باسلام خدمت شما پرسشگر محترم روايت «لولاک لما خلقت الافلاک» ( بحارالانوار ج 15، ص 28؛ ج 16، ص 406، و ج 57، ص 199 ) و روايت «... و لولا على لما خلقتک و لولا فاطمة لما خلقتکما») مستدرک سفينه البحار، شيخ على النمازى، ج 3، ص 168 و 169.) و نيز: «فلولاکم ما خلقت الدنيا و الأخرة و لا الجنة و النار ( همان، 167.) که تقريبا همگي با يک سياق به سوال شما مربوط ميشود . با فرض اينکه اين روايات با سند صحيح نقل شده باشند, در اين باره، يکى از سه معناى زيرشايان توجه است: 1. هدف از خلقت جهان، چيزى است که جز با وجود پيامبر(ص) و اهل بيت او تحقق نمىيابد. از ديدگاه قرآن، همه جهان براى انسان آفريده شده است: «خَلَقَ لَکُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً» بقره (2)، آيه . انسان نيز براى بندگى - که تنها راه کمال و سعادت جاودان است آفريده شده است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» ذاريات (51) . حقيقت عبادت خداوند و پويش راه کمال در ميان انسانها نيز محقق نمىشود؛ جز با هدايت پيامبران. از آنجا که نبى اکرم(ص)، پيام آور دين کامل الهى است، و اهل بيت او تکميل کننده کار او هستند پس جز با وجود ايشان در ميان بندگان خدا، هدف آفرينش به طور کامل محقق نمىشود. 2. پيامبر(ص) و ائمه مىتوانند تمام هدف از آفرينش جهان را در خود متجلّى کنند و محقّق سازند؛ به طورى که بدون ايشان هدف از خلقت جهان محقق نمىشد؛ اگر چه ديگر انسانها هر يک به اندازه مرتبه کمالشان، آن هدف را به طور نسبى محقّق کردهاند. به عبارت ديگر هدف از خلقت انسان، رسيدن به حد اعلاى کمال امکانى است. اين هدف در مرتبه نهايى آن در اولياى خاص الهى و انسان کامل تحقّق مىيابد و انسان کامل؛ بلکه اکمل اولياى الهى پيامبر(ص) و ائمه است. 3. گفتيم پيامبر و ائمه کسانى اند که هدف آفرينش جهان را به تمام و کمال در خود محقّق ساخته اند؛ اما براى اينکه انها بتوانند در اين دنيا چنين کمالى را در خود محقّق سازند، بايد همه اين جهان آفريده مىشد و همه اين انسانها - چه مؤمن و چه کافر - خلق مىشدند تا مثلا پيامبر اکرم(ص)، مجال رشد و تکامل پيدا کند و قابليتهاى خود را در شرايط مختلف به فعليت رساند. انسانهاى ديگر نيز هر يک به اندازه مرتبه کمالشان، غرض از خلقتاند؛ يعنى، هر اندازه کمال آنان بيشتر باشد، به غرض اصلى از خلقت نزديکتراند و هر اندازه نقصان دارند، از آن دورتر. فرض کنيد مربي يک تيم به بازيکنان تيم مي گويد اگر شما نبوديد اين مسابقه را برگزار نمي کردم . ايا معناي اين جمله اين است که تماشاگران در اين بازي و موفقيت تيم هيچ نقشي ندارند ؟ در ست است هدف نهايي ( برنده شدن ) به دست بازيکنان است اما چه بسا بسياري از تماشاگران خود در محله خود اهل بازي و ورزش اند و به اندازه تلاش خود در ساخت ورزشگاه و برگزاري بازي سهيم بوده اند .( اين مثال از جهاتي ناقص است اما براي تقريب به ذهن مفيداست .) سه معناى ياد شده با يکديگر قابل جمع است؛ خداوند، مىخواهد همه انسانها به کمال نهايى برسند و اين کمال، متوقّف بر اطاعت از دين الهى است و دين کامل و خاتم را پيامبر اسلام(ص) آورده است. از سوى ديگر هر انسانى، به اندازهاى که به کمال مىرسد، هدف از خلقت را در خود محقّق ساخته و در کوتاهىها و نقصانهاى اختيارىاش، از هدف آفرينش دور شده است. پس وجود اين کمبودها، غرض اصلى نيست. هدف اصلى، کمال مخلوقات است و پيامبر(ص) و ائمه تجلّى کامل و پيشاهنگ آن اند. در مورد ائمه و حضرت زهرا به طور خاص بايد اشاره کرد که امامان حافظ دين هستند و اگر پس از وفات پيامبر(ص)، امامت نبود، دين پيامبر(ص) به انحراف کشيده مىشد. از طرف ديگر خداوند، دين خاتم را از طريق «امامت» حفظ مىکند وچون امامان - به جز حضرت على(ع) - همه از فرزندان حضرت فاطمه(س) هستند, بقاء دين از اين نظر به وجود حضرت زهرا پيوند مي خورد . موفق و پيروز باشيد.
نظر خودتان را ارسال کنید