کالای ایرانی و حمایت از آن1

کالای ایرانی و حمایت از آن (1)
بیان پیش رو صحبت های استاد محمد محمدی فرید از فعالان فرهنگی و از اساتید خارج فقه و اصول مشهد است. این صحبت به همت مرکز ملی پاسخگویی خراسان رضوی و گروه مردمی مساجد بدر در مرکز بحث و انتقاد دینی شهید هاشمی نژاد برگزار شده است. مولف چندین کتاب در حوزه ی رسانه و دیگر موضوعات،‌ با بیانی شیوا و لطیف به این بحث پرداخته که امید است مورد استفاده ی تمام دلسوزان قرار گیرد. این نوشتار قسمت اول صحبت های این استاد فرهیخته است.
مساله ی اول: گم شدن مسائل اصلی
در رسانه ها منابر و تمامی مراکز تاثیر گذار در فهم و اراده ی مردم آیا اولویت ها صحیح چیده شده اند؟
به برنامه های تلوزیونی دقت کنید در این برنامه ها که بعضی از آن ها بسیار پربیننده هستند چه مقدار به مسائل اصلی جامعه پرداخته می شود؟ دعوت از فلان بازیگر،‌ فلان خواننده،‌ پسری که قدش کوتاه است،‌ شخصی که برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش 100 بار خواستگاری رفته و 20 سال صبر کرده و ....
این برنامه ها هر چند از باب نمک غذا لازم است اما از اینکه قسمت بسیاری از برنامه ها به این سمت برود و با این محتوا پر شود آنقدر غذا را شور می کند که بعد از مدتی قابل خوردن نیست!
اینکه نزدیک به 2 میلیون و 500 هزار نفر در حاشیه ی تهران زندگی می کنند و نه تهرانی به حساب می آیند و نه روستایی این مساله ی کمی است؟ این امر به ما و دولت ما هیچ ربطی ندارد؟
رهبری در بیانی فرموده اند:
گاهی اوقات انسان احساس می‌کند دستگاه‌های مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس می‌کند. حالا مثلاً فرض بفرمایید این ‌همه ما مسئله‌ فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئله‌ اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئله‌ سینما، یک مسئله‌ مهم است، [یعنی] مسئله‌ فرهنگی مهمی است که سینمای کشور چه جوری اداره می‌شود، از کجا پشتیبانی می‌شود‌‌ -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا می‌کنند برای فیلم‌ها- اداره‌ هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئله‌ این‌جوری می‌شود پیدا کرد، [اما] ناگهان می‌بینید مثلاً فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، می‌شود مسئله‌ اصلی؛ نامه‌نگاری می‌کنند.
‌پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئله‌ اصلی را از مسئله‌ فرعی تشخیص نمی‌دهد و یک مسئله‌ اصلاً بی‌اعتبارِ بی‌اهمیت فرعی را به‌عنوان یک مسئله‌ اصلی، درشت می‌کنند. وقتی این‌جوری دستگاه‌های مرکزی اختلال دارند، آن‌وقت اینجا جای همان آتش ‌به ‌اختیاری است که عرض کردم.
هشت سال است که در این کشور بحث اقتصادی در کلمات رهبری بحث اول است سالهای متمادی با همین نام نامگذاری شده اند و مساجد و فعالین فرهنگی همانطور که قبلا کار می کرده اند با همان اولویت ها به کارهای خود ادامه می دهند عجیب نیست؟!
بیکاری یا خفگی
این همه جوان که بیکارند نه بیعار دنبال شغلند اما هیچ مسیری برای فرار ندارند و در یک فضای محدود به گونه ای گیر افتاده اند که در حال خفگی اند و هیچ فریادرسی نیست. نزدیک به 3 میلیون و 500 هزار نفر آمارهای رسمی ماست که معلوم نیست این مقدار درست باشد بلکه چه بسا بیشترند. این جمعیت ملیونی در حال خفگی اند و کسی کمکی نمی کند. جوانی که گل فروشی می کند جوانی که در آشغال ها دنبال لقمه ای نان می گردد و با جمع آوری مواد بازیافتی روزگار می گذراند به همه ی ما می گوید من بیکارم اما بیعار نیستم،‌ شغل مناسبی به من بدهید اهل کارم این ها را چه باید کرد؟
امروز نزدیک به 450 هزار نفر در تپسی و اسنپ ها مشغولند چرا؟
اما آنانی که کاری دارند و درآمدی این خفگی را احساس نمی کنند. در میان انبوهی از کالاهای رنگین چینی این فقر پنهان است. در میان چراغ ها و ساختمان های لوکس و بازارهای بزرگ شهرها این بیکاری و این درد و زخم پنهان است.
فساد لازمه ی بیکاری است
بزرگترین عامل فساد فضایی است که در آن فضا کار نباشد و انسان بی کار باشد.
شهید مطهری می فرماید اسلام دشمن بیکاری است و کار بهترین عامل سازنده ی فرد و اجتماع است. اسلام دشمن بیکاری است و بیکاری بزرگترین عامل فساد است.
اعتیاد،‌ طلاق،‌ زندان،‌ در این مجموعه ها بیشتر به چشم می آید مثلا 56 درصد زندانی ها مربوط به حاشیه ی شهرها هستند.
باندهای قاچاق اول به سمت حاشیه ی شهر می روند
باندهای فساد اول به سمت حاشیه ی شهر می روند
باندهای توزیع و تولید مواد مخدر اول به سمت حاشیه ی شهر میروند.
این آتش،‌ دامن جامعه را می گیرد
حس تنفر از افرادی که زندگی خوبی دارند،‌ از جامعه و از وضعیت موجود در این فضا متولد می شود قشر ضعیف در اعتراضات و در بسیاری از تنش های سیاسی خود را نشان می دهند چون احساس می کنند حقشان ضایع شده است. وندالیسم در این فضای ملتهب خلق می گردد و در تسویه حساب های سیاسی به عنوان یک ابزار در دست فرصت طلبان قرار می گیرد حال آنکه در جامعه ی ما در بسیاری از مواقع اصل این اعتراض سیاسی نیست.
جهاد همیشه هست
شهید مطهری در قیام و انقلاب مهدی عج می فرمایند نقطه ی اوج مقابله حق با باطل قیام حضرت مهدی است،‌ جهاد هست و همیشه هست،‌ و در زمان حضرت مهدی عج این جهاد به اوج خود می رسد.
مساله این است که پیچیدگی این مبارزه روز به روز فرق می کند و هر روز بیش از دیروز می شود. جنگ تحمیلی را همه فهمیدند اما جنگ با داعش تا چندین سال پنهان بود،‌ شهدای مدافع حرام در ابتدا پنهانی دفن می شدند،‌ مدافعان حرم به اسم مدافعان افغان در این کشور معرفی می شدند تا بعد چندین سال همه فهمیدند خطر مهمی به نام داعش است عده ای از جوانان شیعه ی ایرانی در کنار جوانان افغان و لبنان و سوریه در جنگ با آن ها هستند می کشند و شهید می شوند و حال کمی شفاف شده است!
جنگ ها و جهادهای امروز هوش خاصی می طلبد حق و باطل به هم آمیخته شده و به این راحتی امکان شناخت آن نیست.
جنگ اقتصادی
رئیس جمهور امریکا در مورد اقتصاد چین و کالاهای چینی در امریکا می گوید:
چین به ما تجاوز کرده است! استاد خاندوزی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی می گوید در کشور کره تا مدتها اگر کسی کالای غیر کرده ای می خرید خائن شمرده می شد. در چنین فضایی است که رهبر معظم انقلاب می فرمایند اتاق جنگ وزارت خزانه داری امریکاست. در جامعه ای هستیم که کالا هست و قحطی نیست و بالاخره قیمت هم در حدی است که بسیاری از مردم گرسنه نمی مانند،‌ اما بزهکاری ها طلاق ها اعتیادها و ...روی دیگر سکه است.
راه کار چیست؟
اینکه در ماه رمضان بگوییم اللهم اشبع کل جائع برای حل مشکل بیکاران و گرسنگان کافیست؟ این که هیچ قدمی برنداریم مشکل را حل می کند؟
قطعا نه،‌ در قصه ی یوسف پیامبر ع خدا گفت قحطی می آید حال بروید دعا کنید باران بیاید؟ نه گفت برنامه ریزی کنید هم خدا از پیامبرش مسیر عقلایی را خواست و هم حضرت یوسف ع بر اساس یک مسیر عقلایی و معقول این خطر را از سر مردم برداشتند.
باید راهکاری معقول معرفی کرد و به دنبالش بود و آن حمایت از کالای ایرانی است.
موانع حمایت از کالای ایرانی
1-نگاه شخصی به مسائل اقتصادی
در حوزه ی مسائل امنیتی نگاه ما ملی است و ملی هم بوده است. در جنگ تحمیلی عراق به خرمشهر حمله کرد اما جوان مشهدی در دفاع از آن جا شهید شد. چرا؟ چون کل کشور یک واحد به حساب می آید به خانه های مردم در خرمشهر حمله شده است گویا به خانه های ما در مشهد و تهران حمله شده است پس همه باید دفاع کنیم ناموس آن ها ناموس ما هم هست و این یک نگاه صحیح و دقیق است.حال پله ای بالاتر رفته ایم و امنیت را فراملی نگاه می کنیم،‌ شهید حججی از استان اصفهان در خارج از این مرز و بوم به شهادت می رسد او در سوریه شربت شهادت می نوشد چرا؟ چون امنیت را با نگاهی فراملی نگاه می کنیم و این برگ برنده ی ما در این سال هاست چرا که اگر این گونه عمل نمی کردیم داعش ابتدا سوریه و بعد عراق را می گرفت و آن گاه با توان دو کشور به ایران حمله می کرد.
اما بحث های اقتصادی چه؟
در بحث های اقتصادی هم باید یک نگاه ملی بلکه فراملی داشته باشیم حال آنکه فرهنگ سازی نشده و اینگونه عمل نمی کنیم ما در بحث های اقتصادی خانواده ای و عشیره ای عمل می کنیم. هر کس به فکر خانواده ی خود است و عشیره و اقوام خود،‌ هر کسی فرزند و قوم و خویش خود را به کار می گمارد و به دیگران کاری ندارد و در مواردی مانع هم می شود. به ما این آموزش داده نشده است که اگر به اقتصادتان حمله شد دست به دست هم بدهید نه اینکه هر کسی به فکر این باشد که گلیم خود را از آب بیرون بکشد دقیقا مثل اینکه در جنگ تحمیلی هر کسی به فکر خود و خانواده ی خود می بود اگر این گونه عمل کرده بودیم چه اتفاقی می افتاد وامروز ما کجا بودیم؟
امروز این نگاه تقویت می شود که هر کسی به فکر خود باشد،‌ هر چه فشار اقتصادی بیشتر می شود مشکلات خانوادگی و دعواها بیشتر می شود و این یعنی من دنبال حفظ خانواده ی خود هستم و دیگری هم به همین منوال. اگر یک ماه پیش سکه یک میلیون بود من سکه ای خریده باشم و الان سه میلیون شده است من خوشحال می شوم. به این نکته دقت نمی کنم که این اقتصاد دودش در چشم همه می رود من به فکر خودم هستم و اینکه در این ده سکه 20 میلیون یک ماهه سود کرده ام و از این امر لذت می برم. به این ضرر کلی و به این زلزله ای که در راه است اهمیت نمی دهم چرا؟
نقصان ارزش پول ضرری است ملی اما کسانی که دلار خریده اند و می خرند از این ضرر ملی به فکر سود شخصی اند این یعنی نگاه شخصی دقیقا مثل اینکه از جنگ ایران و عراق عده ای به دنبال سودهای شخصی بودند و البته رسیدند و اگر نبود جانفشانی عده ای از مردم و جوانان این مرز و بوم معلوم نبود چه بلایی سر ما می آمد.
امیرالمومنین ع می فرمایند:
فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا ...
به خدا قسم هيچ ملّتى در خانه‏اش مورد حمله قرار نگرفت مگر اينكه ذليل شد....
اگر امنیت اقتصادی را محدود به خانه و خانواده ی خودتان بکنید. حضرت میفرمایند والله قسم ذلیل می شوید. دشمنی بخواهد بیاید پشت در خانه ی شما آن گاه بخواهید دفاع کنید معلوم است مغلوب خواهید شد.
همه مسوولند نه دولت
این نگاه باعث می شود که نگاه ما فقط به دولت نباشد،‌ اینکه مردم هر چه دلشان خواست کالای چینی بخرند و بعد بگویند چرا دولت اقتصاد را درست نمی کند این مسیر اشتباه است.
از ابتکارات امام راحل این بود که امنیت را منحصر د سپاه و ارتش نمی دیدند و بسیج مردمی را به میدان آوردند،‌ در بحث اقتصاد هم مردم باید همه به میدان بیایند باید نگاه ملی بلکه فراملی شود تا بتوانیم به نتیجه ای برسیم و الا این مشکل حل نخواهد شد.....بحث ادامه دارد و در روزهای بعد قسمت های بعدی این صحبت بارگذاری خواهد شد.

کالای ایرانی و حمایت از آن1

تصویر modir
نویسنده / مترجم: modir

نظر خودتان را ارسال کنید

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
3 + 15 =

پربازدیدترین ها