هر کتابي از هر نويسنده اي هر چند بزرگ و توانا باشد خالي از نقاط ضعف نيست و کتاب تاريخ طبري نيز از اين قاعده مستثني نيست، ولي به هر حال بعنوان يکي از منابع متقدم ودست اوّل تاريخي مورد مراجعه محققين و پژوهشگران قرار مي گيرد. ما براي استناد به گزارشات تاريخي که در منابع مختلف تاريخي و روايي نقل مي شوند، ملاکهايي را جهت قبول يا ردّ آن گزارشات داريم که در اينجا به آن ملاکها اشاره مي کنيم و هر گزارشي که با اين ملاکها ناسازگار و مخالفت داشته باشد، قابل قبول نخواهد بود. ملاک هاي نقد و بررسي گزارشات تاريخي: براي تحقيق درمورد يک واقعه تاريخي علاوه بردر اختيار داشتن منابع دست اول در رابطه با موضوع مورد نظر،يکي از مسائلي که بايد مورد توجه قرار داد آشنايي با ملاکهاي نقد متن گزارشات تاريخي است. اين ملاکها عبارتند از: ?. قرآن؛ گزارشاتي که با متن و صريح قرآن منافات دارند بايد رد شوند. ?. عقل؛ اگر گزارش تاريخي مستلزم اجتماع نقيضين باشد، قابل قبول نيست. ?. تاريخ؛ در متون تاريخي يکسري گزارشات داريم که مورد اتفاق همه مورخين است، و با کمک اين گزارشات قطعي تاريخي ميتوانيم گزارشات ديگر را نقد و بررسي کنيم. ?. جامعه شناسي؛ يعني شرايط جامعه اي را که حادثه درآن واقع شده است بشناسيم. ?. زبان شناسي؛ در برخي گزارشات اصطلاحاتي وجود دارد که براساس زبان شناسي معلوم ميشود که درآن زمان اين اصطلاحات وجود داشته يا نداشته است. ?. علم؛ اگه چيزي توسط علم ثابت شد و قطعيت يافت، ما گزارشات تاريخي مخالف با اين علم را نقد ميکنيم. ?. مباني کلامي؛ اگر گزارشي تاريخي با مباني کلام اي که در جاي خود و با دليل ثابت شده است، منافات داشته باشد، ما آن گزارش را نقد و بررسي خواهيم کرد. مثلاً اگر يک گزارش تاريخي در مورد يکي از انبياء يا ائمه(عليهم السلام) با عصمت آنان منافات داشته باشد، آن گزارش را مورد نقد قرار خواهيم داد. حال با کمک اين ملاکها و با مراجعه به منابع دست اول ميتوانيم يک واقعه تاريخي را مورد تحقيق و بررسي عالمانه قرار دهيم، و براي استناد به مطالب تاريخ طبري هم بايد اين ملاکها را مد نظر داشته باشيم، و نمي توانيم بطور قطع حکم به اعتبار تمام مطالب هيچ کتابي کنيم، جز قرآن کريم.
نظر خودتان را ارسال کنید