سلام وقت شما بخير امامت و ولايت فقيه از اعتقادات و مباحث کلامي هستند که بايد با ادله محکم و برهان عقلي و نقلي مبتني بر عقل ثابت شوند،همچنان که نبوت مساله اي اعتقادي است امامت و ولايت فقيه از اعتقادات و مباحث کلامي هستند که بايد با ادله محکم و برهان عقلي و نقلي مبتني بر عقل ثابت شوند، همچنان که نبوت مساله اي اعتقادي است که بايد با برهان و استدلال عقلي ثابت شود . نقل در اين موارد يا خود برهاني است يا از باب تاييد است. بنا بر اين اثبات امامت و ولايت فقيه با نقل صرف نمي شود. برهان نبوت که در قرآن هم ذکر شده ، عبارت است از :بشر محتاج هدايت است . با وجودي که عقل را که نور و هدايتگر است ، دارد، در گذر زمان گرفتار اختلاف مي شود که يا ناشي از تفاوت برداشت است ( که يک برداشت حق و برداشت هاي ديگر باطل است) يا ناشي از جهل و ناتواني در درک حقايق ؛ اين جاست که خدا براي رفع اختلاف وحي و کتاب نازل مي کند: کانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْکُمَ بَيْنَ النَّاسِ فيمَا اخْتَلَفُوا فيهِ؛ (1) مردم (در آغاز) يک دسته بودند (و تضادي در ميان آن ها وجود نداشت. به تدريج جوامع و طبقات پديد آمد . اختلافات و تضادهايي در ميان آن ها پيدا شد، در اين حال) خداوند، پيامبران را برانگيخت تا مردم را بشارت و بيم دهند . کتاب آسماني، که به سوي حق دعوت ميکرد، با آن ها نازل نمود تا در ميان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوري کنند. براي اين که در خود قرآن مردم به اختلاف نيفتند ، خداوند پيامبرش را به تبيين و تفسير و تعليم کتاب خدا مأموريت داد: ِوَ أَنْزَلْنا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِم؛ (2) ذکر را بر تو نازل کرديم، تا آنچه به سوي مردم نازل شده است ، براي آن ها روشن سازي . َ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ؛ (3) آن ها را کتاب بياموزد . وجود پيامبر در کنار کتاب را قاطع عذر منکران و کافران و منحرفان ناميد که با وجود کتاب و پيامبر به عنوان مفسر و مبين کتاب ، ديگر عذري براي گمراهي نيست: وَ کَيْفَ تَکْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلي عَلَيْکُمْ آياتُ اللَّهِ وَ فيکُمْ رَسُولُهُ ؛ (4) چگونه کفر مي ورزيد در حالي که (در دامان وحي قرار گرفتهايد، و) آيات خدا بر شما خوانده ميشود، و پيامبر او در ميان شماست؟! قرآن با تفسير و تبيين پيامبر ، هدايتگر به حق و مانع گمراهي است . بعد از پيامبر بايد مفسر و مبين معصوم به عنوان امام و مقتدا و هدايتگر باشد تا مردم با تمسک به تفسير و تبيين امام ، هدايت يابند . از گمراهي در امان باشند . از اين رو در قرآن مردم به اطاعت از ولايت خدا و رسول و مؤمنان نمازگزاري که در رکوع صدقه مي دهند ، دعوت مي شوند: إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُون؛ (5) سرپرست و وليّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آن ها که ايمان آوردهاند. همان ها که نماز را برپا ميدارند، و در حال رکوع، زکات ميدهند. همچنين به اطاعت مطلق از خدا و رسول و اولي الامر دعوت مي شوند: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُم؛ (6) اي کساني که ايمان آوردهايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياي پيامبر] را. معلوم مي شود اولي الامر بايد معصوم باشد . شناسايي معصوم فقط از خدا و رسول خدا ممکن است . آنان بايد مصداق اولي الامر را معرفي کنند . پيامبر در روز غدير و در حديث متواتر ثقلين امام علي و فرزندان معصوم ايشان را به عنوان جانشينان خود و هدايتگران و امامان امت و تفسير و تبيين کنندگان قرآن، معرفي نمود. بنا بر اين اصل امامت مانند نبوت بر برهان محکم عقلي تکيه دارد .آيات قرآن با بيان برهاني ما را به اطاعت از هدايت يافتگاني که مي توانند هدايتگر باشند و خدا اين وظيفه را بر دوش آنان نهاده است ، سوق مي دهند. اگر بخواهيم همه آيات و رواياتي را که با بيان برهاني بر امامت دلالت دارند ، يادآوري کنيم، جواب خيلي طولاني مي شود . ولايت فقيه مانند امامت از عقايد و مسائل کلامي است. همان گونه که در نبود پيامبر بايد دين خود را از امام بگيريم و اداره دنياي خود را به او بسپاريم ، در دوران غيبت هم بايد احکام دين را از مجتهدان عادل که نايبان عام امام زمان (عج) هستند ، بگيريم . اداره دنياي خود را به مجتهدي عادل و توانمند که بهتر از بقيه مجتهدان توان اداره کشور را دارد، بسپاريم. اين حکم عقل و شرع است . روايات زيادي از امامان بر اين مطلب دلالت دارد، از جمله روايت زير: من کان منکم ممن قد روي حديثنا ونظر في حلالنا وحرامنا وعرف أحکامنا فليرضوا به حکما فإني قد جعلته عليکم حاکما فإذا حکم بحکمنا فلم يقبله منه فإنما استخف بحکم الله و علينا رد و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حد الشرک بالله . (7) هر کس از شما که حديث ما را روايت مي کند و اهل نظر در حلال و حرام ما است و احکام را مي شناسد ، به حکومتش رضايت دهيد ،که او را بر شما حاکم کردم .اگر کسي حکم او را که به حکم ما حکم کرده ، نپذيرد ، حکم خدا را نپذيرفته و خفيف کرده ؛ حکم ما را رد کرده ؛ رد کننده ما ، رد کننده حکم خدا است . چنين کسي در رديف مشرکان است. نبوت و امامت و ولايت فقيه همه در يک راستا و از مباحث اعتقادي و متکي به برهان محکم عقلي و نقلي و از مسائل روشن و بديهي هستند. پي نوشت ها: 1. بقره (2) آيه 213. 2. نحل (16) آيه 44. 3. بقره ، آيه 129. 4. آل عمران (3) آيه 101. 5. مائده (5) آيه 55. 6. نساء (4) آيه 59. 7. کليني ، کافي ، پنجم ، تهران ، دار الکتب الاسلاميه ، 1362 ش ، ج1 ، ص
نظر خودتان را ارسال کنید