اين اشكال كه عزاداري سالار شهيدان و اصحاب بزرگواري، از مسائل مبتدعه است و برانجام مراسم عزاداري حكم حرمت مترتب ميگردد، هيچ اساس و پايهاي در نظر عقل و سيره عقلا و سنت و قرآن مجيد ندارد.
زيرا بدعت، مفهومي در مقابل سنت است. رسول خدا(ص) در اين باره فرموده است: «يأتي علي الناس زمان وجوههم وجوه الآدميين و قلوبهم قلوب الشياطين... السنة فيهم بدعة و البدعة فيهم سنة.» (تاج الدين الشعيري، جامعالاخبار، ص 125 به نقل از البدعه، ص 18).
علاءالدين هندي در حديثي از اميرالمؤمنين(ع) درباره اينكه بدعت، مفهومي مقابل دستورات الهي و فرامين پيامبر(ص) است، گويد:
«و اما اهل السنة، فالمتمسكون بما سنّه اللَّه لهم و رسوله و ان قالوا، و اما اهل البدعة، فالمخالفون لامر اللَّه تعالي و كتابه و رسوله و العاملون برأيهم و اهوائهم و ان كثروا....» (كنزالعمال، ج 16، ح 44216، ص 184 به نقل از البدعه، ص 18 و 19)
بنابراين مستحدثاتي كه در دين ايجاد شده و مخالف كليات قرآن و سنت است، بدعت شمرده ميشود. آيا اين مفهوم بر برپايي عزاداري و گريستن بر امام حسين(ع) و اصحاب وي صدق ميكند؟
طبق نقل تاريخ نگاران و محدثين اهل سنت رسول خدا(ص) در شهادت عموي گراميش حضرت حمزه و جناب جعفربن ابي طالب و در سوگ فرزند عزيزش ابراهيم و در كنار مزار شريف مادرش و جز آن گريسته و عزاداري فرمودند:
- گريستن رسول خدا(ص) در سوك دخترش كنار قبر وي:....عن انس بن مالك: قال دخلنا مع رسولاللَّه(ص) جالس علي القبر. قال: فرأيت عينيه تدمعان...» صحيح بخاري، ج 2، ص 549).
- گريستن ايشان بر فرزند گراميش ابراهيم:...عن انس بن مالك: قال دخلنا مع رسول اللَّه(ص) علي ابي سيفٍ القين و كان ظئرا لابراهيم(ع) فاخذ رسول اللَّه(ص) ابراهيم فقبله و شمّه. ثم دخلنا عليه بعد ذلك و ابراهيم يجود بنفسه، فجعلت عينا رسول اللَّه(ص) تذر فان... فقال رسولاللَّه(ص): ان العين تدمع و القلب يحزن و لا نقول الا ما يرضي ربنا و انا بقراقك يا ابراهيم لمحزونون...» (همان، ص 556). اين روايت به صراحت به جواز حزن و گريستن در فراق اولياء الهي دلالت ميكند.
- تشويق و ترغيب پيامبر(ص) بر گريه بر حضرت حمزه: «... و بکت الانصار علي قتلاهم. فسمع ذلك رسول اللَّه(ص) فقال: لكن حمزه لابواكي له، فجاء نساء الانصار الي باب رسول اللَّه(ص) فبكين علي حمزة فدعا لهن رسول اللَّه(ص) و امرهن بالانصراف. فهن الي اليوم اذا مات الميت من الانصار، بدأ النساء فبكين علي حمزة ثم بكين علي متيهن.» (طبقات ابن سعد، ج 2، ص 44).
اين روايت دلالت بر جواز و ترجيح گريه بر اولياء الهي و تشويق ديگران براي اين منظور ميكند. و اين عيناً همان كاري است كه شيعه درباره امام حسين و برگزاري مراسم عزاداري در حق ايشان مينمايد.
با توجه به روايات فوق و نظير آنها كه فراوان است ميتوان به منطق قرآن و سيره رسول اللَّه(ص) در جواز و مرجح بوده عزاداري نسبت به امام حسين(ع) پي برد. مضافاً آنكه طبق روايات فريقين شخص پيامبر(ص) بارها از شهادت امام حسين(ع) خبر داد و در اندوه و مظلوميت وي گريستند. (ر. ك: مقتل خوارزمي، ج 1، ص 87؛ الجامع الصحيح، ج 13، ص 193؛ المجمع الزوائد، ج 9، ص 188» ).
بنابراين برگزاري مراسم عزادري از نظر سنت نبوي نيز اشكالي ندارد.سيره صحابه صدر اسلام نيز بر مشروعيت و جواز عزاداري دلالت و اشاره دارد، و بنده در پست13 همین بحث در پاسخ به یکی از سوالات شما به نمونه های دیگری هم اشاره کرده ام..
نظر خودتان را ارسال کنید