باسلام خدمت شما پرسشگر محترم اميرمؤمنان (ع) در پاسخ به اين پرسش که وقتى خداى تعالى در قرآن کريم فرموده!: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ»غافر (40)، آيه 60.؛ «بخوانيد مرا، اجابت مى کنم شما را»، دعاهايمان مستجاب نمى شوند، فرمود: زيرا در هشت مورد خيانت کرده ايد: 1. خداى تعالى را شناختيد اما حقش را چنان که بايد و بر شما واجب فرموده بود، به جاى نياوريد. پس خداشناسى تان به کار نيامد. 2. کتابش قرآن را خوانديد و به آن عمل نکرديد. 3. به پيامبرش ايمان آورديد، اما سنتش را مخالفت نموديد. 4. گفتيد که از آتش دوزخ مى ترسيد، در حالى که هر زمان، بدن هاتان را با گناه به آتش نزديک مى کنيد. 5. ادعاى اشتياق به بهشت نموديد و کارهايى انجام داديد که شما را از آن دور ساخت. 6. نعمت مولاى خويش را خورديد و سپاسگزارى نکرديد. 7. خداوند به دشمنى با شيطان فرمان تان داد و فرمود: «إِنَّ الشَّيْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» فاطر (35)، آيه 6؛ «شيطان دشمن شما است، آن را دشمن خود بگيريد». شما با زبان تان با شيطان دشمنى کرديد، اما بدون مخالفت عمل، با او دوستى ورزيديد. 8. عيب هاى حرام را پيش چشمشان آورديد و عيوب خود را ناديده انگاشتيد، و کسانى را به چيزهايى ملامت کرديد که خود به آن موارد، به سرزنش سزاوارتر بوديد. با وجود اين امور، چگونه دعاهايتان به اجابت رسد؟ اعلام الدين، ص 269 و 270. مسأله اجابت دعا از مسائل قطعى در همه اديان الهى است. قرآن مجيد مىفرمايد: «اذا سئلک عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو) من نزديکم، و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم» (بقره، آيه 186). به عبارت ديگر سنت الهى بر آن تعلق گرفته که برخى از امور را از طريق دعا و درخواست به انسان عنايت فرمايد و اين راه را براى همه بندگان حتى کسانى که احيانا گناهانى دارند باز گذاشته است. دعا و توسل از حقايق معنوي کاملا مؤثر است؛ منتهي اين اعتقاد بدين معنا نيست که دعاي مؤثر و مقبول نياز به شرايط و پيش زمينه ندارد. به طور کلي هر عملي براي اين که مؤثر واقع شود، نيازمند شرايط و آمادگي هاي لازم است. استحضار داريد که تمامي عبادات به خصوص دعا داراي چندين اثر عمومي و خصوصي است. آثار عمومي دعا، معنويت، نورانيت، صفا و قربي است که در قلب و روح انسان ايجاد مي شود و آثار خصوصي آن، تأثيرات معنوي و يا مادي خاص است که در روايات و سند دعاها ذکر شده است؛ مانند دعا براي رفع امراض، فقر، گرفتاري و مانند آن. موفقيت در وصول به آثار و نتايج رفتار معنوي همچون دعا، نيازمند رعايت شرايط خاصي است و اجابت دعا امرى قانونمند و ملائم با ديگر سنتهاى جارى الهى در نظام تکوين و مشروط به شرايطى است؛ از جمله: 1) شرايط مناسب روحى دعا کننده از قبيل تضرع و تواضع در مقابل پروردگار. 2) مصلحت بودن تحقق خواسته شخص دعا کننده چرا که در بسيارى از موارد تحقق آن خواسته براى شخص سودمند نيست؛ مثلا رسيدن به مقام يا امکاناتى خاص چه بسا نه تنها به نفع او نباشد بلکه ممکن است به ضرر او باشد و مايه دورى او از ايمان و تقوا گردد. 3) فرا رسيدن زمان مناسب براى تحقق مطلوب، مثلا ممکن است فردى علاقهمند باشد که يک شخصيت علمى ممتاز باشد وتلاش علمى فراوانى کند ولى قطعا در اندک زمان تحقق آن ممکن نيست و سالها بايد بگذرد تا نتيجه تلاشهاى خود را به دست آورد. 4) اخلاص در نيت و انقطاع کامل به خداوند؛ چرا که عطايا به اندازه نيت و اخلاص در آن سرازير مىشوند و در کلام حضرت امير(عليه السلام) در نهجالبلاغه آمده است: «ان العطيه على قدر النية» 5) بر اساس توحيد خواسته هاي انسان يا بايد خدا باشد و يا خدايي, يعني انسان يا خود خدا را مي خواهد و مي خواهد به معرفت خدا برسد و صفات خداوند را در خويش تقويت کند و از خدا مي خواهد که در جهت خدايي شدن به او کمک کند و يا خواسته هايش خدايي است, يعني چيزهايي مي خواهد که گاه جنبه مادي دارد ولي خدايي است و براي کمک گرفتن از ابزار مادي در جهت کسب رضايت الهي و حرکت در مسير خداوند است. اگر انسان از اين مسير خارج شود و آرزوهايي داشته باشد که نه خدا است و نه خدايي, نبايد از خداوند انتظار داشته باشد که دعاي او را اجابت کند. اين مي شود خواسته هاي نامشروع و حکمت خدا اقتضاي اجابت چنين دعايي را ندارد. 6) از طرفى خداوند گاهى اجابت مطلوب انسان را به علتهايى که صلاح مىداند و بر ما پوشيده است به تأخير مىاندازد يا آن را به گونهاى ديگر تبديل مىکند؛ در واقع به شيوه ي بهتر اجابت مي شود بدون اينکه ما بدانيم! از ديگر شرايط دعا عبارت است از: شناخت خداي تعالي،عمل کردن به عهد و پيمان الهي، پاکي درآمد. نکته بسيار زيبايي که در خصوص دعا وجود دارد، اين است که دعا - در حقيقت و بدون توجه به کاربرد آن در رفع حوايج - ارتباط مستقيم و راز و نيازگونه با ذات هستي است و از اين نظر اولا، قرين اجابت قطعي است؛ زيرا هنگامي که بنده اي خدا را مي خواند، در همان لحظه لبيک اجابت حق تعالي را دريافت مي کند. ثانيا، هيچ گونه شرطي ندارد، حتي ايمان واقعي؛ بنابراين هر بنده در هر موقعيتي که به لحاظ ايمان به سر مي برد اگر روي به خداي مهربان آورد و او را از صميم دل بخواند و با او سخن بگويد، سخنش را خواهد شنيد و در همان لحظه لبيک اجابت خواهد گفت. قرآن کريم در اين زمينه مي فرمايد: هنگامي که بندگان من از من درخواستي نمايند، پس من بدانها نزديکم و پاسخ درخواست آنها را مي دهم آنگاه که از من بخواهند (بقره، 186 ( و در آيه ديگري آمده است که: مرا بخوانيد اجابت مي کنم. اين چهره از دعا، زيباترين رابطه اي است که انسان با تمام هستي برقرار مي نمايد و از نتايج آن که آرامش درون، نورانيت، صفاي دل و اجابت حق تعالي است، فورا و بدون هيچگونه تأخير و ترديدي سود مي برد؛ گرچه تأثير آن در رفع حوايج و آثار خاصي که براي آنها ذکر شده است، از روي حکمت و مصلحت مدتي به تأخير افتد! (دقت کنيد) 3- بنابراين نکته ي قابل توجه اين است که به دعا تنها به چشم وسيله اي براي برآورده شدن حاجات خود، نگاه نکنيم. بلکه دعا آثار مثبت و گرانقدر بسيارى براى انسان به ارمغان مىآورد از جمله: الف) دعا و توسل و ارتباط با خدا داراى آثار تربيتى و سازنده فراوانى است. دعاها مشتمل بر مجموعه عظيمى از معارف بلند الهى و عميقترين آموزههاى توحيدى عرفانى و فلسفى است. ب ) موجب تلطيف روح در سايه ارتباط با معبود و در پىآورنده پاکى و طهارت نفس است. ج ) آرام بخش دل و تسکين دهنده آلام روحى و روانى است. د ) آرمان پرور و هدف ساز و جهت بخش است. ه ) اميد بخش انسان است. زيرا در پرتو آن انسان خود را با بزرگترين منبع فيض هستى در ارتباط تنگاتنگ و صميمانه مىبيند و از تنهايى و بى کسى نجات مىيابد. و ) استمداد از نيروها و عوامل ماوراى مادى در حل مشکلات و از طرف ديگر کسب موفقيت هر چه بيشتر در امور است. 4- آداب دعا کردن: 1- بسم الله گفتن پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله) فرمودند: دعايي که با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز گردد رد نمي شود. (ميزان الحکمة, ح 5620) 2- تمجيد خداوند امام صادق (عليه السلام): در کتاب امير المومنين (عليه السلام) آمده است که پيش از درخواست چيزي از خدا, بايد او را ستود. پس هرگاه خداي عز و جل را خواندي (ابتدا) او را تمجيد کن. (راوي مي گويد:) عرض کردم: چگونه تمجيدش کنم؟ حضرت فرمود: مي گويي: يا من هو اقرب من حبل الوريد, يا من يحول بين المرء و قلبه, يا من هو بالمنظر الاعلي, يا من ليس کمثله شيء (اي کسي که از رگ گردن به من نزديکتر است, اي کسي که ميان انسان و دلش حائل مي شود, اي کسي که در بالاترين چشم انداز است, اي کسي که مانند ندارد). (همان, ح562) 3- صلوات فرستادن بر پيامبر و خاندانش (صلوات الله عليهم اجمعين) امام علي (عليه السلام): هر گاه از خداي سبحان درخواستي داري ابتدا بر پيامبر اسلام (صلي الله عليه و اله) درود فرست, سپس حاجت خود را بخواه؛ زيرا خدا بزرگوارتر از آنست که از دو حاجت درخواست شده, يکي را برآورد و ديگري را باز دارد. (نهج البلاغه, حکمت 361) 4- نام بردن حاجت در دعا امام صادق (عليه السلام): راستي خداي تبارک و تعالي مي داند که بنده هر گاه به درگاهش دعا کند چه مي خواهد ولي او دوست دارد که حوائج به درگاه او شرح داده شود؛ پس چون به درگاه او دعا کردي حاجتت را نام ببر. (اصول کافي, ج6, ص 43) 5- اصرار در دعا امام صادق (عليه السلام): خداوند بد دارد که بنده ها بر يکديگر در انجام حاجت اصرار ورزند و اصرار را نسبت به خودش دوست دارد؛ خداوند عز و جل دوست مي دارد که از او درخواست و آنچه نزد اوست خواهش شود. (همان, ص 41) لازم به ذکر است که بهتر است در عين اصرار بر دعا, صلاح کار خود را به خداوند واگذار کرد؛ يعني از طرفي در دعا اصرار کنيم چون خود خدا دستور داده است و از طرف ديگر برآورده شدن يا نشدن آن را به خداوند واگذار کنيم چون او صلاح بندگان را از هر کسي بهتر مي داند و ما به صلاح کار خود آگاه نيستيم. 6- اعتراف به گناه امام صادق (عليه السلام): (در دعا) ابتدا بايد خدا را ستود, سپس به گناه اعتراف نمود و آن گاه حاجت را خواست. (ميزان الحکمة, ح 5630) 7- يقين و اعتماد به دعا امام صادق (عليه السلام): دعا پايگاه اجابت است چنانچه ابر پايگاه باران است. (اصول کافي,ج6, ص2) 8- خواندن خداوند با دلي پاک امام صادق (عليه السلام): راستي خداي عز و جل اجابت نکند دعا را از روي دل سخت و قساوت. دوست عزيز 5- ما همواره خيال مىکنيم که اگر دقيقا همان چيزي را که ما طلب مىکنيم، در همان زمان و با همان شرايطى که مىخواهيم عمل شود، دعايمان اجابت گرديده است؛ در حالى که چه بسا همين پاسخ نيافتن ما اجابت از سوى خدا باشد. يعنى خداوند منان با طول دادن اجابت ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگاه مىدارد و اين لطف بزرگى است که به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مىگردد و در پى آن الطاف بىشمار ديگرى نصيبش مىشود. مولوى مىگويد: آن يکى الله مىگفتى شبى تا که شيرين مىشد از ذکرش لبى گفت شيطان: آخر اى بسيار گو اين همه «الله» را «لبيک» کو؟ مى نيايد يک جواب از پيش تخت چند «الله» مى زنى با روى سخت او شکسته دل شد و بنهاد سر ديد در خواب او خضر اندر خضر گفت: «هين»از ذکر چون واماندهاى چون پشيمانى از آن کش خواندهاى؟ گفت: لبيکم نمىآيد جواب زآن همى ترسم که باشم رد باب گفت: آن «الله» تو «لبيک» ماست و آن نياز و سوز و دردت پيک ماست ترس و عشق تو کمند لطف ماست زير هر يا رب تو لبيکهاست ما بايد به هنگام دعا يقين داشته باشيم که حقتعالى قادر است- اگر اين دعا و خواسته به مصلحت ما باشد و منافات با حکمت الهى و نظام آفرينش و ربوبيت نداشته باشد- حاجت ما را برآورده نمايد و اگر مصلحت نباشد به بهترين شکلى آنچه که خير و صلاح ما را در آن مىبيند عنايت فرمايد و تشخيص اينکه دعاي ما به چه علتي در حال حاضر اجابت نشده است، به عهده ي ما نيست. بلکه آن چيزى که بر عهده ما و کار و وظيفه ما است دعا نمودن و ميل و نيت و قصد و يقين به اجابت آن است؛ مصلحتسنجى و محاسبه خير و شر آن بر عهده ربالعالمين است و همانطور که اشاره شد دعا خود عبادت مستقلى است و تنها براى خواستن و برآوردن حوائج نيست. دعا گفتوگو با خدا و خواندن حقتعالى است که ممکن است در ضمن آن سؤال و تقاضا و درخواست نيز باشد و يا نباشد. دعا از مهمترين اعمال توحيدي است که باعث وحدت و نزديکي انسان به خداوند مي شود و هدف آفرينش او از اين طريق تحقق مي يابد. موفق باشيد. براى آگاهى بيشتر ر.ک: 1- تفسير الميزان و نمونه ذيل آيه 186 سوره بقره 2- دعا، آيت الله مشکينى 3- اصول کافى، ج 4، کتاب الدعا منبع: سايت پرسمان موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید