نمايد . اگر بر اثر فشارهاي تلخ جان دادن در مراحل مختلف آنها را فراموش كرده ، دوباره به خاطر بياورد . هنگامي كه مأموران الهي يعني نكير و منكر براي بازجوئي او ميآيند و همان حقايق اعتقادي را از او ميپرسند ، بتواند جواب بدهد. اگر جواب درست داد، طبق روايات ديگر رنج و عذابي بر او نيست . اگر نتوانست جواب بدهد ،گرفتار رنج خواهد شد.
. در روایتی آمده:«وقتی آن مأموران الهی وارد قبر مؤمن میشوند، از او از توحید و نبوت و امام سؤال میکنند، مؤمن به راحتی جواب میدهد. بعد آن ها میگوید :بخواب مثل عروس و رَوح و ریحان بهشتی بر او وارد میشوند. اما وقتی بر قبر کافر داخل میشود، از عقاید الهی از او سؤال میکنند. او نمیتواند جواب دهد. آن دو مأمور الهی با گُرز آهنین چنان او را میزنند که او در قبرش متلاشی میگردد . آن گاه تا قیامت در قبر گرفتار عذاب میشود».(1)
تلقین مثل باران است که در سرمین مساعد وقتی بارید ،موجب سر سبزی می شود وگرنه چه بسا در سرزمین شوره زار و یا سخت شاید بی اثر و یا کم آثر باشد .تلقین نیز در کسی اثر می کند و برای او مفید است که زمینه ایمانی در وجود او باشد و اهل ایمان و عمل صالح باشد و گرنه معلوم نیست برای آن هنگام موثر باشد .
پینوشت:
1. بحار الانوار، ج 6، ص 263، نشر دار الاحیاء للتراث العربی، بیروت 1403ق.
پرسش: آيا وقتي خاك كربلا را با مرده دفن مي كنيم ،تاثيري داره؟
نظر خودتان را ارسال کنید